|
تاریخ انتشار:21.03.2015
"طوفان در
پیاله" شرح حال "گرایش مارکسیست انقلابی"!
سعید صالحی نیا
salehinia@aol.com
21 مارس 2015
مقدمه:
پیگیری ماجرای محفل گرایش مارکسیستی "انقلابی" برای من از این جهت
جالب است که تاریخ این محفل بنوعی خلاصه چرخه چپ ایرانی را یکبار
دیگر البته بطور فکاهی تری طی چند سال کوتاه به نمایش گذاشته!
مثل نسلهای قبلی چپ ایرانی اینها از "نفی " همه تاریخ آغاز کردند و
دنیا را به مارکس و تروتسکی و لنین خواندند و تحزب را منکر شدند و
دلیل آوردند که بقیه کارگری نیستند که خواستند حزب بسازند و ...قرار
گذاشتند از مطالعه آغاز کنند و رسیدند به زمانی که بالاخره احساس
کردند دارند از بقیه عفب می مانند و فراخوان ساختن "نطفه حزب"
دادند (3) و بعد؟ همان آش وکاسه قدیم! بخشیشان جدا شدند و بخش دیگر
را استالینیست خواندند (1) و بخش دیگر که ماندند دو بخش شدند (شاید
بیشتر!) .از زبان علیرضا بیانی سردار یکی از این بخشها ، اون یکی
ها گفتند باید "بستر حزب ساخت" در حالیکه این یکی می گوید نه! باید
خود حزب را ساخت! مازیار رازی هم این وسط دارد "تعیین مسیر می کند"
که بله اختلاف اولش "فکشن یواشکی است" و بعدا اگر نشد علنی! خلاصه
این خلاصه داستان زار این محفل که از دید من یک دوره کامل زندگی چپ
ایرانیست که بصورت فشرده فقط کاریکاتور وار دارد تکرار می شود! قبل
ها چند نسل طول می کشید حالا طی چند سال همه صحنه تکرار شد!
برای اینکه داستان اینها را دقیق تر از زبان خودشان بدانیم من
علیرضا بیانی را بعنوان سوژه مورد علاقه ام انتخاب می کنم و نظراتش
را ارائه می دهم:
(1)چند شاهکار جدید از علیرضا بیانی، در دفاع از ساختن حزب انقلابی
بر علیه حامیان "بستر سازی"!:
علیرضا بیانی از دید من سوژه بسیار جالبی برای وقایع نگاری اون چپی
است که باید بیشتر روانشناسیش را باید شناساند.ایشان همانست که به
کارگرها فراخوان داد مخفی شوند و کار علنی نکنند.همانست که فراخوان
استفاده از تیرهای چراغ برق را داد.همانکه گفت که حزبی که قرار
دارد بسازد کارگرهای پیشرو نیستند اما حزبش "پیشتاز کارگریست"!
خلاصه بسیار بامزه بدور خودش می گردد . حالا ببینیم در مثاله اخیرش
که تلاش کرده "مرزبندی بین دو تفکر " را در محفلش نشان دهد چه گفته؟!
الف:در تعریف حزب لنینیستی می فرماید:" چون هیچ کسی مثل بورژوازی
نمی داند که کار این حزب یعنی چه"
پس محفل علیرضا بیانی برود از بورژوازی بخواهد براشان کلاس اموزش
حزب لنینیستی بسازند!
ب:در وصف "روشنفکران بورژوازی" درون محفلش می گوید: . انواع مسائل
را مطرح می کنند؛ مثل دمکراسی مشارکتی، و … انواع موضوعاتی که حزب
انقلابی را ببرد به سایه
یعنی بحث مشارکت مردم بورژوائی است حواستان باشد!
ج:در نقد "خرده بورژوازی" می گوید: ولی به هر حال گفتیم که علاوه
بر خود بورژوازی که به طور کنکرت با گرفتن، بستن، زندان، کشتن و
اعدام، با ساختن حزب مخالفت می کند،
یعنی مدل غیر "کنگرت مخالفت با اعدام و کشتن و بستن چیست؟!"
د:مخالفان او در محفلش که دنبال "بستر سازی" هستند را متهم می کند
که آنارشیست هستند که؟ "، آنارشیسم قرار دارد که اساساً در تقابل
با حزب انقلابی، به آنارشیسم به مفهوم هرج و مرج طلبی تبدیل می شود."
یعنی اولا مخالفان ایشان در محفلش شدند انارشیست و دوم انارشیزم
یعنی هرج و مرج!
ه:در توصیف حزب استالینیستی می فرماید: "حزب استالینیستی حزبی است
که جایگزین شوراها می شود. "
یادش می رود چند ماه قبل رفیقش مازیار رازی همین ایراد را که حزب
بالای شوراها قرار گرفت را به "اشتباه لنین و بلشویکها" نسبت داد!
و:در توصیف تضادهای برخورد لنین به مفهوم روشنفکر می گوید:" ولی
اختلاف اساسی که با منشویک داشت این بود که معتقد بود درهای حزب
نباید به روی روشفکران باز شود تا هر کسی که دلش خواست وارد حزب
شود،"
بیچاره روشنفکران! اول نوع پرولتریشان را لنین معرفی کرد که شامل
خودش و مارکس هم می شد تا امدند ارام بگیرند روشنفکران شدند
بورژوائی و از بهشت لنینی اخراج شدند!کاری نداریم که رسما یک اتهام
بود روشنفکر بودن بعد انقلاب اکتبر!الان هم میان این مدل ماموتی چپ
ایرانی اتهام است!
(2)داستان زار ناصر احمدی و دوستانش در محفل گرایش مارکسیتی "انقلابی"!
وسط دعواهای بامزه حول ساختن حزب، ناصر احمدی که مدتی قبل از حزب
کمونیست کارگری در بیابان این محفل مارکسیستی انقلابی حیران شد، به
همراه 3 نفر دیگر از "اعضای با سابقه" این محفل اطلاعیه ای دادند و
اعلام کردند که این مخفل به رهبری مازیار رازی برخوردهای استالینی
دارد!(2). خوب دقت کنید! محفلی که هویتش را از تروتسکیزم قرار بود
بگیرد که توسط تبر استالین کشته شده توسط اعضایش به استالینیست
متهم شد! اگر این جوک سال قبل نباشد چه هست؟!
خلاصه کنم:
محفل "گرایش مارکسیستی انقلابی" را باید آزادیخوهان و کمونیستها و
تاریخ نگاران تاریخ چپ ایرانی از نزدیک دنبال کنند.زمانه طوری شده
که این محفل یک تصویر فشرده از تولد ، رشد و سقوط بامزه و مضحک
تمامی تاریخ چپ ایرانی را طی چند سال دارد بنمایش می
گذارد.شخصیتهای کمدی درام این صحنه ها را دنبال کنید.متوجه می شوید
که چرا باید چپ ایرانی را بهتر شناخت .علل میرائی و درجا زدن دائم
چپ ایرانی را با دنبال کردن اناتومی و فیزیولوژی این محفل بهتر در
می یابید! فرصت را دربابید که از دست می رود! این محفل دیر یا زود
به تکه پاره های قهوه خانه ای بیشتری تصعید می شود دلتان می سوزد!
بشتابید!
منابع بیشتر:
(1)برخی مکاتبات فعالین کنونی یا سابق محفل گرایش مارکسیستی
انقلابی:
علیرضا بیانی: حزب پیشتاز کارگری به مثابه ستون فقرات تشکیلات
کارگری
http://www.azadi-b.com/G/2015/03/post_222.html
علیرضا بیانی: حزب انقلابی یا بستر حزب؟
HTTP://WWW.AZADI-B.COM/M/2015/03/POST_293.HTML
آرام نوبخت:وضعیت کنونی جنبش کارگری، چشم اندازها و وظایف مارکسیست
های انقلابی
HTTP://WWW.AZADI-B.COM/G/2015/03/POST_197.HTML
مازیار رازی: مفهوم حق گرایش
HTTP://WWW.AZADI-B.COM/G/2015/03/POST_189.HTML
(2) ناصر احمدی: نقدی به مقاله "مفهوم حق گرایش" نوشته مازیار رازی
HTTP://WWW.AZADI-B.COM/G/2015/03/POST_204.HTML
(3)آرشیو نقدهای این نویسنده به محفل گرایش مارکسیستی انقلابی:
محفل "گرایش مارکسیست انقلابی" و نطفه جدیدش (سعید صالحی نیا)
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=50805
آرشیو نقدها به گرایش مارکسیستی انقلابی:
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٤/642-آرشیو-نقدها-به-“گرایش-مارکسیست-انقلابی”-از-سعید-صالحی-نیا-آپدیت-18-می-2014
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|
