بیائید خودمان باشیم !

گفتند : وقتی از واژه های نامناسب مثل " پفیوز " در نوشته ایی استفاده میکنی این یعنی توهین به اشخاص و...!

به جز مواردی از این قبیل ، دوستانی هم از موضع دوستی و یا به قول خودشان راهنمایی ، معمولا برایم مینویسند که این لحن و ادبیات در نوشته هایت ، کمی تند و تلخ و تیز و آزاردهنده است !

قبل از اشاره به چند نکته لازم دیدم یک یاد آوری مهم را برای چندمین بار انجام دهم . شخصا در هیچ نوشته یا مطلبی قصد توهین و دشمنی با افراد را نداشته و ندارم . معمولا هر فرد در صحنه سیاسی یا نماینده یک تفکر است و یا نماینده جریانی سیاسی و یا مدافعانی جلومبر . به عنوان مثال احمدی نزاد نماینده تفکری شیطانی و ضد انسانی است که معرف حضور همه است . باراک اوباما نماینده سیستمی دیگر است با ظواهری متفاوت . اکبر گنجی نماینده جریانی است به نام سبز چمنی در خارج کشور .

طبیعی است که اعمال هر کدام از این نمایندگان در کادری سیاسی و همگانی بررسی و دیده میشود .دعوایی هم با واژه ها نداریم معنی هر کلمه ایی هم در فارسی مشخص است و با کاربردش در صحنه سیاسی باید بیشتر آشنا شد .

این چه ربطی به ادبیات غیر متعارف دارد ؟ کسانی که با صحنه سیاسی آشنایی دارند قطعا قدرت تشخیص این را هم دارند که معنی سیاسی واژه ایی را با معنی اجتماعی و عام آن مقایسه نکنند . کلماتی مثل پفیوز ، قرمساق ، جاکش و.....هر کدام معانی مشخصی دارند که در سطح جامعه بدون رجوع به فرهنگ لغت ، آزادانه از آن استفاده میکنند . و چرا کسانی فکر میکنند استفاده از این واژه ها در فرهنگ سیاسی زشت ، یا بد ، یا غیر متعارف است ؟

نگاهی موشکافانه به تاریخ ایران و مقایسه جریانات چند دهه پیش با وقایع امروز ایران شاید به ذهنمان کمک کند . قیاس مع الفارق هم که دیگه حناق و فحش و غیر متعارف نیست ! داستان مشروطه و مشروعه ایرانی را در کتابی از دکتر ماشاالله آجودانی اگر خوانده باشید و اگر آن مشروطه و مشروعه را با وقایع امروز ایران مقایسه کنید بهتر به معنی این رنگ سبز چمنی در خارج کشور پی میبرید . فرض کنید این رنگ چمنی در خارج کشور که پرچمدار و جلو دار آن گنجی شده ، همان مشروعه چند دهه پیش است که در جلو مشروطه و مردم قد علم کرد !ظواهر و اشکال مد نظر نیست . به محتوا و نتیجه کار کم بها ندید .

پرچمداران مشروعه در آن روزگار شیخ فضل الله نوری و....بودند. ساپورت کنندگان آن جریان هم که دیگه نیاز به معرفی ندارند همین امروز هم میبینیم چه بادی به گنجی و جریان سبز چمنی در خارج کشور میکنند و همزمان برای احمدی نژاد در نیویورک فرش سرخ پهن میکنند !

از آن جریان خطی و فکری شیخ فضل الله ، کاشانی و نهایتا خمینی بیرون زد با این بیلان 30 ساله ایی که پیش روی همه ماست !هر آدمی یک جو انصاف داشته باشد آنوقت دیگر پشت واژه ها و ادبیات متعارف ذهنش گیر نمیکند . مگر اینکه ریگی به کفش خودش باشد !

اگر پزشکی به من بگوید تو سرطان داری ....من چرا باید ناراحت و عصبانی و ...بشوم ، وقتی که سرطان ندارم ؟ اما استفاده از همین واژه سرطان برای خود پزشک هم سخت است وقتی که میخواهد یک واقعییت را به بیماری بگوید . افکار و جریاناتی که در طول تاریخ بشر جز ایجاد مانع در مسیر پیشرفت و رفاه انسان و جز استثمار انسان به طرق مختلف ، هنر دیگری نداشته اند را مشتی پفیوز و قرمساق ننامیم که به بی فرهنگی تعبیر نشود ؟!!

در فرهنگ فارسی گفته میشود معنی بفرما و بشین و بتمرگ ، یکی است ولی بستگی دارد در کجا استفاده میشود ؟ این اسمش فرهنگ است ، ادب است ، احترام است و آداب و معاشرت ....در روابط معمول بین آدمها .

اما در فرهنگ سیاسی که سرنوشت جمع و جامعه ایی مطرح است موضوع خیلی فرق میکند .اگر از شنیدن خبر سرکوبها و تجاوزات رژیم اسلامی در ایران و زندانها خون کسی به جوش نمی آید و ملاحضه ادبیات متعارف را میکند ! اگر کسی فی المثل در گذشته میفهمیده که فضل الله نوری چه میکند و بعد رعایت میکرده ، یا ادب را نگه میداشته ، و یا خواهش میکرده که دست از روشهای ضد انسانی بردارند.... این دیگر به فرهنگ و ادبیات متعارف و غیر متعارف ، ربطی ندارد . لطفا موضوع افراد حقیقی را با جریانات حقوقی و بنجل سبز قاطی نکنید تا برای کسانی که ریگی به کفش ندارد تلخ و گزنده نباشد .

نه رژیم در زندانها و موقع تجاوز به انسانهای آزادیخواه ، متعارف و محترمانه برخورد میکند که مثلا بگوید : لطفا آماده شوید با احترام میخواهیم به شما تجاوز کنیم ! و نه آمریکا وقتی میخواهد جنگی را شروع کند و ملتی را به خاک سیاه بنشاند با احترام شروع میکند . کراواتها را باز میکنند و به جایش قطار فشنگ میبندند !!اتفاقا این عین آداب و معاشرتی است که مرسوم است .آخر فرهنگ و آداب و معاشرت هم دیدیم که ندا و صدها جوان دیگر را جلوی چشم همه سر میبرند زندانهای رژیم لبریز از تجاوز و کشتار است دنیای سیاست هم بر اساس قوانین همین آداب و معاشرت ساعت به ساعت محکوم و محکوم میکند اما در عمل بلافاصله برای قاتل و قاتلین فرش سرخ دیپلماتیک پهن میکند . اگر این فرهنگ و آداب و معاشرت و احترامات فاءقه سیاسی...برازنده پفیوزی و قرمساقی و جاکشی نیست پس یک نفر " مودب " لطفا ما را راهنمایی کند .

اگر قرار است خودمان هم سر خودمان شیره بمالیم و به کسانی که خون مردم را تو شیشه کرده اند ، به خاطر احترام به " فرهنگ و آداب و معاشرت " نگوییم مشتی پفیوز و قرمساق و....بعد نامه سرگشاده بنویسیم به " حضرت آیت الله خامنه ایی " که یعنی الهی قربونت برم .....

و از مشروعه خواهان سبز چمنی هم که گنجی جلو دارشان است ، باید با کمال احترام خواهش کنیم که جون مادرتون بکشید کنار و خاک تو چشم مردم نکنید . بعد هم میرسیم به اینکه برای مصباح یزدی هم دست تکان بدهیم که فتوای حلالییت تجاوز به جوانان را به موقع صادر کرد تا اسلام در امان بماند !

بعد هم در سازمان ملل :. احمدی نژاد که در راس هیئتی پر شور و پر از دکتر به نیویورک و سازمان ملل میرود و تمام کسانی که معتقدند فقط یک نفر بد است و جمهوری اسلامی خوب است باید بماند ، دست از این زیر و رو کشیدنهای بچه گانه بردارند و از هر کجای دنیا با هیئت احمدی نژاد همراه شوند تا رهبران با " صلاحییت " دنیا برایشان کف میزنند و همه با هم سخنرانی میکنند و موضوع سخنرانی هم این میباشد : چگونه با کمک هم بیشتر به مردم دنیا چیز " بکنیم " ؟

تکبیر.....اللهلللهلللهللله

اسماعیل هوشیار

27.08.2009

ژنو