مقاله

 

 

تاریخ انتشار: 15.03.2014


«راهنمای فیلم‌های روز جهان ـ هفته پنجم»
 

امید حبیبی نیا


در راهنمای فیلم این هفته، پنج فیلم روز را به اختصار معرفی و ارزش‌گذاری کرده‌ام؛ آخرین فیلم لارس فون تریر که شاید جنجال برانگیزترین فیلم او باشد، مستندی از انقلاب مصر، فیلمی در باره تلاش برای زنده ماندن، یکی از بهترین فیلم‌های سال‌های اخیر سینمای دانمارک و سرانجام مواجهه والت دیزنی و خالق مری پاپینز.


زن حشری: قسمت اول (Nymphomaniac: Volume I)


کارگردان: لارس فون تریر، فیلم‌نامه: لارس فون تریر، بازیگران: شارلوت گینزبورگ (جو)، استلان اسکارسگاد (سلیگ من)، استیسی مارتین (جوانی جوئه)، شیا لابئوف (جروم)، درام روانشناختی، ۱۱۸ دقیقه، دانمارک، بریتانیا، آلمان، فرانسه، بلژیک، ۲۰۱۳
خلاصه: سلیگ من، جو را مجروح در خیابان می‌یابد و برای پرستاری به خانه‌اش می‌برد. جو درباره میل شدید جنسی‌اش به او و تجاربش از زندگی جنسی به او می‌گوید و سلیگ من نیز درباره ماهی‌گیری، فلسفه، روانشناسی و موسیقی.


شاید کمتر کسی از لارس فون تریه انتظار یک فیلم متعارف را داشته باشد اما شاید این غیرمتعارف‌ترین فیلم او تاکنون باشد.
لارس فون تریر که تماشاگران سینما در ایران احتمالن او را از اروپا (۱۹۹۱) می‌شناسند، اغلب فیلم‌هایی ساخته است که کم و بیش در چارچوب منطق روایی سینمای جریان اصلی جای نمی‌گیرد (مدا، شکستن امواج، داگ ویل) یا به موضوعاتی چالش برانگیز می‌پردازد (اروپا، ابلهان، رقصنده در تاریکی، ضد مسیح).


سکس به عنوان یکی از غرایز اصلی بشر هم‌واره نمودی در فیلم‌های لارس فون تریر داشته است اما این نخستین بار است که میل جنسی شدید زنانه در یک فیلم سینمایی برای اکران عمومی با وجود صحنه‌های سکسی بسیارش موضوع فیلمی قرار می‌گیرد که در عین حال نقدی زیبایی‌شناختی به جامعه مدرن و ارزش‌های آن هم هست.


شاید برای کسانی که ابلهان (۱۹۹۸) را دیده باشند، آنارشی و طغیان افرادی که زیر بار هنجارها و سرکوب‌های اجتماعی خرد شده‌اند نشانی در زن حشری هم داشته باشد، اما در آن‌جا گروهی برای مدتی کوتاه خود را با دیوانه‌بازی، سکس گروهی و خوش‌گذرانی بی‌حد و مرز از زیر بار فشار هنجارهای زندگی اجتماعی رها می‌کنند و بعد به زندگی عادی باز می‌گردند و در زن حشری، میل جنسی شدید هم مهملی ست برای فرار از فشارهای جامعه والدینی مفهومی که فون تریر دایم به آن رجوع می کند و هم نوعی طغیان که با در نظر گرفتن فضای داستان یعنی اوایل دهه‌های شصت و هفتاد در بریتانیا کاملن ساختارشکنانه جلوه می‌کند.
 

از دیدگاه فروید مشکل اساسی در نیموفامانیا آن بود که زن به طور طبیعی به ارگاسم نمی‌رسید و در نتیجه با تعدد شرکای جنسی و افزایش دفعات سکس و یا روی آوردن به انواعی از سکس که در اخلاق‌گرایی ویکتوریایی غیرمتعارف خوانده می‌شد در پی جبران ناکامی یا تکرار لذت جنسی خود بود.


این دیدگاه فرویدی که به اصل کسب لذت باز می‌گردد را البته می‌توان به سایر مظاهر زندگی بشر در عصر مدرنیسم نیز تعمیم داد، حتی اعتیاد به اینترنت، پورنوگرافی و فیس‌بوک می‌تواند در تعبیر روانکاوی متاخر، بازنمایی دیگری از رویکرد فرویدی به بیش‌فعالی جنسی باشد.
لارس فون تریر به خوبی از این مفهوم روان‌شناختی برای درک ماهیت نیموفومانیا بهره می‌گیرد تا کارکرد لذت‌گرایی را در برابر چشم ما قرار دهد، از همین روست که از قالب خاطرات استفاده می‌کند، مرد میان‌سال در این‌جا در واقع گذشته از مخاطب/ تحلیل‌گر/ راهنما یادآور جان نیمن معشوق بس مک نیل است که او را تشویق می‌کند تا با سایر مردان رابطه جنسی برقرار کند و برای او که فلج شده تعریف کند.
شرحی که سلیگ من درباره ترفندهای ماهی‌گیری و استفاده از طعمه برای جوئه می‌دهد نیز تماشاگر را وا می‌دارد تا به چیزی ورای این پوشش داستانی راه بیابد.


لارس فون تریر با این فیلم و تبلیغاتی که برای آن کرده در واقع تماشاگر را هم وارد بازی کرده است، تماشاگری که غریزه جنسی‌اش او را به تماشای فیلمی در باره میل شدید جنسی زنانه با صحنه‌هایی از سکس واقعی می‌کشاند ولی با ذهنی پر از سوال به خانه باز می‌گردد.
بیهوده نیست که ایمی نیکولسون منتقد ال ای ویکلی می‌نویسد: «در حقیقت پر بیراه نیست اگر بگوییم تماشاگران بیش‌تر در باره ماهیگیری یاد می گیرند تا گائیدن».


لارس فون تریر در این فیلم علاوه بر تکرار قالب ساختارشکنانه خود در استفاده از دوربین روی دست، جمپ کات، قطع ناگهانی موسیقی، فصل‌بندی‌های مجزا، عنوان یا گرافیک روی تصویر، چند پاره کردن کادر و سایر تمهیداتی که هم‌چون فاصله‌گذاری برشتی او را از دنیای درام بیرون بکشد، چنان به گونه‌ای بدیهی سکس را در فیلم جا داده است که شاید برای برخی از تماشاگران کاملن طبیعی به نظر برسد.
مانند اغلب فیلم‌های اخیر فون تریر، زن و زنانگی نقش اصلی را در داستان دارد، نقشی که می‌تواند تجلی میل به زندگی، زایش و تکامل در برابر ایستایی مرگ باشد.


می‌توانم حدس بزنم که برخی از تماشاگران قسمت اول و دوم این فیلم را حداقل یک بار دیگر هم خواهند دید ولی نمی‌توانم مطمئن باشم که پس از آن باز هم با سوال‌های بیش‌تری که آنها را احاطه می کند چه خواهند کرد، شاید این در زمانه‌ای که رسانه‌ها و سیاست حاکم همه چیز را ساده، سر به راه، مصرف کننده و منفعل می‌خواهد همان چیزی است که فون تریر می‌خواهد.
محبوبیت: فیلم محبوب منتقدان فیلم دانمارک، برنده جایزه بودیل برای بهترین بازیگر زن و احتمالن نمایش در بخش مسابقه یا خارج از مسابقه جشنواره کن


باشگاه خریداران دالاس (Dallas Buyers Club)


کارگردان: ژان مارک واله، فیلم‌نامه:کاریگ بورتن، ملیسا والاک، بازیگران: متئو مک کونائی (ران وودروف)، جنیفرگارنر (ایو)، جارد لتو (رایون)، سرگذشت نامه، درام، تاریخی، ۱۱۷ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۳


خلاصه: سال ۱۹۸۵ در اولین سال‌های تشخیص بیماری ایدز، ران وودروف، برق‌کار و قمارباز اطلاع می‌یابد که به این بیماری مبتلا و تا مرگ مدت بسیار کوتاهی فاصله دارد. او برای درمان خود و سایر بیماران به تکاپو می‌افتد و داروهای بسیاری را که مصرف آن‌ها ممنوع بود امتحان می‌کند و به این ترتیب مرگ خود و بسیاری دیگر را به تاخیر می‌اندازد.


maxresdefault-5


از همان صحنه نخست ژان مارک واله به تماشاگر می‌گوید این فیلمی است درباره مقاومت، راه دشواری که ران وودروف برای پیکار با ایدز، مسوولان بهداشتی و مقامات قضایی و حتا پیش داوری‌های مردم و سرانجام سازگار شدن‌اش با اقلیت‌های جنسی، سبب می‌شود که او چشم‌انداز تازه‌ای به زندگی بیابد.


علی‌رغم تمام ماجراهایی که در بطن برخورد با اولین بیماران ایدز در فیلم رخ می‌دهد و حالا که پس از سه دهه به آن نگاه می‌کنیم جای تامل بسیار دارد اما فیلم بیش‌تر درباره مبارزه، انتخاب و سازگاری است.


ران وودروف از نوع قهرمان‌های معمول این گونه فیلم‌ها نیست، نه ظاهر شیکی دارد و نه رفتار مردم پسندانه‌ای، اما رفته رفته از یک قمارباز، خوش‌گذران کثیف و دغل‌کار که از همجنس‌گراها و دگرجنس‌گراها خوشش نمی‌آید به چهره‌ای بشردوست بدل می‌شود که این تکامل برای تماشاگر باورکردنی و تاثیرگذار جلوه می‌کند.


محبوبیت: برنده سه جایزه اسکار بازیگری نقش اول و مکمل مرد و هم‌چنین گریم و نامزد سه جایزه اسکار بهترین فیلم، تدوین و فیلم‌نامه، دو جایزه برای بازیگری نقش اول و مکمل مرد از گلدن گلوب و ده‌ها جایزه دیگر.


شکار (Jagten)


کارگردان: توماس وینتربرگ، فیلم‌نامه: توبیاس لیندهولم، توماس وینتربرگ، بازیگران: مدس میکلسن (لوکاس)، توماس بولارسن (تئو)، الکساندرا راپاپورت (نادیا)، درام، ۱۱۵ دقیقه، دانمارک، ۲۰۱۲


خلاصه: لوکاس معلمی ست که به کار در یک مهدکودک روی آورده و به تنهایی زندگی می‌کند، اما خیال‌پردازی دختربچه‌ای او را به دردسر می‌اندازد، سایر کودکان نیز از دختربچه که دختر دوست صمیمی او است تقلید می‌کنند و او متهم به سوءاستفاده جنسی از کودکان می‌شود، اگرچه این اتهام در دادگاه اثبات نمی‌شود اما مردم شهرک هم‌چنان رفتاری خصمانه با او دارند.


یکی از بهترین فیلم‌های سال‌های اخیر سینمای دانمارک درباره پیش داوری در یک شهرک است، کسی که تا دیروز در میان دوستان و مردم محبوبیت داشت ناگهان به هدفی برای خشم و نفرت آن‌ها بدل می‌شود. تعلیق و پراکندگی نقاط اوج چنان در فیلم به خوبی مورد استفاده قرار گرفته است که تماشاگر نمی‌تواند سیر حوادث را پیش‌بینی کند. درست در لحظه‌ای که به نظر می‌رسد مشکلات پسر لوکاس حل شده و او می‌تواند به پدرش سر بزند، دوست دختر دلنشینی از راه رسیده و در اوج محبوبیت به سر می‌برد ناگهان همه چیز ویران می‌شود.
توماس وینتربرگ که یکی از مشهورترین کارگردان‌های سینمای دانمارک است با فیلم جشن (۱۹۹۹) به شهرت رسید و با شکار (۲۰۱۲) تحسین منتقدان را برانگیخت.


the-hunt3


شباهت ماجرای لوکاس با تراژدی یک ایرانی در بریتانیا، نشان می‌دهد که این اتفاق ممکن است در هر گوشه‌ای از جهان رخ دهد. غافل‌گیری و تکان‌دهنده بودن صحنه پایانی فیلم، تنش و تلخی موقعیت برزخ‌وار لوکاس را به اوج می‌رساند.
محبوبیت: نامزد جایزه اسکار، نامزد جایزه گلدن گلوب، نامزد نخل طلای کن، برنده جایزه بهترین فیلم، بهترین بازیگر مرد و بهترین بازیگر زن نقش مکمل در جوایز بودیل، برنده جایزه بهترین بازیگر مرد در جشنواره کن و ده‌ها جایزه دیگر.


نجات آقای بنکز (Saving Mr. Banks)


کارگردان: جان لی هنکوک، فیلم‌نامه: کلی مارکل، سو اسمیت، بازیگران: اما تامپسون ( خانم تراورس)، تام هنکس (والت دیسنی)، کالین فاررل (تراورس گاف)، زندگی‌نامه‌ای، کمدی، درام، ۱۲۵ دقیقه، آمریکا، بریتانیا، استرالیا، ۲۰۱۳
خلاصه: کمپانی دیسنی از خانم تراورس نویسنده کتاب محبوب مری پاپینز می‌خواهد تا در اقتباس سینمایی به آنها کمک کند اما بین والت دیسنی و او اختلاف نظر شدت می‌گیرد و سرانجام والت دیسنی کشف می‌کند که مری پاپینز در واقع بازنمایی خاطرات کودکی نویسنده است.
یک کمدی ـ درام شیرین و سر راست از دیسنی لند در باره خودش برای آخر هفته، به‌خصوص برای دوستداران مری پاپینز.


در ابتدا خانم تراورس عنق و مغرور و بی‌حوصله با لباس سنتی وارد کمپانی والت دیسنی می‌شود تا آنچه خودش می‌خواهد به فیلم‌نامه‌نویسان دیکته کند اما وقتی بار دیگر برای افتتاحیه باز می‌گردد زن دیگری است با ظاهر و رفتار متفاوت همان‌طور که در نمایش‌های روی فرش قرمز هالیوود می‌بینیم.


ساختن فیلمی با همان رنگ و لعاب‌های هالیوودی درباره یکی از محبوب‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما البته ممکن است تماشاگران بسیاری را به سینما بکشاند اما چیز زیادی جز همان کلیشه‌های رایج به تماشاگر نمی‌دهد.


محبوبیت: نامزد اسکار بهترین موسیقی متن، نامزد بهترین بازیگر زن درام در گلدن گلوب، جایزه بهترین بازیگر زن و یکی از ده فیلم برتر شورای نقد آمریکا و سه جایزه از جشنواره پالم اسپرینگ.


میدان (Al midan)


کارگردان: جیهان نجیم، با حضور: خالد عبداله، دینا عبداله، دینا امر، مگدی عاشور، احمد حسن، مستند، ۹۵ دقیقه، مصر، آمریکا، ۲۰۱۳
خلاصه: یک گروه از انقلابیون مصری علیه حکومت حسنی مبارک مبارزه و مردم را به تجمع و تحصن در میدان تحریر دعوت می‌کنند، پس از سقوط مبارک، آن‌ها به مبارزه خود علیه دولت نظامی و سپس اخوان‌المسلمین ادامه می‌دهند و با سرنگون کردن آن می‌گویند تا دستیابی به خواسته‌های انقلاب برای دمکراسی و عدالت در میدان می‌مانند.


میدان، سندی تصویری از وقایع انقلابی دو سال اخیر در مصر است، از گروهی از جوانان که خواهان سرنگونی حکومت مبارک بودند تا تداوم مبارزه آن‌ها، فیلم سعی می‌کند به تمام زوایا و گوشه‌های سیاست در میدان بپردازد از مسیحیان گرفته تا زنان جوان و حتا اخوان‌المسلمین.
جیهان نجیم، با تاریخ‌نگاری انقلاب مصر، بهار عربی را در سینمای مستند ثبت کرده است، احمد حسن در کنار سایر روشن‌فکران و هنرمندان مصری که خواستار تغییرات رادیکال و نه اصلاحات ظاهری هستند در ابتدای فیلم تنها یک جوان بیکار معمولی است اما در پایان به چنان دانش و بینش و تجربه‌ای رسیده است که برای دیگران در میدان سخنرانی می‌کند او هم‌چنین با هوش‌مندی هشدار می‌دهد که باید از شکست انقلاب ایران که روحانیون سوار موج آن شدند و آن را به بیراهه کشاندند درس بگیریم.
 

این درست همان درسی است که ایرانی‌ها باید از بهار عربی بگیرند و در میدان ماندن تا رسیدن به خواسته‌های رادیکال خود را بیاموزند از همین رو تماشای این مستند درخشان از انقلاب مصر برای بسیاری از فعالان خاورمیانه و ایرانی حاوی نکات جالبی است.
میدان کاربرد خلاقه کنار هم قرار دادن تصاویر شبکه‌های اجتماعی به همراه تصاویری که دوربین‌های تصویربرداران آن ضبط کرده‌اند را هم نشان می‌دهد که با ریتم و ضرباهنگ خود تداوم مبارزه برای دمکراسی و عدالت تاکید می‌کند.


محبوبیت: نامزد اسکار بهترین فیلم مستند سال، برنده جایزه عفو بین‌الملل در جشنواره برلین، برنده جایزه اتحادیه کارگردان‌های آمریکا، برنده جایزه بهترین مستند جشنواره دوبی، برنده جایزه انجمن بین‌المللی سینمای مستند، جایزه انجمن شورای نقد آمریکا، نامزد جایزه بزرگ جشنواره سندنس و برنده جایزه تماشاگران از جشنواره سندنس و جایزه انتخاب مردمی جشنواره تورنتو.

مطالب مرتبط

راهنمای فیلم‌های روز جهان ـ هفته چهارم

راهنمای فیلم‌های روز جهان ـ هفته سوم

راهنمای فیلم‌های روز جهان / هفته دوم

راهنمای فیلم‌های روز جهان / هفته اول

 


_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد