مقاله


 

 

چی بود ؛ چی شد ، چه شود ؟!

 

 

 

از اولش هم بر هر انسان آزادیخواهی واضح و مبرهن بود و گفته بودم که مشکل حاکمییت اسلام و ولی فقیه ، خوبی یا بدی ، توانایی یا عدم توانایی افراد نیست خاتمی و احمدی و موسوی و مارمولکهای مسلمان  ، فقط در روش کارشان اختلاف نظر دارند و نه در چیز دیگری .

مشکل اصلی و زیربنایی در کل این ساختار و اندیشه و دستگاه است . گفته بودم و باز هم میگویم و تا ابد خواهم گفت : این دستگاه و تفکر این کاره نیستند اندازه این حرفها نیستند . انتخابات و جمهوری واژه هایی مدرن و انسانی است .

میشود از هر زاویه ایی تمام بازیهای این رژیم اسلام را تحلیل کرد و مسیر حرکت و توانایی ولی فقیه را برای همه ترسیم کرد اما از نظر من این فرع قضیه است . اصالت با این سوال اساسی است که مردم چه میخواستند ؟ چه کردند ؟ و چه خواهند کرد ؟ و البته اشاره به این نکته که ولی فقیه چه میخواست و چه کرد و چه میتواند بکند ....هم لازمه حرکت است .ولی فقیه خصلت گربه را دارد در مقابل حریف قویتر از خودش مثل مردم و جامعه ، تا جایی که بتواند فرار میکند حیله به کار میبندد ، چهره عوض میکند و....اما وقتی در گوشه ایی گیر کرد با چنگ و ناخن و دندان از خودش دفاع خواهد کرد . به زبان ساده تر ولی فقیه با خودش میگوید که اگر قرار به رفتن باشد چرا به سادگی و با میل خودم بروم ؟!

مردم آزادی میخواهند ...آزادی میخواستند...و آزادی را به دست خواهند آورد .

جامعه پدیده ایی زنده و در حال رشد و تکامل است هر چند ولی فقیه افراد را میکشد اما نقش افراد به مثابه سلولی در پیکره جامعه است که توان باز سازی را در هر شرایطی این پیکره دارد خوشبختانه این قانون ساخته ذهن بشر نیست این قانون تکامل است .

حرکت خرداد 1388 در جامعه ایران شکل تکامل یافته تر 18 تیر 1378 است و این داستان مثل حلقات زنجیر به هم متصل است .بزرگترین دستاورد جنبش خرداد 88 از طرف مردم ایران رو شدن دست ولی فقیه برای بخشی از مردم بود که روح و روانشان از فریب اصلاحات خاتمی هنوز پاک نشده بود و در شعار یا حسین یا میر حسین ، منتظر وقوع معجزه اصلاحات در نظام اسلام بودند ! بهرحال باید پذیرفت که عده ایی ساده لوح فریب بازی اصلاحات را خورده بودند .حالا به جرات میتوان گفت که بالای 90 درصد از مردم ایران هیچ ابهامی در ماهییت این رژیم ، هیچ ابهامی در این مورد که باید به خودشان متکی باشند ، هیچ ابهامی در این مورد که هیچکس در این دنیا به جز مردم ایران خواهان جارو شدن کل این رزیم نیست ، هیچ ابهامی در این مورد که غرب در جهت منافع مردم ایران هیچوقت نه تنها کار مثبتی انجام نمیدهد بلکه دقیقا نقش باز دارندگی و سرعت گیر دارند !

اگر کسی در این موارد هنوز ابهام دارد پس خوش باشند من مخاطبم انسانهای ازادیخواه و مردم ایران هستند .

قیمتی که تا به امروز مردم داده اند ارزش دستاوردهای آن را داشت .جامعه قدرت تشخیص دارد و این تشخیص وقتی از زیر ضرب باتوم و سرکوب بیرون بیاید واقعیتر است .واقعی تر و جدیتر از هر تحلیلی که برای درک و شناختن آن باید جدی باشیم .

ولی فقیه و کل دستگاهش نمیتواند تا به ابد با باتوم و چکمه در خیابانها رژه برود و جامعه در هر شرایطی و بدون توقف و به اشکال مختلف به حرکت خودش ادامه خواهد داد . آن توهم و ذهنییت گذشته که در بخشی از مردم نهادینه شده بود در مورد قدرت سرکوب از طرف ولی فقیه ، علیرغم هر درد و فشار و قیمتی ، در اذهان مردم فرو ریخته و ولی فقیه توان باز سازی آن ذهنییت را ندارد .ولی فقیه با تمام توان ( سرکوب ) فقط به دنبال حفظ خود و کل دستگاهش است و ظاهرا یادشان رفته که هر چقدر هم"" چیز""" باشند از هیتلر و استالین و چنگیز و تمام سیاه چاههای تاریخی در مسیر انسان چیز تر نیستند !

اشکال و نامها و صورتهای مختلف دیگر در هیچ سطحی از جامعه ایران جدیتی ندارد تنها پدیده قابل بحث و جدی مردم هستند . همان مردم و جامعه ایی که خیلی از کارهایشان با حساب و کتاب است و یک جایی هم کارشان اصلا حساب و کتاب ندارد !

جامعه ایران در متن این زنجیره تکامل انسان ، از مسئو لییت تاریخی و انسانی خودش غافل نیست .

 

اسماعیل هوشیار

10 تیر 1388

 

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس