تاریخ انتشار: 19.12.213 درنگی برسطراول از بخش پانزدهم !
مطالب سعید جمالی درنقد جریان مجاهدین و انتقال تجربیاتش به پانزدهمین قسمت رسید . شخصا ضمن استقبال از چنین کاری ، بعضی مواقع ازدست خودم تعجب هم میکنم . از گیرکردنهای ذهن بروی بعضی ازجزئیات کوچولو! درقسمت پانزدهم که لینکش را میگذارم تا بخوانید.... در همان سطراول کمی گیر داشتم . تاکید غیرضروری وشاید هم ضروری سعید جمالی مبنی براینکه : موضوع نوشته ها تحلیل آمریکا و آمریکا ستیزی نیست . من هم کاملا موافقم و واقفم که موضوع آمریکا ستیزی ضرورتی ندارد واصلا واقعی هم نیست . اما نقدش هم به معنی ستیز نیست.... نقد پدیده ها هم اگرقرارشود درسی و تجربه ای برای بقیه باشد پس باید کمی وسیعتروعمیق تر و همه جانبه باشد و الا همان داستان فیل است دراتاق تاریک و دست کشیدن مشتی کورو مفت خور و تحلیلهای ناقص ازفیل مربوطه !
من نمیدانم سعید جمالی ازآن اشاره منظورش دقیقا چه بوده است ؟ پس چون دقیق نمیدانم مجبورم فقط تحلیل کنم و از تخیلم استفاده کنم . از نطرمن سعید جمالی هم تجربه دارد و هم شرایط امنیتی مناسب . برجسته کردن نقش یا مسئولییت رهبری مجاهدین خیلی مثبت و مهم است ، اما سعید هم میداند که نقد همه جانبه پدیده ها شکل دیگری دارد . درداستان زندان تیف و کل مسئله مجاهدین دولت آمریکا نقش و مسئولییت اول را داشته است . آن 5 سالی هم که ما را زندانی کرده بود مسئول کل پروژه با خودش بود . طبیعی است که رهبری مجاهدین درهماهنگی و ارتباط مطلق با دولت آمریکا عمل کرده، اما نهایتا هژمونی با آمریکا بوده است. رهبری مجاهدین درهیچ زمانی توان اعمال هژمونی با بیرونی ها را نداشته است به جز نیروی اسیر و درونی خودش البته . رهبری مجاهدین با طرف مقابل سیاست خط موازی خودش تضادی ندارد و همه پدیده های هستی را هم فقط رژیمی معرفی میکند به جز وزیرخارجه امریکا در وقتی که با وزیرخارجه حکومت اسلامی مینشیند ! منتقدینش که جای خود دارند . همان منتقدینی که به قول شاعر و ازدید رهبرعقیدتی عدد نیستن ولی همان صفری هستن که به اعداد اعتبار و وزن میدهند. این همان ظرافتی است که پدیده های اسکول ایدئولوژیک مثل رهبرعقیدتی توان فهمش را ندارند .
منها کردن و یا نادیدن گرفتن نقش یک عامل اصلی هم درهرسناریویی ( به هردلیلی ) ، یعنی درک و نقد وانتقال ناقص که مخاطب را به جاهای دیگری میکشاند . دلائل این نادیده گرفتن و تاکید نویسنده یا شخصی است وجبران مافاتی دیر هنگام.....و یا سیاسی ! مثلا سعید جمالی از همین مدتی پیش و با نامه ایرج مصداقی متقاعد شده که دوران زندان تیف و مسئول اولی دولت آمریکا تمام است و حالا دیگر وفقط رهبری مجاهدین مقصراصلی است ؟ و یا سعید جمالی متقاعد شده که دولت آمریکا آن 5 سال زندان تیف و تمام بلایایی که سرما آورد...را پشیمان است و به سیاست اشتباه خودش پی برده است ؟ نقد کامل به معنی آمریکا ستیزی نیست . از نظر من آمریکا ستیزی معنا ندارد . سیستم موجود با هرقوت و ضعفی، در جایگاه تاریخی خودش است و روزی هم به پایان میرسد و جایش را آیندگان خواهند گرفت . هرچند این عارضه " آمریکا ستیز نبودن " این روزها ظاهرا عام است و همه نیروهای سیاسی را مبتلا کرده ، اصلا جهت زدودن آمریکا ستیزی من هم فریاد میزنم : گاد هر شب بلیس آمریکا....
اما سیاست کودتای 28 مرداد درایران که خودشان به آن معترفند ، را خیلی بیجا کردید....سیاست چپاندن پدیده خمینی درجریان بحرانهای خودشان به جامعه ایران را غلط کردید مادرقحبه های عوضی و بقیه سیاستهایی که قیمتش را ازجان وزندگی آدمای دیگه گرفته و میگیرند ، دوران زندان تیف هم درهمین رنج است ! نقد ناقص یعنی اینکه تمام سناریو و کودتای 28 مرداد را به گردن شعبان جعفری انداختن . نقد ناقص یعنی اینکه درظهور پدیده مخربی به نام خمینی ؛ کنفرانس گوادلوپ و بحران اقتصادی دهه 1970 را منها کردن...! نقد ناقص معانی زیادی دارد . نقد ناقص یعنی دست کشیدن به چیز فیل و تصویری فرضی و غلط مثل لوله بخاری از چیز فیل !
همین 2 روز پیش درتوضیحی برانتشارمطلبی از حنیف حیدرنژاد نوشتم :
ظاهرا ازتوضیح بالا عده ای با گرای " مامانم اینا..." ترش کردند
و بهشان برخورد . ولی بازهم تاکید میکنم که عمیق ترین نقدها به
جریان مجاهدین مسعود رجوی؛ بدون
کاکل سیاسی همان وزن و ارزش افشاگری های حکومت ایران را دارد .
هرچند خود این پدیده هنوز پوزسیون سیاسی ندارد و خرایدئولوژیک خودش
راهی میکند ؛ ولی به هرحال واقعیات از نوع نگاهمان وزن و جایش عوض
نمیشود . بعید میدانم که ندیدنش ناشی از جهل مرکب باشد، بیشتربه
درک کودکانه شبیه است ! جناب مخاطب کمی بیشتر فکرکن و جدی باش . با
این همه اگر بازهم هنوز بهت برمیخوره.... تنها درمان برایت آب سرد است !
برجسته کردن نقش یا مسئولییت رهبری مجاهدین درتمام صحنه های امروزی ، کارمثبتی است . اما اول تمام پدیده و یا کل پازلِ فیل عزیز را بگذاریم وسط میز و بعد مطمئن باشید که نقش همه بازیگران در تمام مراحل اتوماتیک برجسته است . سعید جمالی با آن اشاره درسطر اولِ قسمت پانزدهم ، فقط یحتمل به قانون زمین سیاست اذعان کرده یا احترام گذاشته است . قانونی که صاحب اصلی و کارگردان و جلوداراصلی این پروژه را از آن خوشش می آید ! من از استحاله شدن رهبری مجاهدین همیشه استقبال کرده و میکنم . اما برسر روشهای اجرایی این استحاله کردن حتما حرف و آنالیز خودم را دارم ! اشاره آگاهانه یا ناآگاهانه سعید جمالی درسطراول حداقل شک مرا بر طرف کرد ! این بود تحلیل من . غلط یا درستی آن بماند به عهده خود سعید وتوضیحاتش . اگرتوضیحی درکارنبود پس تحلیل من زیاد بی ربط نبوده است . قبلا هم اشاره کرده بودم که درزمین سیاست اگربازیکن نباشی پس بازیچه ایی ! فعلا پایان بازی مسخره اعتصاب غذای مجاهدین که باعث باز شدن راه تکامل شد را ....جشن بگیریم !
اسماعیل هوشیار 19.12.2013
http://www.tipf.info/jaryane,mojahedin,14.htm http://www.tipf.info/jaryane,mojahedin,12.htm http://www.tipf.info/jaryane,mojahedin,11.htm
http://www.tipf.info/jaryane,mojahedin,10.htm
http://www.tipf.info/jaryane,mojahedin,8.htm http://www.tipf.info/jaryane.mojahedin,5.htm http://www.tipf.info/jaryane,mojahedin,4.htm http://www.tipf.info/jaryane,mojahedin,3.htm http://www.tipf.info/jaryane,mojahedin2.htm
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.
|
مقاله ها | نظریات | اطلاعیه | گوناگون | طنز | پیوندها | تماس
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد