مقاله

 

 

دردفاع ازکمپین خروج از عراق

بخشی از نظرات

 

https://www.facebook.com/groups/410717902350233/
permalink/410737722348251/?comment_id=410832962338727
&notif_t=like%DA%A9%D9%85%D9%BE%DB%8C%D9%86

 


 

 اینکه کشورها ممکن است سخت بپذیرند و پروسه پناهندگی طول بکشد ....یک حرف است و واقعی .... ولی جدای این موضوع .....الان رهبری مجاهدین کدام پرچم را بلند کرده است ؟ خروج و نجات نیروها از باتلاق عراق ....یا ماندگاری و امتیاز گیری به واسطه خون آن زندانیان !؟ من مخاطب زمانی متقاعد میشود و موانع را بهتر میبینیم که اطلاعیه رسمی شورا یا مسعود و مریم مبنی بر خروج و تلاش جدی و واقعی همه آنها برای خارج کردن زندانیان را ببینیم ؛ آنوقت مشکلات سر راه واقعی هستند و نه بهانه ! اصلا هیچ کشوری هم پناهندگی نپذیرد.....شورا و رهبری مجاهدین در خط ماندگاری درعراق هستند یا خروج از عراق !؟؟؟ نمیشود به واسطه مشکلات خط سیاسی را تغییر داد . شما اول نظر شخصی خودت و مرز خودت در ماندگاری و خروج از عراق را مشخص میکنی و بعد به مشکلات میپردازیم و نه اینکه به خاطر مشکلات مثلا خط سیاسی ات تغییر کند ...این روشها قدیمی و کودکانه است . بعدشم آن کسی که میگوید به این 3000 نفر به صورت جمعی پناهندگی بدهند تا بروند.....اصلا احمق نیست فقط فکر میکند زرنگ است یعنی فکر میکند بهانه سنگینی است ، چون هیچ کشوری یک قرارگاه جمعی برای 3000 نفر به رهبری مجاهدین نمیدهد تا مثلا دراسترالیا نشست عملیات جاری و غسل هفتگی و خروجی ( زندان انفرادی ) بگذارند............اشکال ندارد . طرف آزاد است هر طور دوست دارد فکر کند ! جناب بز هم فکر میکند خیلی زرنگ است چون سایز و اندازه پشگلهایش مساوی است !!!!!زمین سیاست آینده ایران بیشتر از اینها جدیت میخواهد کی میخواهند این جماعت بزرگ و بالغ شوند ؟


اسماعیل هوشیار

15.02.2013


اشتباه نشود حتی اگر مجاهدین همین امروز از همه تهمتها پشیمان باشند و بگویند اشتباه کرده اند ....ولی مثل حکایت اصلاح طلبان حکومتی میشود . اصلاح طلب حکومت اسلامی کسی است که چون فشنگش تمام شده و تا آخر جنایت رفته و جواب نگرفته است....اصلاح طلب میشود . رویکرد ایدئولوژیک مجاهدین با مخالف و منتقد ( هرکه با من نیست برمن است ) از ابتدا بر مبنای سرکوب و حذف بنا شده است . این کمپین هم همین کار را کردند ولی اگر این راه جواب ندهد آنوقت از راه ( پاک کردن اشتباه ) وارد میشوند . در واقع دعوا یا جنگ بر سر 2 نوع نگرش و برخورد با مخالف و منتقد است . روش مجاهد خلق که همان روش حزب اللهی های حکومت اسلامی در سرکوب و حذف مخالف است و اگر جواب نگرفتند اصلاح طلب میشوند . و روش منطقی که هنوز ندیدم . شاید و امیدوارم روزی مجاهدین کمی منطق یاد بگیرند .

اسماعیل هوشیار

15.02.2013



در دفاع از کمپین 1 - نوشته ای از محمد جندیقی سمنان

این کمپین هیچ تضادی با خواست مجاهدین ندارد و باید به این ابتکار از طرف خانم اقبال به دیده مثبت نگاه کرد و نباید هر ابتکار مستقلی را جبهه بندی با سازمان مجاهدین انگاشت. مجاهدین کار بایسته خودشان را در دفاع از اشرفیان و ساکنین (زندان) لیبرتی می کنند و هوادارانشان هم کاری که به موازات آن و در حد توانشان در یاری رساندن به آنها انجام میدهند. بنابراین از دوستانی که فکر میکنند این یک جبهه بندی است در مقابل سازمان ، لطفا چنین فکر نکنند و از آن مهمتر خطاب به کسانی که خود را می خواهند در جایگاه سخنگوی سازمان مجاهدین قرار دهند و حتی بد تر از آن این حرکت را به وزارت اطلاعات می چسبانند و برای این و آن پیام هایی با استناد به خبرگزاری رسوای رژیم ارسال میکنند، باید گفت که رژیم مفلوک بنیادگرایان اسلامی رسواتر از آن است که بخواهد بین یاران مقاومت تا سرنگونی تام و تمام بنیادگرایان اسلامی _این پدرخوانده تروریسم بین الملی_ کوچکترین شکافی بیاندازد. قدمی که خانم عاطفه اقبال برداشته اند صرفا از موضع خیر خواهانه بوده است که نه مستحق ملامت بلکه تحسین می باشد. تضمین امنیت و سلامت همه اشرفیان و لیبرتیان خواست اول هم رهبری این مقاومت و هم تک تک نیروها و یاران مقاومت است. باید از تکرار جنایات ضد بشری که هم در اشرف اتفاق افتاد و هم در لیبرتی جلوگیری نمود. در شرایط فعلی نه اشرف و نه لیبرتی محلی امن برای رزمندگان آزادی مستقر در آنها نیستند. باید خواست که نیروهای حافظ صلح سازمان ملل جایگزین نیروهای وحشی و تروریست مالکی در برقراری امنیت آنجا تا آخرین مرحله اسکان اشرفیان و لیبرتیان شوند. با آرزوی سرنگونی تام و تمام فاشیزم مذهبی حاکم بر ایران به دست پرتوان همه آحاد ملت ضد بنیادگرایی اسلامی ایران با تمامی شیوه ها و راهکرد ها و در سایه اتحاد همه ایرانیان آزادیخواه با هر عقیده و مسلکی.
 



در دفاع از کمپین 2 - نوشته ای از احمد مورگان

یک لو گو با تصاویری از خانمها عاطفه و عفت اقبال را در مقیاس وسیع پخش کرده اند ، با اهانت ها و اتهامها . کامنتهای مرا حذف کرده و دسترسی ام رو بلوکه و در بعضی نیز اجازهٔ ورود ندارم ، بنابر این مجبورم آخرین جوابه رو اینجا بذارم ؛
با ۷۰۰۰ وکیل ، و من اضافه می‌‌کنم صدها و صدها حامی‌ از دیپلمات‌های آمریکا و اروپا ، هزاران نیرو ، صدها و صدها دفتر و مکان و امکانات در جای جای جهان ، از چه به وحشت افتاده اید ! ؟ اگر هدف شما نگاه داشتن مجاهدین و قربانی کردن آنها نیست ، چرا هماهنگ و سیستماتیک به کمپین حمل می‌‌کنید ؟ . اما اعتراف می‌کنم ، کمپین فاقد هر گونه امکاناتی است ، با این وجود گستردگی حمایت است که شما را به وحشت انداخته . اعتراف می کنم از خواندن دشنامها و اهانت ها شوکه شدم ، چون استفاده چنین ادبیات لمپنی رو از شما هرگز انتظار نداشتم . خانواده های اقبال ها ، در همگامی با مجاهدین هزینهٔ بسیارزیادی پرداخته اند ، از چنین برخوردهای زشت شرم نمی کنید ! ؟ . درود بر اقبال ها به خاطر این حرکت بزرگ انسانی ، مطمئنم که فراگیر خواهد شد و نتیجه خواهد داد .
 



در دفاع از کمپین 3 - نوشته ای از ستاره تهران

بنظر من باید این غائله را بطریق درست و دوستانه تمام کرد. این خیلی بد است که حرکت و تلاش خانم اقبال در حمایت از مجاهدین باشد اما خود مجاهدین با این حرکت دشمنی کنند. من سردر نمی آورم چرا اینگونه رفتار میکنند ولی بهترست در یک نقطه به تفاهم رسید. اینهمه جنجال و دشمنی با این کمپین که هیچ مغایرتی هم با اهداف مجاهدین ندارد به چه منظور صورت گرفته؟ آیا اینها واقعا مجاهد یا هوادار مجاهدینند؟

 بنظر من این افراد بیشتر به ضرر خودشان عمل میکنند. کسی که در آب درحال غرق شدن است نباید دستی را که برای نجاتش دراز شده را گاز بگیرد. کسانیکه به خانمها عفت و عاطفه اقبال و همراهان در این کمپین توهین و فحاشی میکنند یا تهمت میزنند واقعا ناسپاسی و رفتار غیر انسانی را مرتکب میشوند. من خودم هردو راه را تایید کردم. هم پتیشن رفتن به اشرف را امضا کردم و هم همین کمپین را حمایت میکنم ولی سردر نمی آورم که چرا بخاطر امضا و حمایتم از آن پتیشن شماها مرا مذمت نکرده اید اما بخاطر حمایت از این کمپین آنها مرا و شما همه را مذمت میکنند!!! این خیلی عجیب و شک برانگیزست. دارم به این نتیجه میرسم که آنهایی که دارند فحاشی میکنند و تهمت میزنند خواهان قربانی شدن و کشته شدن مردم لیبرتی هستند. متاسفانه هیچ نتیجه ای جز این در ذهنم نگرفته ام و امیدوارم اشتباه کرده باشم
ستاره.تهران
اشرف علیخانی


خانم ستاره شما ظاهرا متوحه موضوع نشده اید . دوستانه تمام شود یا مصالحه شود ....بی معنی است . دعوا سر سهم شکلات این و آن نیست . دعوا بر سر دو خط است . دعوا بر سر جان و زندگی نزدیک به 3000 انسان بیدفاع است خط نگهداری نیروهای اسیر درعراق به اسم مبارزه و بازگشت به عقب ( زندان اشرف ) که نتیجه اش کشتار باز هم بیشتر نیروهای اسیر است . بعد رهبری مجاهدین دراین نقل و انتقالات و کشتارها امتیاز سیاسی خودش را بگیرد . خط خروج از عراق و نجات جان انسانها که هدف این کمپین است . اینکه مچاهدین با خط خروچ از عراق مخالفند.....مربوط به خودشان است ولی آنجا که به مسئولییت انسانی ما برمیگردد خط خروج از عراق و نجات آنان از زیر چرخ دنده های سیاست مصالحه کردنی نیست . دعوای گوشت و خون و انسان است با بمب و خمپاره.....

اسماعیل هوشیار



در دفاع از کمپین 4 - رضا آزموده

حمایت از کمپین برای انتقال فوری ساکنان لیبرتی به کشور ثالث
صبح روز ۹ فوریه ۲۰۱۳ حمله موشکی سنگینی توسط عوامل تحت فرمان جمهوری اسلامی در عراق به اردوگاه مجاهدین صورت گرفت که منجر به کشته شدن ۶ نفر و زخمی شدن حداقل ۵۰ نفر گردیده است . من بعنوان یک آزادیخواه و برابری طلب و انساندوست و یک عضو جدا شده مجاهدین که تقریبا ۹ سال پیش از این سازمان خارج شدم ، این حمله مرگبار و جنایتکارانه بر علیه انسانهایی که زندگی خود را در راه مبارزه با جمهوری اسلامی گذاشتند را محکوم می‌کنم .
تلاش برای نجات جان ۳۱۰۰ عضو مجاهدین ، که در زیر ضرب جمهوری اسلامی قرار دارند ( با توجه به حاکمیت عراق)را وظیفه هر انسان آزادی‌خواهی میدانم . شرایط سیاسی در عراق ، سالیان هست که دیگر اجازه ماندن و یا مبارزه کردن را به نیروهای مجاهدین در عراق نمیدهد و درک این مطلب خیلی سخت نیست .
پس از اشغال عراق توسط امریکا و قدرت گیری جمهوری اسلامی و عواملش در عراق ، بر همگان خیلی‌ پوشیده نبود که دیگر مجاهدین نباید در عراق بمانند و ماندن آنها ، چیزی جز ، سرکوب شدن و محدود شدن و کشتار شدن و ................... را برای آنها بدنبال نخواهد داشت .
به امید اینکه با تلاش نیروهای آزادیخواه و انساندوست و فشار بیشتر بر‌ سازمانهای حقوق بشری و پناهندگی و کشورهای پناهنده پذیر و دولت آمریکا که مسولیت مستقیم دارد ، شرائط را برای انتقال این انسانهای مبارز به کشورهای امن فراهم نمأییم .
زنده باد انسانیت که هرگز نخواهد مرد
رضا آزموده ١٥ فوریه ٢٠١٣ هلند



در دفاع از کمپین 5 - محمد امیرانی

از آن سال‌هایی‌ که متأثر از شریعتی‌، عدالت اجتماع یی را در اسلام جستجو می‌کردم بیش از یک ربع قرن می‌گذرد ولی‌ بعضی‌ از سخنان آن معلم هنوز صادق و نجواگر گوش من می‌باشد. این سخن را او در وصف متولیان مذهب گفته ولی‌ با برخورد‌های "هواداران مجاهدین" دوباره بی‌ اختیار یاد این سخن او میفتم. "هواداران مجاهدین" که به ناگهان دوست دیروزی خود را مزدور رژیم و گول خورده رژیم و .... خطاب میکنند. آخر مگر تفکر شما از کجا میاید.! بدون تفکر همینطور جویده دیگران را نشخور می‌کنید؟


این شما و این سخن آن معلم:
"من از روی همین آدم هایی که درست می کنند و هر روز خر در خروار هی می دهند بیرون، فهمیدم که آنها کارمزدی اند، تقلب می کنند، حتی توی همین لجن و گل و لای هم، جنس آشغال می زنند. از مایه روح و احساس و عقل و زیبایی و آن بارقه قدسی اهورایی می دزدند، کش می روند و ریشه و پی و چربی و روده و شکمبه پر شده و استخوان و پوست و پشم و قازوراتش را زیادتر می کنند. آن اوایل باز کارهای بهتری بیرون می دادند، هر چه می گذرد بدتر می شود؛ مگر نمی بینی؟ حتی بعضی‌ها را همینجوری نیمه کاره می دهند بیرون! هنوز اعضای یدکیش را درست به هم نبسته اند و جوش نداده اند و پیچ و مهره هاش را سفت نکرده اند، ول می کنند رو زمین. بعضی‌ها اطاقشان را که می سازند خالی می آورند به بازار! غالبا یادشان نیست که لااقل یک قطره عقل و شعور و عاطفه و فهم و ظرافت و انسانیت و روح توی لش به این سنگینی بچکانند. یک گردی، به اندازه زعفران روی پلو، برای تزیین، برای جلوی چشم مشتری رویش بپاشند. به قدری آنجا سرشان شلوغ و حواسشان پرت است و از روی بی‌اعتنایی و سهل انگاری و دست پاچگی کار می کنند که گاهی اصلا اسباب و لوازم آدم‌ها را عوضی می بندند. مثلا زبانی را که برای یک آدم حسابی ساخته اند و مال یک شخص شرافتمند و خوش سخن و پاک دامن و مهربان بوده است می گذارند توی دهن یک دزد قالتاق پاچه ورمال! چشم و لب و ماسک صورت را برای یک تیپ معصوم دوست داشتنی پر محبت و صمیمی و فداکار ساخته بوده اند، می کشند به کله یک رند هفت خط بدکاره رذل! کله‌ای را با سر تراشیده و پیشانی مهر شده و ریش توپی دقیقا خط خط کشی شده و لب‌های غنچه کوچک و باریک فرورفته در ریش و شارب ساخته اند برای ذکر و ورد و صلوات و تلاوت و پیشانی پینه بسته ریخته شده برای سجده‌های طولانی مادام العمری و نافله‌ها و نمازهای صد رکعتی در دل‌های تاریک شب‌ها و دم‌های نیم روشن سحرها، اما از دست پاچگی عوضی گذاشته اند رو گردن شارلاتان‌های مارگیر روباه صفت، زالو عمل، بوقلمون رنگ، جیب بر، چشم بند بی‌رحم." شریعتی؛ مجموعه آثار ۱۳، هبوط در کویر، چاپ اول، تابستان ۱۳۶۵، انتشاراتی چاپخش، صفحات ۹ و ۱۰



در دفاع از کمپین 6 - نوشته ای از مازیار

با توطئه رژیم خواندن فراخوان عاطفه اقبال دم خروس همه آنانی که از انتقال به کشور ثالت صحبت می کنند ولی به الزامات عملی آن نمی خواهندپایبند باشند بیرون می زند!
زیرا این فراخوان جز تاکید بر انتقال به کشور ثالث از موضع حفظ جان انسانهای بی دفاع حرف دیگری ندارد.
تایید و امضای این فراخوان تنها عمل کردن به ندای وجدان و بر اساس وظیفه انسانی مان است.
باید از آنانی که خود نیز گاه به گاه و خجولانه صحبت از رفتن به کشور ثالث می کنند اما این فراخوان را توطئه رژیم می خوانند پرسید از چه می ترسید؟ چه نفع و چشم داشتی امضا کنندگان این فراخوان جز نجات جان انسانهایی اسیر دارند؟ چرا در خواست انتقال اسیران در زندان لیبرتی را توطئه می پندارید؟ راستی مگر در خواست نجات جان و ممانعت از ریختن خون آنها از سوی بخشی از ایرانیان آزاده و از موضعی کاملا انسانی چه خطر و تهدیدی را متوجه آنان می سازدکه ما از آن بیخبریم؟ چه رازی در کار است که کوچکترین اقدام انسانی را در رابطه با انتقال آنها به کشور ثالث را توطئه می انگارند؟ به دغل دوستان و مگسان گرد شیرینیی که دم از توطئه می زنند باید گفت شرمتان باد که اینچنین با ذهن و و دهانهای آلوده خود نیات پاک و انسانی هم میهنان خود که برای نجات هم اسیران بی دفاع تلاش می کنند را توطئه اطلاعات رژیم می خوانید؟
تا آنجا که به ما بر می گردد بر آنیم که جان این انسان ها ارث و میراث شخصی کسی نیست. حتی اگر کسانی باشند که زندگی و جان اسیران را ملک شخصی و در کابین عقد همسران خود بدانند ما اما تنها در این میان انسان های بی دفاع را میبینیم و برای نجات جانشان تا انتقالشان به کشور خارج از عراق تلاش خود را خواهیم نمود . این یک وظیفه انسانی است و ما برای قیام به آن منتظر صدور فرمان از سوی هیچکس نخواهیم بود.



در دفاع از کمپین 7 - میترا میرزا زاده

زهی وقاحت !!!!خودکامگی و دریدگی این جماعت حریم حرمت هیچ کسی‌ را پاس نمیدارد ، خانواده ارجمند اقبال را همگان میشناسند ، کارنامه مبارزاتی این عزیزان با رژیم آخوندی را هر انسان آزادی خواهی میشناسد براستی برخورد این مزدوران سازمانی با برخورد جناهای کلیت رژیم اخوندی چه تفاوتی دارد؟؟تلاش از برای حفظ جان ساکنان (کمپ لیبرتی) و فرستادن آنها به جایی‌ امن را ببیند با چه وقاحتی به تفسیر می‌پردازند ؟؟!شرمشان باد که اینگونه با این خانواده ارجمند و داغدار برخورد می‌کنند . سالی‌ که نکوست از بهارش پیداست ، وای از آن روزی که پس از شیخ پلید ، باز یک گروه مطلق گرا با این گونه برخورد‌های غیر انسانی و غیر دمکراتیک به خواهند به حکومت دست یابند
 


در دفاع از کمپین 8 - حمید نوبرانی

بانو عاطفه اقبال گرامی، با پاسخ به انگ ها و مجاری انحرافی نباید از هدف غافل شد، وقتی این کرم ها از پیله بدر آیند چون پروانه به سوی شمعی که امروز افروخته اید پر خواهند کشید. پی روز باشید

 


در دفاع از کمپین 9 - مجید بیدار

خانم عاطفه عزيز


اين رو هم شما و هم ساير عزيزانى كه به اين حركت پيوستند، از قبل ميدونستند كه عكس العمل رذيلانه برخى حضرات (چه خوشنام!!! و چه بدنام) رو در بر خواهد داشت و فكر كنم خيلى از دوستان در اين حركت انسانى، پيه اين حركات لباس شخصى گونه رو به تن ماليده اند و حرجى نيست! بگذاريد هرچه ميخوان جاى دوست و دشمن رو نشون بدهند، تا ما هم هر جه بيشتر سينه هامون رو سپر كنيم. گفتم كه در دفاع از انسان و انسانيت، هيچ ناخدا و با خدايى رو بنده نيستم، چه برسه به سربازان گمنام! همانطور كه در گذشته و سربزنگاهها گفتم و گفتيم كه "اگه دفاع و مبارزه براى آزادى مردم ميهنمون، تروريست محسوب ميشه، ما با كمال افتخار تروريست هستيم"... الان هم ميگم اگه دفاع از جان و حقوق انسانها و بويژه آزاديخواهان هم از طرف اين جنابان، لقب اطلاعاتى بودن رو شامل بشه كه ميشه!!! اشكالى نداره. بقول ناصر محمدى: تاريخ سير تكاملى خود رو بدون توجه به ما و شما طى ميكنه و آينده نشان خواهد داد كه آيا ما اطلاعاتى بوديم، يا شمايان "كيهانى"!! مدل شريعتمدارى!
از تمام عزيزان خواهش دارم كه پشيزى به اين اراجيف قائل نشن و با جديت به تلاشهاشون ادامه بدهند. و در دام بحثهاى انحرافى، كه خط دار راه اندازى ميشه هم نيافتند. محترمانه از اين حضرات خواهش كنيم كه: بابا، شما بفرمائيد و به رزم ستوگ شبانه روزى تون (مخصوصا ابنجاها در ممالك دول فخيمه) بپردازيد و خون ديگران رو هم سخاوتمندانه "فدا" كنيد! ... ولى خواهشاً شر مرسانيد، و اجازه بفرمائيد كه أصلا ما به بزممان بپردازيم! والسلام!
 

......................................................................................................................

محمد ابراهیم آل اسحاق

- صداقت بدون خردورزی میتواند سر از ضلالت دربیاورد؛
- آزادگی در گرو یگانگی در درون و صراحت در بیرون است؛
- ایدئولوژی و هر چیز ایدئولوژیک میتواند به مثابه قفل و زنجیری طلایی، آزاداندیشی انسان را محبوس کند؛
- آرمانخواهی ایده آلیستی میتواند یک مبارز را از وظیفه روز میهنی و انسانیش بازدارد؛
- برای استقرار آزادی و عدالت اجتماعی، تلاش صبورانه برای تغییرات تدریجی، شاقتر و مثمرثمرتر از مبارزه عجولانه "انقلابی" و رمانتیک پرهزینه و بی نتیجه است ؛ وهر حرکتی تحت عنوان رادیکالیسم انقلابی الزاما از مشروعیت وحقانیت ملی و مردمی برخوردار نیست، بخصوص جایی که جان هزاران انسان در میان باشد.

............................

این نظریه آخر تقدیم به زری اصفهانی و امثالهم...... که رنگ سرخ "چگونگی" بر واقعیت سخت "چرایی" درذهنش بختک شده است .

طرح از مانا نیستانی


_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد