روزگار آشنائی که خواهد آمد
بنفشه کمالی 24-1-2009

تقدیم به فرزاد کمانگر


دلتنگ مباش
نازنین
تکیه بر رفیع ترین
نقطۀ اندیشه ها یت کن
بر زلال ترین و روشن ترین آنها
انسانی ترینشان

دلتنگی های عظیم تو ، من وما
دیری نخواهند پائید
آری دیری نخواهند پا ئید
نازنین
روزگا ر غریب را
به روزگاری آشنا
روشن وصمیمانه تبدیل خواهیم کرد
روزگاری که دیگر
هیچ کس در غروبهای آینده
دلتنگیهای خویش را تنها
به سر نیا ورد
روزگاری دیگر بر پا خواهیم کرد
نازنین

دلتنگ مباش
در اینسوی دیوارِ زمان و مکان
دستهائی، اندیشه هائی و جانهای آگاه بیشماری،
دلتنگی هایت را
به نشا نۀ همبستگی، همدلی ، همراهی
با تو و زلال اندیشه هایت
برایت حمل خواهند کرد
دلتنگی ها یت را
دلتنگ مباش نازنین
بی قراری ات دیری نخواهد پا ئید

ما را در دلتنگی ها و بیقراری خود
رفیقانه ، صادقانه و صمیمانه سهیم بدان
ما ، هزاران هزار جانهای شیبفته
در سراسر جهان
به همراه کو دکان کار و فقر و رهائی
دلتنگی هایت را با تو
بردبارانه ، ساده و صمیمانه
بر دوش خویش حمل خواهیم کرد
با زیباترین اندیشه هایت
که معنای آن تقسیم میباشد
تقسیم همه چیز، حتی د لتنگیهای غروبهای
سختِ انسان کُشِ ویرانگر زندان را

دلتنگ مباش ، نازنین
گذر از شب نزدیک است
روزگار دیگری در راه میباشد
نازنین،
تکیه بر روشنترین و زلال ترین اندیشه هایت کن
دیری نخواهد پائید ،افق روشن در را ه است
روز گار غریب به پا یان خویش نزدیک است

طرحی نو
طرح روزگاری نو را باید ریخت
دلتنگ مباش نازنین
روزگار آشنا در میزند
نزدیک و نزدیک تر میشود
دیدار نزدیک است
دیری نمی پاید غروب سخت دلتنگی



http://shadocht.wordpress.com


shadi_behr@yahoo.de

 

خانه    |    مطالب    |    نظریات    |    تلنگر    |    پیوندها    |    تماس