آیا میشود سوال کرد !؟
ضمن پوزش ازاسماعیل وفا که تیترش را کش رفتم . منتقدین هیچوقت صحبت از بدترین و بهترین نمیکنند . مجاهدین بدترین نیروی موجود درزمین نیستند اما یکی از مدعی ترینها ی موجود درزمین سیاست هستند . فقط بدترین روشها را انتخاب کرده و ادامه میدهند . این ضمن اینکه یک انتخاب آگاهانه ازطرف رهبری مجاهدین است ؛ ادامه اش و قیمتش سوال برانگیز است . به همین دلیل به طور جدی پرسیدیم و گفتیم : آیا میشود حرف زد یا سوال کرد !؟
سوال حداقل درابتدا این نیست که چرا چنین روشهایی.....!؟ نیروهای دیگرهم مشغول پیمودن مسیرو روشهای خودشان هستند . مجاهدین و رهبری آن تنها نیروی موجود است که مسیراشتباهش با زندگی و جان دیگران گره خورده است ؛ درواقع دعوا برسرجان انسان است . سوالات به زندگی و جان انسانها بستگی دارد . اگردریک تابلوی فرضی پای آن اسیران درباتلاق عراق وسط نبود موضوع نقد یا دعوا کلا شاید منتفی میشد و یا حداکثربا همان وزن رضا پهلوی به آن میپرداختیم . ولی الان رضا پهلوی با همه ضعفها و اشکالاتش یک قدم ازهمین مجاهدین مقدس جلوتراست و آن اینکه روشهایش ( غلط یا درست ) قیمتش جان و زندگی دیگران نیست . پس اگرسوالی هست ابتدا عطف به نتیجه به جان و زندگی بقیه ربط دارد . از نظرمن آن معادله 3200 نفرگیرکرده درباتلاق عراق را از زمین سیاست بیرون بکشید ، رهبری مثلا پاکباز مجاهدین به سختی دیده میشود . واساسا حیف وقت !
روشهای داستان سرایی و تکرار وقایع کوبلرورژیم و مالکی و.......زدن برطبل تاریخ بابک خرمدین ......زدن هزارویک عکس مزدور نشانی ....و بقیه وقایع جاری جواب سوالات ساده نیست . قرن بابک خرمدین قرن قصه های پای قلیان است . امروز قرن 21 است . قرن آیپون 6 که اندازه کف است و با آن ممکن است کهکشان هم کشف کنند . قرن سوال است ؛ قرن دیالوگ است ، قرن نقد است و قرن شفاف بودن ......
قرن مُغالِطِه، سَفسَطه یا مَغلَطِه استدلالی نیست . مغالطه جزئی از برهان است که به طور قابل اثباتی در منطق آن ایراد وجود دارد و بنابراین کل برهان را نامعتبر میسازد. مغالطه ممکن است برای وارونه کردن حقیقت(ها) به کار رود. مغالطهگر کسی است که از روی استدلال نادرست به یک نتیجهٔ درست یا نادرست رسیدهاست و ممکن است آن نتیجه را برای نتیجهگیریهای دیگری هم به کار گیرد. نشان دادن تصویربدترن و بهترین ؛ همان سفسطه است .
پرسیدیم آیا درحال مبارزه هستید ؟ پس لطفا استراتژی فروغ 2 و نقشه ساده راه را بگویید ! آیا آن زندانیان درباتلاق عراق باید با ماندشان به مبارزه ادامه دهند ؟ و هزاران سوال ساده دیگر.....خانم مریم رجوی وعده سرنگونی درسال 1392 را درجشن نوروزی داد . این همان وعده ای هست که از سال 1368 رهبری مجاهدین سالی 2 بارآن را برای ما تکرار میکرد . آیا آن نیروی اسیردرباتلاق عراق با تانک و توپ منتظرنشسته است و اطلاعیه اش را با کلاش مینویسد و خلاصه سوالاتی خیلی ساده . نهایتا هم گفتیم شما موضع رسمی خروج و اطلاعیه آن را بدهید تا بعد برسیم به مشکلات . حتی اگر یک نفرهم نتواند خارج شود رهبری مجاهدین باید موضع رسمی بگیرد .
ولی مثل همیشه جوابی نیست . تا دلتان بخواهد مغلطه . استدلال و
نتیجه پاکبازانه ! همان روش 30 یا 20 سال پیش . درقلب
قرارگاه اشرف سوال کردن جرم بود . درنشست انقلاب ایدئولوژیک آقای
مهدی ابریشمچی از خواص طلاق ابدی برای اعضاء میگوید و یکی پرسید که
شخص خودت ( مهدی ) ازچه زمان به این خواص پی بردی ؟ و مهدی جواب
میدهد ازهمان سال 1364 که مریم را طلاق دادم . وطرف هنوز سوال دارد
: پس چرا همان سال 1364 که مریم را طلاق دادی بلافاصله با
خواهرموسی خیابانی ازداواج کردی ؟ طرف را بردند دراتاقی جداگانه تا
جوابش رابدهند و اولین حرف خواهرنسرین این بوده که این سوال را
وزارت اطلاعات چطور به تو درقلب قرارگاه اشرف رسانده است !؟
مجاهدین بدترین نیستند ؛ ما هم بهترین نیستیم . مجاهدین مدعی ترین هستند و ما هم فقط سوال داریم . مبارزه را تشریح کنید ؛ بازی سیاسی مفت چنگتان....ولی نه با جان و زندگی دیگران ؛ اگرنمیخواهی دست از سر آن اسیران برداری پس از استراتژی بگو ! اینکه خارج نمیشویم چون کشورهای حوزه بالتیک خوش آب و هوا نیست ؛ چونکه آلبانی حاضرنیست پناهندگی تشکیلاتی و دسته جمعی بدهد ؛ اینکه اشرف گشادتراست .....همه و همه مسیرو ادامه بازی سیاست است . بهانه برای فرارازحرف اصلی کم نیست . با این همه و هرحرفی دیگر، سوال اصلی را فراموش و گم نمیکنیم ! آیا نگه داشتن آن زندانیان درعراق حداقل از بعد از سقوط صدام ؛ با هزارویک دلیل ربطی به مبارزه دارد ؟ اگرمیگویی مبارزه ، پس به زبان ساده ازاستراتژی بگو . اگرهم جابجایی ازهرنقطه به هرنقطه ای دیگروموشک خوردن ربطی به مبارزه ندارد پس موضع رسمی بگیرید برای خروج ! والا صد رحمت به شرم حیوانات . چون درمقابل اشتباهات ناخواسته هم مهاجم نمیشود . سنت دیرین و ایدئولوژیک تهاجم ازطرف فقط رهبری " پاکباز " مجاهدین .
این یک داستان واقعی ست که آن را تقدیم میکنم به مسعود رجوی و مریم رجوی
و بقیه اعوان و انصارش ! چندی پیش محیط بانی به نام «اصغر درخشان» در حال
گشت زنی در منطقه حفاظت شده شیدا در چهارمحال و بختیاری با انباشت مقداری
لاشه مرغ روبهرو شد که احتمال داد از سوی مسؤولان مرغداریهای نزدیک به
صورت پنهانی در آنجا تخلیه شده بود.این محیطبان هنوز به لاشه مرغها
نرسیده بود که دید یک روباه با قدمهای تند خود را به لاشه مرغها رساند و
جالب اینکه با پاها و دهانش سعی کرد آنها را درگوشهای جمع کرده و پنهان
کند. روباه که توانسته بود لاشه مرغها را استتار کند با سرعت آنجا را ترک
و محیطبان چنین تصور کرد که روباه باز سراغ لاشه مرغها خواهد آمد.
اسماعیل هوشیار 23.03.2013
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.
|
مقاله ها | نظریات | اطلاعیه | گوناگون | طنز | پیوندها | تماس
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد