مقاله

 

 

تاریخ انتشار :10.12.2015



حمله های تروریستی داعش در پاریس و به هواپیمای روسیه، پیامدها و ملاحظاتی چند

ایرج شکری


کشتار بزرگ و جنایت وحشیانه داعشیان در پاریس رویدادی بود که شوک شدید در فرانسه ایجاد کرد. داعشی ها، در جمعه شب(13 نوامبر) در چند حمله در چند نقطه به فاصله چند دقیقه از یکدیگر مردم را در سه رستوران و در یک سالن کنسرت به رگبار بستند که در مجموع 130 نفر کشته و گروه زیادی زخمی به جا گذاشت. بیشترین کشته در سالن کنسرت به جا ماند 89 نفر. شرکت کنندگان در این عملیات که هفت یا هشت نفر بودند و طرح خود را در بلژیک ریخته و در فرانسه عملی کردند همه آماده عملیات انتحاری بودند. کانالهای تلویزیونی مختلف غربی به ویژه تلویزیونهای داخل فرانسه، ساعتها به این رویداد تلخ و خونبار اختصاص دادند که بحث هایی با شرکت کارشناسان مسائل سیاسی و مسائل مربوط به گروههای ترویستی و امنیتی جزو آن بود.

 چهار روز قبل از این رخداد، داعشیان با اقدامی تروریستی در منطقه برج البراجنه در بیروت که از مناطق شیعیه نشین حامیان حزب الله لبنان است، سبب کشته شدن 44 نفر و زخمی شدن بیش از دویست نفر شدند. خبر انفجار در بیروت البته خبری بود که در چند جمله در اخبار تلویزیونی به آن پرداخته شد. با این حال بازهم گزارش در مورد آن، بهتر از جنایت کشتار مجاهدین در اشرف بود که آدمکشان مسلح به مسلسل دارای صدا خفه کن(برای حداکثر غافلگیری و ریختن خون تعداد بیشتری از مجاهدین مستقر در آنجا) کاری وحشیانه مثل همین کشتار پاریس را در آنجا کردند، اما اشاره یی هم به آن در اخبار تلویزیونی خیلی از کانالهای اصلی تلویزیونی در فرانسه نشد.

 در ماجرای کشتار در تحریریه نشریه شارلی هبدو، شعار «من شارلی هستم» همه جا را پر کرد و راه پیمایی به فراخوان رئیس جمهور برگزار شد که در آن سرانی از کشورهای اروپایی و غیر اروپایی هم شرکت کردند و ساعتها وقت کانالهای مختلف تلویزیونی به این رویداد و و اکنشهای در مورد آن اختصاص داده شد، اما وقتی در اواخر بهمن سال قبل، داعش 21 قبطی (مسیحیان مصری) زحمتکش را که در مصر هم مورد تبعض اند (حدود 60 هزار نفر از آنها در قاهره از راه جمع آوری و تفکیک زباله روزگار میگذرانند و در آلونک های اطراف قاهره زندگی می کنند)(1)، و آنقدر وضع زندگی بدی داشته اند که به رغم آشفتگی و خطرناک بودن وضع لیبی، برای کار در لیبی بسر می بردند، اسیر کرده و تنها به جرم مسیحی بودنشان، در کنار دریا مدیترانه سر برید، این رویداد هم با خبر چند جمله ای در حالی پخش شد که تحت الشعاع خبر خوش فروش 24 فروند جنگنده فرانسوی رافال به مصر – که تا آن زمان فرانسه در فروش آن ناکام مانده بود - قرار گرفت. هیچکس هم به خیابان نیامد که بگوید «من هم یک مسیحی هستم». گرچه قبطی ها ارتودوکس هستند و مومنان مسیحی فرانسوی کاتولیک هستند، ولی به هر حال آنها به خاطر مسیحی بودنشان سربریده شدند.


چها روز بعد از کشتار پاریس، رئیس دستگاه اطلاعاتی روسیه(اف اس بی) به اطلاع ولادیمیر پوتین رساند که بنابر نتیجه تحقیقات کارشناسان، انفجار هواپیمای مسافربری روسی در 31 اکتبر در آسمان مصر در راه بازگشت از شرم ام الشیخ به روسیه، که منجر به کشته شدن همه مسافران و خدمه هواپیما(224 نفر) شد، در اثر یک اقدام تروریسی و انفجار یک بمب دست ساز دارای یک کیلو«تی .ان. تی»، در داخل هواپیما بوده است. در گزارش تلویزیونی این دیدار از تلویزیون «راشا تودی» که به عنوان خبری فوری پخش می شد ولادیمیر پوتین تاکید کرد تروریست های شرکت کننده در این اقدام شناسایی خواهند شد و هرکجای دنیا که باشند تنبیه خواهند شد. قبلا داعش اعلام کرده بود که سقوط هواپیمای روسی در اثر اقدام این گروه بوده است و بعد از تایید این که بمبگذاری علت سقوط هواپیما بوده است، داعش عکس یک قوطی نوشابه و یک چاشنی را به عنوان آنچه بمب مذکور با آن ساخته شده بود را در فضای مجازی منتشرکرد. اگرچه جانیان داعشی برای کشتار انسانها، مشکلی برای پیدا کردن دلیل ندارند و تنها کافیست آنها را در شمار کافران و مرتدان دسته بندی کنند و بعد دست به جنایتی به وسعت جنایت کوبانی بزنند، ولی دلیل بمب گذاری هواپیمای روسی، انتقام گیری از عملیات روسیه علیه داعش در سوریه بود.


کشف مخفیگاه و حمله به آدمکشهای داعشی


در پی تحقیقات و اقدامات دستگاه امنیتی و پلیس فرانسه خانه ای در حومه پاریس که گمان می رفت طرّاح اقدامات تروریستی پاریس آنجا باشد، حدود ساعت چهار ونیم بامداد چهارشنبه 18 نوامبر مورد محاصر و یورش نیروهای ویژه ضد تروریستی قرار گرفت که با مقاومت و تیراندازی شدید داعشیان و اقدام انتحاری یکی از آنان همراه بود. عملیات بعد از کلیه اقدامات امنیتی و «پاکسازی» محل، هفت ساعت بعد از شروع آن، پایان یافت. در این عملیات سه تن از تروریستها کشته شدند. (بعدا معلوم شد فرمانده و طراح عملیات ابوعود، در این عملیات کشته شده است) دوتن نیز که گفته شد در زیر آورهای ناشی از ریزش سقف در اثر انفجار انتحاری مخفی شده بودند؛ دستگیر شدند.

کانالهای تلویزیونی مختلف که گزارشگرانشان درمحل حاظر بودند، در تصاویری که از صحنه انتقال یکی از دستگیر شده فرستادند، دیده می شد که فرد دستگیر شده نیمه برهنه است و شلوار و شورت و کفش به پا ندارد. احتمالا برای تحقیر داعشی ها بود بعد که بعد از عریان کردن آنها برای بازرسی و اطمینان از نبودن مواد منفجره و سلاح و آنچه «کمربند انفجاری» گفته می شود، زیر لباس آنان، نگذاشته بودند که شورت و شلوار بپوشند و اجازه پوشیدن کفش هم به آنها نداده بودند، با این که پنجره ها شکسته شده بود و خرده شیشه های پنجره های شکسته، روی زمین ریخته بود .در کشتار پاریس یک گذرنامه سوری از یکی از تروریستها به جا مانده بود و تحقیقات بعدی پلیس، حکایت از آن داشت که دوتن از شرکت کنندگان در این کشتار در ماه اکتبر به عنوان پناهجو وارد یونان شده اند. این ماجرا بُعد تازه ای به مساله دشوار سیل پناهجویانی که از سوریه و عراق و کشورهای آفریقایی روانه اروپا شده اند داد.


سوریه در قلب مساله مبارزه با داعش


رویداد سقوط هواپیمای روسی و کشتار پاریس، تکان بزرگی در عرصه سیاسی و روابط دیپلماتیک، بین روسیه و اروپا و روسیه آمریکا در مساله سوریه به وجود آورد و این تاثیر بیشتر در جهت انعطاف و دست برداشتن آمریکا و فرانسه از تقابل با روسیه که بر سر مساله اوکراین و ضمیمه کردن کریمه به روسیه، به حالت تنش روبه تشدید رسید، و روی آوردن به همکاری با آن در مساله سوریه و کنار گذاشتن پیش شرط حذف بشار اسد برای مذاکراه و همکاری و همراهی در مبارزه با داعش است. از سوی دیگر ولادیمیر پوتین نیز به نیروهای نظامی روسیه دستور تماس هماهنگی و مستقیم با نیروهای فرانسوی در دریای مدیترانه که در عملیات علیه سوریه هستند داد و فرانسه را متحد روسیه در این امر نامید. روز شنبه 21 نوامبر در گزارشهای تلویزیونی تصاویری نشان داده شد که در آن نظامیان روس روی بمبی که قرار بود روی هدفهای داعشی ریخته شود، نوشتند بودند به خاطر پاریس. بعد از دیدار رئیس جمهور فرانسه با ولادیمیر پوتین در مسکو، رئیس جمهور فرانسه دستیابی به توافقهایی با پوتین را برای همکاری در عملیات نظامی علیه داعش در سوریه اعلام کرد. اما مساله کنار گذاشتن بشر اسد، برای دوران بعد از سرکوب و پاکسازی سوریه از داعش، همچنان مساله مورد عدم توافق است و تاکید روسها بر این است که آینده سوریه را مردم سوریه باید تعیین کنند و دیگران نباید برای آنها تصمیم بگیرند.


مبارزه با داعش و کشتارگران «جهادی» یک مساله جهانی


تفاوت مهم شرایط کنونی با شرایط بعد از حمله القاعده به برجهای دوقلوی نیویورک در 11سپتامبر 2001، در این است که در پی آن رویداد، این جرج بوش رئیس جمهور آمریکا بود که از یک موضع آمرانه برای همه تعیین تکلیف می کرد که همه باید موضع خودشان را روشن کنند، یا باما هستند و علیه تروریسم، یا در کنار تروریستها اما این بار همکاری در مبارزه با داعش – که از میان آمریکائیها کسانی مثل هیلاری کیلنتون حتی آن را همچون القاعده حاصل عملکرد آمریکا می داند- و آنچه گروهای «جهادیست» یا جهادی ها نامیده می شوند، به صورت یک ضرورت بین المللی درآمده است و اگر چه ممکن است کشورهایی در آمریکای لاتین و اقیانوس آرام، همیشه از حضور داعشیان و «جهادی» ها در خاکشان در امان باشند، اما شهروندان آنان، درکار و سفر در سایر نقاط جهان مصون از کارد و سلاخی شدن توسط داعش و جهادی ها نیستند. از گروه ابوسیّاف(حامی القاعده) در فلیپین تا گروههای متعدد با نامهای مختلف در قاره آفریقا (اَکمی یا«القاعده مغرب اسلامی»، بوکو حرام ، الشباب، المرابطون)، به انفجار و قتل و کشتار و آدم ربایی و تجاوز به زنان و دختران مشغولند. بعد از کشتار 13 نوامبر پاریس گروههای ترویستی جهادی چند عملیات در کشورهای آفریقایی انجام داده اند. گروگان گیری روز جمعه 21 نوامبر در هتلی در باماکو پایتخت سومالی را که 27 کشته از مسافران هتل به جا گذاشت، گروه المرابطون وابسته به القاعده که رئیس آن یک الجزایری به بنام مختار بالمختار است که دو سه بار خبرهایی در مورد کشته شدن او در اثر عملیات ضد تروریستی منتشر شده است، به عهده گرفت. به گزارش خبرگزاری فرانسه«وزير دفاع فرانسه در مصاحبه با شبکه تلويزيوني TF1فرانسه با اشاره به اين که زمان زيادي است که شمار زيادي از کشورها در تعقيب مختار بلمختار هستند، وي را بدون شک عامل اصلي حمله تروريستي به هتل "راديسون بلو" باماکو دانست»، بنابراین مختار بالمختار زنده است. http://www.ghatreh.com/news/nn28741911


دو یا سه تروریست این گروه اسلامگرا حدود 170 نفر را در هتل رادیسون گروگان گرفته بودند که در عملیات آزاد سازی گروگانها کشته شدند. روز بعد از این رویداد،اقدامات ترویستی دیگری از سوی اسلامگریان جهادی «بوکوحرام» در کامرون(که گفته شد دو یا چهار زن با اقدام انتحاری به آن مبادرت کردند) و روز بعد از آن یک اقدام تروریستی در نیجریه رویداد. بر اساس آمارهای سازمان ملل متحد از سال ۲۰۰۹ تا به امروز حداقل ۱۴ هزار نفر جان خود را بر اثر حملات گروه بوکوحرام از دست داده اند و بیش از یک میلیون نفر از مردم نیجریه در داخل این کشور آواره شده اند). روز سه شنبه 25 نوامبر نیز یک تروریست با عملیات انتحاری در داخل اتوبوسی که نفرات گارد ریاست جمهوری تونس را حمل می کرد، سبب کشته شدن 12 تن از آنان شد. این اقدام را هم داعش به عهده گرفته است . قبل از این یک تروریست داعشی در تابستان(۲۶ ژوئن/ ۵ تیر) با شلیک به گردشگران در محوطه یک هتل ساحلی در تونس حدود 38 نفر را کشت.

او با شلیک پلیس از پای در آمد. سه ماه قبل از این رویداد هم یک تروریست داعشی با به گلوله بستن بازدید کنندگان یک موزه در تونس سبب مرگ بیش از ده نفر شد. آخرین اقدام تروریستی این گروه در تونس درماه نوامبر سربریدن یک چوبان 16 ساله تونسی و فرستادن سر او به خانواده اش بود. اقدامات تروریستی جهادی ها در تونس، سبب شده که کمتر کسی علاقه ای برای گذراندن تعطیلات و استراحت به آن کشور که توریسم منبع مهم درآمد آن کشور است، سفر کند و به گزارش خبرنگار کانال 2 تلویزیون فرانسه که بعد از اقدام تروریستی علیه گارد حفاظت ریاست جمهوری به تونس سفر کرده بود، هتلها و مراکز تفریحی همه خلوت و خالی هستند و این ضربه سنگینی به اقتصاد کشور این کشور و سبب تشدید مساله بیکاری است.


دو رویی بعضی از کشورهای مسلمان از متحدان و هم پیمانان غرب


سه کشور عربستان سعودی، قطر و ترکیه( شخص رجب طیب اردوغان رئیس جمهور اسلامگرای آن)، متهم به حمایت از گروههای بنیادگرا، از جمله داعش هستند و انتقادات شدیدی در رسانه های غربی در مورد عملکرد آنان منتشر شده است. البته یک عملیات انتحاری در 18 مهر(10 اکتبر)، در آستانه انتخابات پارلمانی ترکیه در مسیر یک راهپیمایی و تجمع اوپوزیسیون حامی کردها در آنکار اتفاق افتاد و نزدیک به صد کشته و تعداد زیادی مجروح به جا گذاشت. دولت ترکیه بعد از تحقیقات داعش را مسئول آن شناخت، اما نتیجه و تاثیر آن به هرحال به نفع رئیس جمهور ترکیه بود. چرا که اولا این اپوزیسیون چپ گرا و حامی کردها بود که هدف قرار گرفت، ثانیا به وجود آمدن احساس نگرانی و نیاز به امنیت در جامعه ، سبب بردی برای رجب طیب ادوغان در انتخابات پیش رسی که برای مجلس برگزار کرد شد که در ارزیابی های قبل از انتخابت، تصور آن نمی رفت.

 ژان لوک ملانشون از چهره های چپ (جبهه چپ) فرانسه در یک برنامه تلویزیونی بعد از کشتار پاریس در انتقاد از عملکرد ترکیه در کشتن کردها که نیروی ایستادگی و جنگ در برابر داعش در صحنه نبرد زمینی هستند، یاد آور شد که بنابر اطلاعات حزب سوسیالیست ترکیه، پسر رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه، درمساله فروش نفت مناطقی که در اختیار و کنترل داعش است، نقش واسطه دارد. در فرانسه کارشناسان و محققان مسائل منطقه خارومیانه، نقش حمایتگرانه عربستان سعودی از گسترش «اسلام رادیکال» و حمایت مالی از انجمن ها و کانون هایی که اسلام سَلَفی و وهابی را تبلیغ می کنند مورد توجه قرار داده و خواهان واکنش و برخوردی از سوی آمریکا و اروپا و به ویژه فرانسه با آن هستند. انتقاد دیگری که بعضی از کارشناسان به نقش عربستان وارد می کنند این است که این کشور حتی یک پناهنده سوری در خاک خود نپذیرفته است(همچنان که کویت و قطر) و نگران آن هستند که ادامه جنگ عربستان با یمن که دو برابر این کشور جمعیت دارد می تواند، سبب روانه شدن انبوه پناهندگان از یمن هم به اروپا بشود.


ضرورت جنگ زمینی و عدم تمایل اروپائی ها به ورد در آن


تحلیلگران -اعم از کسانی که سوابق نظامی و اطلاعاتی دارند(مثل ژنرالها یا ماموران اطلاعاتی باز نشسته) و نیز کارشناسان و تحلیگران موسسه های مطالعاتی و تحقیقات در راوبط بین المللی ومسائل استراتژیک، همگی در این مساله که با بمباران هوایی هرچقدر هم که گسترده باشد، نمی توان داعش و گروههایی مثل آن را، به کلی منهدم و از صحنه خارج کرد و برای این کار باید در زمین با آن مقابله و آن را از صحنه پاک کرد، همصدا هستند. از سوی دیگر کشورهای غربی از جمله آمریکا تمایلی به فرستادن نیرو در مقایسی که قبلا در عراق و افغانستان انجام دادند ندارند و اخیرا وزیرخارجه فرانسه در این مورد گفت که ادامه حضور سربازان غربی در این کشورها سبب می شود که مردم محلی به آنها مثل اشغالگر نگاه بکنند و به خاطر همین باید نیروهای منطقه ای و مسلمان به نیروهای محلی در جنگ علیه تروریستها کمک کنند.

 اخیرا جنز استولتنبرگ، دبیرکل ناتو هم اعزام نیروی زمینی به سوریه برای جنگ با داعش را رد کرد و گفت:«ناتو نمی تواند بجای مسلمانان با گروه تروریستی داعش بجنگند». او گفت « ناتو نیروهای محلی را برای این جنگ تقویت می کند» http://ara.tv/we228
در چنین شرایطی است که حضور نیروهایی از رژیم و حزب الله در جنگ زمینی با داعش، در سوریه، و نیروهای شیعه مورد حمایت رژیم در عراق، به رژیم این امکان را می دهد که خود را صاحب برگی برای حضور در بازی قدرتها، بداند از همین موضع و ارزیابی است که در رژیمی که به روش خر تو خری اداره می شود، و علی اکبر ولایتی که علاوه بر پست مشاور عالی رهبر در امور بین المللی، گفته می شود حدود 36 پست در رژیم دارد - از جمله رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشیخص مصلحت نظام- در یک برنامه تلویزیونی روز 14 آذر پاسخ به سوالاتی در مورد سوریه گفت که«بشار اسد خط قرمز جمهوری اسلامی ایران است» . البته تحلیل گران بر این مساله هم تاکید می کنند که بدون داشتن برنامه مشخص سیاسی و توافق بر سر آن برای طرفهای درگیر(روسیه و رژیم اسد و ایران از یک سو و اروپاو آمریکا از یک سو) اقدامات نظامی نمی تواند به پایان جنگ در سوریه و آماده شدن بازگشت پناهجویان و مهاجران و باز سازی سوریه بیانجامد.


اکنون مقابله با اسلامگرایان آدمکش و تروریست در کشورهای اروپایی مثل فرانسه، در دو وجه، یکی اتخاذ سیاست های لازم برای مبارزه با این گروهها در در داخل کشورهای مورد تهدید از جمله وضع قوانین جدید برای محدود کردن تبلیغات و تعیین موارد مجرمانه برای آنها، تحت نظارت قرار دادن پرداخت و ارسال پول که از طریق شرکتهایی که امکان ناشناخته ماندن هویت فرستنده یا پرداخت کننده را در اختیار مشتری می گذارند، و تهیه امکانات بیشتر برای دستگاه پلیس و سرویسهای امنیتی و وضع قوانینی در جهت دادن اختیارات بیشتر به آنها در کنترل فضای مجازی و مکالمات است و یکی هم همکاری بین المللی در مبارزه با آنها، مورد توجه قرار گرفته است. آمریکا و اروپا، از ورود روسیه به صحنه مبارزه نظامی با داعش که با هدف حفظ رژیم اسد در سوریه صورت گرفته است، ناخرسند بودند و اتهاماتی هم مبنی بر این که روسیه سایر مخالفان اسد را بیشتر از داعش هدف بمباران خود قرار می دهد، از رسانه ی غربی زیاد شنیده می شود. اما رویداد کشتار در پاریس، تاثیر آشکاری در ارزیابیهای اروپایی ها از مساله گذاشت و تهدیدات تروریستی برای بلژیک که سبب شد نخست وزیر آن کشور چها روز مترو سینماها و مراکز بزرگ خرید و دو روز مدارس و دانشگاهها را در بروکسل را تعطیل کند، نشان دهنده بزرگی خطر و ضربه ای که می تواند بر امنیت شهروند و اقتصاد کشور داشته باشد، است.


سرنگون کردن عمدی هواپیمای روسیه توسط ترکیه


در اثر رویداد کشتار پاریس، انتقاد ها از عربستان سعودی و قطر و ترکیه در رسانه های غربی و از سوی بعضی نمایندگان مجلس(در فرانسه) صریح تر و بیشتر شد. اینها همه به نفع روسیه و سنگین شدن کفه ترازو به سود آن کشور بود. در چنین فضایی، سرنگون کردن یک هواپیمای روسی توسط ترکیه در آسمان سوریه روز 24 نوامبر، وارد شدن یک عامل تنش آفرین در صحنه بود. ترکیه مدعی است که هواپیما به آسمان آن کشور تجاوز کرده بود و به اخطارها توجه نکرد و با شلیک هواپیمای جنگی ترکیه سرنگون شده است. روسیه این ادعا را رد می کند و یاد آور شده است که هواپیما در یک کیلومتری مرز ترکیه و در حالی که هیچ تهدیدی برای امنیت ترکیه نداشته است مورد هدف قرار گرفته است و به فاصله چهار کیلومتر از مرز ترکیه(در بعضی اخبار این فاصله 8 کیلومتر ذکر شده) سقوط کرده است. دو خلبان این هواپیما با چتر نجات از هواپیما بیرون پریدند و در منطقه ای که تحت کنترل ترکمن های سوری مورد حمایت ترکیه قرار دارد فرود آمدند. در گزارشی تلویزیونی یکی از جنگجویان ترکمن(به زبان ترکی استانبولی یا آناتولی صحبت می کرد) در برابر دوربین گفت که به خلبان در حال فرود با چتر نجات شلیک کرده و آنها را کشته اند. جسد یکی از آنها هم در روی زمین که گروهی از همین ها دورش جمع شده بودند نشان داد شد.

اما روز بعد روسیه از نجات یکی از خلبانها با اقدام نیروهای سوری و روسی خبرداد. تلویزیون «راشا تو دی» با کسانی که هویت آن جنگجوی ترکمن را شناخته بودند مصاحبه ها و گفتگوهایی تلفنی انجام داد که در آنها شاهدان او را پسر شهردار یکی از شهرهای ترکیه معرفی کردند و مطالبی هم در سوابقش ذکر کردند. ولادیمیر پوتین سرنگون کردن هواپیمای جنگی روسی را خنجر از پشت زدن ترکیه به روسیه در مبارزه اش با داعش دانسته و یاد آور شده است که با این کار دیگر حمایت ترکیه از داعش همراه با عملیات نظامی شده است. ترکیه که عضو پیمان ناتو است، ناتو و شورای امنیت سازمان ملل را برای تشکیل جلسه در مورد این رویداد فراخواند. رجب طیب اردوغان روز سه شنبه 25 نوامبر در یک سخنرانی در کنفرانسی در استانبول، ضمن تاکید بر این که هواپیمای روسی وارد آسمان ترکیه شده بود و به اخطارها اعتنایی نکرد، مدعی شد که در منطقه ای که هواپیمای روسی وارد عمل شده بود منطقه ترکمن های سوری است و داعشی در آن وجود ندارد.

 اما به گزارش یک کانال تلویزیونی فرانسه، خلبان نجات یافته گفته است که هیچگونه اخطاری به هواپیمای جنگی روسیه داده نشده بود. به علاوه او یاد آورشد که برای اخطار کافی بود یک هواپیمای جنگی ترکیه در مسیری به موازات هواپیمای روسی پرواز کند. بعضی از تحلیگران سیاسی در فرانسه معتقدند که اردوغان با تصمیم قبلی دستور سرنگون کردن هواپیمایی از روسیه را که در منطقه نزدیک به مرز ترکیه عملیات انجام می دهند داد تا سبب اختلاف و دوگانگی در تصمیم گیری بین اروپایی ها ، در همکاری با روسیه در مبارزه علیه داعش بشود. اما سنگینی ضربه کشتار داعش در فرانسه ده ماه بعد از بعد از کشتار دفتر نشریه شارلی هبدو در ژانویه سالی که به پایان خود نزدیک می شود، به هرحال آن اندازه بود که سیاستمداران و دست اندارکاران امور این کشور را با این واقعیت هولناک رو به رو کند که داعش نه در دور دست سوریه و عراق، بلکه در داخل کشور خودشان دست به کشتاری زده است که تکرار آن نه تنها ضربه حیثتی به فرانسه و گرداندگان کشور است، بلکه می تواند ضربه سنگینی به اقصاد کشور که چند سال است با مشکلات سنگینی دست بگریبان است بزند و در نتیجه به افزایش بیکاری و مشکلات اجتماعی بیشتری بیانجامد.


تقابل با روسیه در سوریه بازی نگری می شود


اکنون دیگر برکناری اسد را مساله درجه اول و پیش شرط همکاری برای مبارز با داعش قراردادن که مساوی است با تقابل با سیاست روسیه که خواهان حفظ رژیم اسد است و کنار گذاشتن همکاری با روسیه که امکانات و توان بزرگی در مبارزه با داعش دارد و بنابر آمار تعداد عملیات هوایی اش به مراتب بیشتر از مجموع عملیات آمریکا و اروپا در سوریه است، برای افکار عمومی توجیه پذیر نیست. حال دیگر کسانی چون اوبر ودرین، وزیرخارجه در دولت سابق سوسیالیست فرانسه، در بحث تلویزیونی به صراحت شکست خورده بودن آن سیاست(سرنگون کردن بشار اسد) را یاد آور می شوند و به همین دلیل یافتن متحدان یا شرکایی برای مبارزه با داعش در بین نیروهایی که می توانند در عملیات زمینی با داعش بجنگند را، امری ضروری می دانند.

از طرفی فرانسه از حدود دوسال پیش درگیر جنگ با گروههای اسلامگرا در آفریقا در کشور مالی و چند کشور همسایه آن است که هزینه دارد و این هزینه و نیز تمام اقدامات ایمینی و امنیتیِ هزینه بردار در داخل کشور(اعم از بخش دولتی و بخش خصوصی)، هزینه های غیر مولدی هستند که زمانی از راه رسیده اند که اقتصاد فرانسه با رکود وعدم رشد اقتصادی و افرایش بیکاری در سالهای متوالی رو به بوده است و صرفه جویی در هزینه های دولتی به عنوان سیاستی برای مقابله با کمبود در آمد بکار گرفته شده است. میزان هزینه اقدامات امنیتی و ایمنی بنا بر برآورد بعضی کارشناسان تا ده میلیارد اورو ارزیابی شده است.


درک دشورای و پیچیدگی تصمیم برای چگونگی مبارزه با داعش وتعیین خطی در این زمینه را در اظهارات متناقض وزیرخارجه فرانسه می توان دید. او در سخنانی در روز جمعه 27 نوامبر ضمن تاکید بر این که برای شکست داعش بمباران کافی نیست و باید در جنگ زمینی آن را شکست داد و برای آن هم فرانسه نمی خواهد وارد عمل شود و برای این کار اوپوزیسیون رژیم اسد که با داعش می جنگد و نیرویی که می تواند از کشورهای سنی مذهب تشکیل شود باید وارد عمل شود، افزود«و چرا نه نیروی نظامی رژیم»، که منظورش رژیم حافظ اسد بود.

 وزیرخارجه فرانسه با این حرف در واقع می خواست نشان بدهد که هیچ تمایلی به همکاری و هماهنگی به دو نیروی حاظر در جنگ علیه داعش در سوریه، یعنی رژیم آخوندی و حزب الله که شیعه مذهب و در ضمن حامی بشار اسد هستند، ندارد و بنا بر تمایل خود آرزویی را بیان کرد که معلوم نیست چگونه می تواند عملی شود.چگونه نیروهای نظامی وفادار به اسد، با نیروهای خواهان برانداختن او ممکن است همکاری بکنند؟ یکی دو روز بعد از این اظهار نظر در واکنش به تفسیرهایی که در آن چرخش موضع او در مورد رژیم اسد مورد توجه رسانه ها و تحلیل گران قرار گرفته بود، او گفت که مساله همکاری با نیروهای نظامی رژیم اسد تا زمانی که بشار اسد در قدرت است اصلا قابل بحث نیست. اما روز شنبه 5 دسامبر سایت اینترنتی فرانسه زبان تلویزیون روسی «راشا تودی» گزارش داد که وزیرخارجه فرانسه در گفتگویی با یک نشریه منطقه ای فرانسه به اسم(Le progrès de Lyon) (2)، گفته است که برای یکپارچکی سوریه یک دوره انتقال لازم است و این به معنی آن نیست که بشار اسد باید قبل از همین دوره انتقالی هم کنار برود، اما برای آینده تضمین لازم است»


آرزوی ورود نیروهای سنی و عرب به جنگ زمینی علیه داعش در حالی که دو منبع بزرگ نیرو که می توانند در تشکیل چنین نیرویی شرکت کنند، یعنی سعودی و ترکیه، خود متهم به پیش گرفتن سیاست دوگانه و حمایت از نیروهای رادیکال اسلامگرا و داعش هستند و امید داشتن از کشورهای دیگری که خیلی سریع وارد اعتلاف ضد حوثی در کنار عربستان شدند، ولی به نظر می رسد همان انگیزه را در مبارزه با داعش ندارند، در آینده نزدیک دست یافتنی به نظر نمی رسد. گویا دلیل ضدیت قطر با بشار اسد این است که درخواست عبور خط لوله گاز از آن کشور برای رساند گاز قطر به مشتریان اروپایی را ( رقابت با فروش گاز روسیه به اروپا بود)، رد کرده بود.


تشدید بدبینی به عربستان و اتهامات نسبت به ترکیه


روز 2 نوامبر سایت دویچه وله(صدای آلمان)فارسی به نقل از فرانکفورتر آلگماینه گزارش داد که سرویس اطلاعاتی آلمان عربستان را عامل بی‌ثباتی جهان عرب می داند و بنابر ارزیابی نهاد مذکور «عربستان از یک سیاست "مداخله‌جویانه‌ی پرتکاپو" پیروی می‌کند». به ترکیه ناتو عضو که به حمایت از داعش متهم است، در این زمینه اخطاری از آمریکا در مورد باز گذاشتن 80 تا 100 کیلومتر از مرزهایش که مورد استفاده نیروهای داعش برای ورود به سوریه و خارج شدن از آن و ورود به کشورهای دیگر و نیز فروش نفت با انتقال آن از این همین مرزها، داده شده است. رئیس جمهور آمریکا با اشاره به این موضوع از ترکیه خواسته است که این بخش مرز خود را ببندد. مساله فروش نفت داعش از طریق ترکیه، مورد تایید فواد موسی رئیس جمهور عراق هم در مصاحبه با بخش عربی تلویزیون 24 ساعته فرانسه در روز اول دسامبر قرار گرفت. در این مصاحبه او تاکید کرد که «نفت دزیده شد از عراق و سوریه توسط داعش، به ترکیه منتقل می شود».

فرادی این روز ولادیمیر پوتین در یک سخنرانی گفت که هدف قرار دادن جنگنده روسی برای آن صورت گرفت که جریان حمل نفت از سوریه به ترکیه ادامه یابد. وزارت دفاع روسیه نیز به صراحت رئیس جهمور ترکیه را متهم کرد که او از طریق بستگانش در معامله نفت دزیده شده از سوریه و عراق، با داعش شرکت دارد. لحن ولادیمیر پوتین علیه اردوغان در روز 3 دسامبر در سخنرانی سالانه اش در برابر نمایندگان دوما و شخصیتهای سیاسی و مذهبی در کرملین بازهم شدید تر شد. بنابر گزارشهایی که به طور گسترده یی از این سخنرانی در رسانه ها منتشر شد، او با یاد آوری این که سرنگون کردن هواپیمای روسی توسط ترکیه خنجر از پشت زدن به روسیه بود تاکید کرد که ترکیه از اقدام خود پشیمان خواهد شد. پوتین با لحن تحقیر آمیز نسبت به اردوغان گفت « این اقدام [ سرنگون کردن جنگده روسی]در حالی انجام گرفت که هر مساله مورد اختلاف را می شد از راه مذاکره حل و فصل کرد و آماده همکاری با ترکیه برای حل هر مساله ای بودیم. الله تصمیم گرفت سران ترکیه را از عقل و منطق محروم کند. به نظر می رسد الله تصمیم گرفته است که دولتمردان ترکیه را با محروم کردنشان از عقل سلیم تنبیه کند». روسیه بعد از روشن شدن علت سقوط هواپیمای مسافربری اش که بمبگذاری در آن توسط داعش بود، مخازن و تاسیسات نفتی در اختیار داعش و تانکرهای حمل نفت صف کشیده در این مناطق را هدف بمبارانهای شدید قرار داده است. روسیه مدارک و تصاویری از حمل نفت با تانکرهای نفتکش از سوریه به ترکیه ارائه کرده است که در آنها مسیر کامیونها که از سوریه به خاک ترکیه می رسد، مشخص شده است.

 در داخل ترکیه هم بعد از دستگیری روزنامه نگاران روزنامه جمهوریت به خاطر افشای مساله ارسال سلاح و گلوله های سلاحهای سنگین توسط «میت» ترکیه به سوریه تحت عنوان کمک های انسان دوستانه، باز هم انتقاداتی علیه اردوغان و بده - بستان با داعش شنیده می شود. آرین آردم نماینده و معاون حزب خلق جمهوری روز سه شنبه اول دسامبر(در کنفرانس مطبوعاتی پارلمان ترکیه در استانبول گفت: روی تانکرهای در اختیار داعش که جنگنده های روسیه آنها را منهدم کردند، نام ترکیه نوشته شده بود.


وی گفت: هر جای خاورمیانه که دارایی هایی از داعش در آن هدف قرار می گیرد می بینیم که ترکیه در آن دخیل است واقعا اظهاراتی که ادعا می کنند نفتکش ها از ترکیه برای داعش در سوریه فرستاده شده اند چیست؟ این نماینده پارلمان ترکیه افزود : بر اساس اطلاعاتی که از منابع آگاه به دست آمده، گفته می شود این تانکرهای نفتکش که تعداد آنها 500 دستگاه است متعلق به خانواده آلبایراق، داماد رجب طیب اردوغان است»(3). روز چهار شنبه دوم دسامبر در اتهامات وارده از طرف روسیه به دست داشتن خانواده اردوغان در معامله نفت با داعش که طی بیانیه ای از سوی آناتولی آنتونوف، معاون وزارت دفاع روسیه صورت گرفت، بلال اردوغان پسر رئیس جمهورترکیه هم متهم شده است که کشتی های او نفت داعش را برای فروش در بازارهای سیاه حمل می کنند.

 اما به رغم اتهاماتی که به رئیس جمهور ترکیه وارد شده است، (و سوء ظن ها از ماهها پیش وجود داشته)،همزمان با کشایش کنفرانس پاریس در مورد کنترل گرم شدن هوای زمین که ریئس جمهور ترکیه در آن حضور داشت، نخست وزیر ترکیه به بروکسل سفر کرد تا در مورد انتظارات اروپائیها از ترکیه برای کنترل حرکت مهاجران از طریق ترکیه به اروپا و درخواستهای متقابل ترکیه گفتگو بکند. مساله کنترل و جلوگیری ازورود سیل آسای مهاجران به کشورهای اروپایی مشکل بسیار بزرگی شده و سبب اختلاف نظرها و دودستگی های زیادی هم در بین کشورهای اروپایی و هم در درون کشورها بین احزاب سیاسی شده است. در پی این دیدار اعلام شد که اروپا سه میلیارد دلار به ترکیه خواهد پرداخت تا برای اسکان مهاجران در مرز و فراهم کردن امکان تحصیل برای کودکان این مهاجران به کار ببرد . بنابراین تفاهم از این به بعد مساله پناهندگی و مهاجران در مرز ترکیه رسیدگی خواهد شد و ترکیه پذیرفته است مانع حرکت بدون بررسی وکنترل پناهجویان به اروپا شود. همچنین اروپا پذیرفته است بحث بر سر پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا دوباره گشوده شود.


اقدامات داعش عامل رشد راست افراطی است


با آخرین رویداد تروریستی، این بار در داخل آمریکا، که منجر قتل 14 نفر(یا 17 نفر) در شهر کوچک سن برناردینو در نزدیکی لس آنجلس در کالیفرنیا، که طی آن یک زن و مرد که بعد روشن شد پاکستانی الاصل مقیم آمریکا بوده اند و با داعش«بیعت» کرده بودند، احتمال دارد دولت آمریکا هم در تغییر سیاست، چرخشی مثل وزیرخارجه فرانسه در پیش بگیرد. داعش بعد از کشتار پاریس تهدید کرده بود که عملیات در داخل آمریکا از اهداف بعدی آن است. به هر حال جان کری وزیر خارجه آمریکا،اخیر در یک سخنرانی در نیویورک گفته است که آمریکا از انتقال مسالمت آمیز قدرت در سوریه می کند(6 دسامبر العربیه فارسی).


اگر چه طالبان و القاعده و داعش، زاییده سیاستهای آمریکا در منطقه هستند و در همان زمان جنگ افغانستان که آمریکائیها نیرو برای برای گروههای«جهادی»(یعنی گروههایی که متشکل از مسلمانان متعصبی که ماهیت جنگشان مبارزه «اسلام با کفر» بود) علیه رژیم چپ گرای نزدیک به شوروی در افغانستان، از کشورهای خاورمیانه و آفریقا، جلب و سازماندهی می کردند، این نگرانی از سوی بعضی تحلیل گران در رسانه منتشر شده بود که این نیروها ممکن است بعد از بازگشت به کشور خود در آنجا دست به ایجاد تشکل و مبارزه مسلحانه علیه نظام های مستقر در کشور زده و سبب بی ثباتی حکومتهایی شوند که دوست آمریکا بودند، اما به هر حال مساله همکاری و همبستگی در مبارزه با این گروههای جنایتکار و تاریک اندیش را نباید با این مساله که ارتباط و نتیجه آن در مبارزه با سرمایه داری و امپریالیسم چیست ارزیابی کرد.

 اتحاد و همکاری بین دولتها برای مبارزه با دسته و تشکّلی که با کشتار و سربریدن و زنده سوزاندن و ایجاد وحشت، می خواهد تسلط و خود را اینجا و آنجا بگستراند و احکام اسلام را که در ذهن بیماررهبرانش ساخته شده- که چیزی حز توّحش نیست- اجرا کند و بشریت را مورد تهدید قرار داده است ضروی است. باید توجه داشت که داعش و گروههای «جهادی» نقشی جز بالا بردن جوّپلیسی و رشد نیروهای راست افراطی در اروپا و آمریکا(که نتیجه اش را در انتخابات فرانسه دیدیم) و منحرف کردن و ضربه زدن به مبارزه کارگران و محرومان ندارند، بنابر این منهدم و متلاشی کردن آنها امری ضروری است. مبارزه با این جماعت انسان ستیز بی رحم به همکاری گسترده بین المللی نیازمند است. کشتارهای اخیر گروههای انسان ستیز اسلامگرا، همکاری در انهدام این گروهها را به ضروتی تبدیل کرده استی که باید فراتر از هر محاسبه رایج و هژمونی طلبانه و نفع پرستانه غرب قرار بگیرد. سیاستی خلاف این تنها می تواند به سود آدمکشها و و یافتن شکافهایی برای تداوم حیات برای آنها شود که این برابر است با پرداخت بهای بیشتر وبه مدت طولانی تر برای ریشه کردن آنها.


مساله شرکت رژیم در جنگ با داعش


در آنچه مربوط به سیاست رژیم در سوریه و عراق است، می دانیم که مداخله رژیم در عراق و سوریه، همچنان که برپا کردن تشکّل حزب الله لبنان، از زمان خمینی باهدف ابزار سازی برای گسترش دامنه ولایت ولی فقیه مستقر در تهران و «صدور انقلاب اسلامی» صورت گرفته (که اکنون استراتژی سپاه پاسداران برای بقای رژیم است) و هم قبضه کردن قدرت سیاسی در ایران است. در واقع هرچه سپاه پاسداران در امر «صدور انقلاب» فعال تر و در یافتن جای پا برای اعمال نفوذ در ساختار سیاسی(اعم از احزاب و پارلمان یا دستگاههای پلیس و امنیتی و ارتش) کشوری موفق تر باشد، قدرت آن در در داخل در برابر جناح رقیب در کباده کشی برای «انقلاب اسلامی» بالاتر می رود. ماهیت مبارزه رژیم با داعش در عراق و سوریه ناشی از تمایلات قدرت پرستانه و گسترش دامنه مداخله جویی در بازی قدرت در منطقه با هویت مذهبی است. فرمانده متحجر سپاه پاسداران عزیز جعفری هم بارها به صراحت مساله «صدور انقلاب اسلامی» را مورد تاکید قرار داده است. پاسداران نادان خود محور بین، امثال سلامی جانشین فرمانده سپاه و پاسدار رحیم صفوی «دستیار و مشاور عالی فرماندهی کل قوا»، سخنانی در مورد گسترش مرزهای امنیتی رژیم تا مدیترانه و لبنان برزبان رانده اند و چندی پیش(4 آذر) هم آخوند سعیدی گفت که:« امروز مرزهای جمهوری اسلامی تا دریای مدیترانه و باب المندب پیش رفته و همچنان در حال گسترش است و این از عجایب روزگار است، به همین دلیل منطقه آبستن حوادث غیرمترقبه است» https://www.tabnak.ir/fa/news/550086


در واقع آن خودبزرگ بینی و خود محوربینی که خواهان برپا کردن «یک حزب، آن هم حزب الله از مستعضفان جهان» بود و خمینی در سخنرانی 27 مرداد 58 همراه با خط و نشان کشیدن به دگراندیشان و اظهار تاسف از این که چرا از اول «چوبه های دار در میدانهای بزرگ» برای «درو کردن» آنها برپا نکرده است،آن را به نمایش گذاشت و بر زبان آورد، حال به کمی تغییر و حذف«مستضعفان» به عنوان پوشش این خود محور بینی(چون دیگر مثل آن روزها اردوگاهی که منادی حقوق محرمان و استثمار شدگان بود وجود ندارد و در داخل کشور کمونیستها و برابری خواهان ایران مدافع حقوق محرومان و زحمتکشان «درو» شده اند) و جایگزین کردن آن با «انقلاب اسلامی» -که معلوم نیست به جز «تبدیل کردن کاخ سفید به حسینیه» چه گلی می خواهند با صدور آن به سر بشریت بزند-، به عنوان گرایش و راهنمای عمل سپاه پاسداران همچنان برجاست و البته خامنه ای هم رهبری این خط را به عهده دارد. اوست که «ولی امر مسلمین است». در عملکرد این رژیم رگه های داعشی فراوان وجود دارد و «ژن» داعشی کاملا آشکاری دارد. جنایات رژیم در دهه 60 و اعدام و آزار بهائیان ایران، قتلهای زنجیره ای که این روزها هفدهمین سالگرد آن بود همه از آن رگه های داعشی و ناشی ژن داعشی رژیم هستند که از «سلول بنیادی» اسلام و قرآن گرفته شده و تولید و تکثیر شده است.

خود بزرگ بینی های استتار شده در آرمانگرایی پاسداران هم نمی تواند سبب پنهان ماندن این ماهیت داعشی و طالبانی باشد که در عملکرد گذشته و حال سپاه حرامزاده و ضد ایرانی و مردم ستیز و آزادی کش بر همگان آشکار است. کشتار مجاهدین در 10 شهریور 92 با شلیک به تک تک انها با مسلسل های مجهز به صدا خفه کن وکشتار 7 آبان امسال در ماهیت با کشتاری که داعشی ها در پاریس کردند تفاوتی ندارد. یک عده بی سلاح به طور ناگهانی و غافلگیرانه سلاخی شدند. رژیم «منافقین»کشت، داعش «کفّار» را. امّا آن دو کشتار بی تردید هدیه پاسدار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس به رهبر و «خلیفه شیعه» مستقر در تهران «امام خامنه ای» بود. پاسدار سلیمانی گویا سه نشان فتح که بالاترین تقدیر و نشان نظامی رژیم است از خامنه ای قبلا دریافت کرده است و احتمالا جز او کسی این اندازه مزّین به مدال نشده است.. حالا شاید مدال و نشانش به چهار تا یا پنج تا رسیده باشد.

 با این همه در برابر این سوال که بالاخره پاسداران در برابر داعش در عراق و سوریه وارد عمل بشوند یا نشوند، به نظر نگارنده با توجه به آن که داعشیان گروهی به شدت تاریک اندیش و درنده و ویرانگر هستند که حتی انهدام آثار تاریخی و غارت موزه ها را هدف خود قرار داده اند و دست به جنایاتی زده اند که در کارنامه القاعده و طالبان هم نظیر آن کمتر دیده شده است، و با توجه به این که ارتش عراق که با آن همه هزینه و آموزشی که آمریکائیها برای شکل دادن آن بکار بردند، در برابر حمله داعش به موصل، فرار را برقرار ترجیح داد و به گفته یک خبرنگار فرانسوی وسائل زرهی به جامانده از ارتش عراق در موصل که به دست داعش افتاد بیش از کل وسائل زرهی ارتش فرانسه بود(برای فرانسه رقم 1500 و آنچه در موصل بجا ماند و به دست داعش افتاد 2500 تا ذکر شد)، و از آنجا که قدرت گرفتن داعش در عراق و بی ثباتی در آن کشور که هیچ آلترناتیو ترقیخواه قدرتمندی هم که بتواند اوضاع را کنترل کند وجود ندارد، می تواند تهدیداتی برای مردم ایران هم داشته باشد، کمک پاسداران به نیروهای عراقی در مبارزه با داعش در عراق، توجیه پذیر است، اما مداخله در جنگ سوریه و یمن که با هدف گستردن مرزهای جمهوری اسلامی به مدیترانه و باب المندب است و با رویای مهمل هژمونی طلبی اسلامی منطقه ای صورت می گیرد، غیر موّجه و مردود است و به زیان مردم ایران چون هزینه این مداخلات از مصالح مردم و کشور پرداخت می شود. در یک ارزیابی مسخره که پاسدار سلامی ارائه کرده چنین پیداست که اینها با ایجاد مناطق آشوب در دورتر از مرزهای ایران، گمان می کنند که تمرکز آمریکا را به هم می زنند و خطر را از رژیم دور می کنند، این البته یک توجیه برای مداخله جویی های توسعه طلبانه اینان است.

هزینه این مداخله جویی ها از دارایی مردم ایران و پولهایی پرداخت می شود که باید صرف مشکلات متعددد مردم و صرف آموزش و بهداشت و درمان و... شود و به علاوه این مداخله جویی که تنش در روابط خارجی رژیم را به همراه دارد، هزینه و مشکلاتی برای مردم کشور ببار می آورد که البته در شکل نهایی ممکن است به جنگ هم بیانجامد، اما جنگی که هدف آن از سرنگون کردن رژیم نخواهد بود، جنگ ویرانگری خواهد بود برای شکستن شاخ توسعه طلبی رژیم و مشغول کردن آن به رسیدگی به زخم هایی که برداشته و سالها مشغول شدن به باز سازی آنچه ویران شده است و تلاش برای راه انداختن امور فلج شده. حالا بماند که کشته شدگان چنین جنگی دیگر با هیچ هزینه و تلاشی زنده نخواهند شد. مثل همانهایی که در جنگ خودمحوربینانه و ابلهانه مذهبی خمینی برای گسترش دامنه ولایتش به عراق و آنسو تر از آن و فتح قدس از راه کربلا، جان خود را ازدست دادند و آنهایی که معلول شدند.

جنگی که تاکتیک های فاجعه آفرین آن را که حمله هایی بود با بکار گرفتن «موج نیروی انسانی» و «خون دادن»، ابلهان خود بزرگ بینی مثل همین رحیم صفوی و سلامی و محسن رضایی طرح ریزی می کردند. به هر حال به نظر می رسد که در مساله سوریه بد آهنک تر از ساز رژیم،سازی نیست. اگر آمریکا و اروپا و روسیه و کشورهای منطقه نظیر ترکیه و عربستان و قطر،با یکدیگر و با رژیم سوریه برای چگونگی عملی کردن دوره انتقالی مساله سوریه به توافق برسند، توافقی که در آن پایان دوران اسد بعد از دوره انتقالی آغاز می شود، رژیم به رغم تمام هزینه ها و کشته هایی که به اسم «مدافعان حرم» در سوریه داده است(که در واقع مدافعان اسد بودند) به نحو آشکاری موقعیتی که اکنون برای خود در سوریه دست و پا کرده است از دست خواهد داد و در دوران باز سازی که اوپوزیسیون کنونی اسد هم در اداره امور کشور مشارکت خواهند داشت، رژیم نمی تواند نفود کنونی را در آن کشور داشته باشد به ویژه که در دوران باز سازی که نیاز خرج کردن پول و شرکت های صاحب و سرمایه نیاز است، آمریکا و اروپا و روسیه و حتی ترکیه، عرصه را در اختیار خواهند گرفت.

http://iradj-shokri.blogspot.ch/2015/12/blog-post_9.html


پایان



 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد