مقاله

 

 

تاریخ انتشار :09.09.2015


ادامه ریزش کادرهای حزب کمونیست کارگری ایران؛ اینبار عباس گویا و سوالهای بی جواب!

سعید صالحی نیا


salehinia@aol.com
8 سپتامبر 2015
مقدمه:


ریزش کادرهای حزب کمونیست کارگری ادامه دارد.طی کمتر از یکسال آنها که بطور علنی استعفا دادند یا اخراج شدند (2)، نتوانستند کوچکترین کمکی به معضل بحران کمونیزم کارگری باشند. بیرون زدن یا حتی اخراجشان بطور "عارفانه" با سکوت همراه شد.شاید فکر کردند مثل همه اعضای فرقه ها که اگر زبان بگشایند "رژیم سود می برد"! لذا سکوت کردند و با سکوت خود نه تنها به معضل بحران این فرقه افزودند بلکه جامعه را هم در مقابل سوالات ، بی پاسخ نگه داشتند.


اینبار نوبت عباس گویاست که بقول خودش "23 سال" با این حزب بوده و الان متوجه شده که این ظرف "متناسب نیست"! در این مقاله کوتاه نگاهی می اندازم به اطلاعیه کوتاهی که ایشان در تاریخ 7 سپتامبر 2015 صادر کرده و استعفایش را از حزب کمونیست کارگری اعلام کرده. از دید من بررسی این استعفا نامه بسیار روشنگرانه است برای باقی کادرهای این حزب:

(1)عباس گویا چه گفت در استعفا نامه اش؟

ایشان خطاب به فعالین چپ و جامعه چنین نوشت:


"كناره گیری از حزب كمونیست كارگری ایران
تصمیم ساده ای نبود اما پیغمبر هم كه باشی پس از ٢٣ سال همراهی با یك تشكل، نگاهی به موقعیت و محصول كار جمعی مان در این دو دهه و اندی میاندازی و نگاهی به مصافهای روبرو. اشتباه یا درست، ارزیابی ام اینست كه حككا علیرغم فعالیتهای ارزشمند و بدون انقطاعش، تناسبی با آن مصافها ندارد. من ادعای توانائی بنیاد نهادن ظرف متناسب مورد نظر را ندارم اما غیبت آنرا دلیل كافی برای ماندن در ظرف جاری نمیبینم.


اعلام كناره گیریم بمعنای تشویق به جدائی كسی از حككا ...

(2) این استعفانامه چه ایراداتی دارد؟

بطور کلی این استعفا نامه نشان می دهد که عباس گویا نه بخودش صادق است و نه نسبت به جامعه.


الف: ایشان توضیح نمی دهد که چه ایرادتی مشخص از دید ایشان متوجه این حزب کمونیست کارگری است که به "رفم فعالیتهای ارزشمند؟" ظرف مناسب نیست؟!


ب: ایشان توضیح نمی دهد که اون ایرادهای ناگفته، توسط چه عواملی در این حزب بعد از منصور حکمت بازتولید و گسترش یافته؟ چه اشخاصی در بازتولید اون ایرادهای ناگفته نقش اساسی داشته اند؟ چرا ایشان طی 23 سال و خصوصا بعد از مرگ منصور حکمت نتوانست کاری بکند که اون "ظرف" بستر مناسب بشود برای "مصافها"؟


اما ببینیم ایشان بعد از سکوت در مقابل این دو سوال مرکزی چه می فرماید؟

ج: ایشان تاکیید دارد که نمی خواهد دیگر ان را به جدائی از این حزب که "ظرف مناسب نیست" تشویق کند! طبعا منطق حکم می کرد که ایشان قضاوتش را خودش قبول داشته باشد! یعنی ظرفی غیر مناسب را دارد ترک می کند اما به دیگرات توصیه نمی کند که همین کار منطقی را بکنند! خوب دقت کنید!


د: توصیه ایشان به دیگران نهایتا چیست؟ اینست که "تا موقعی که حزب را (همان حزب که ایشان ظرف مناسب نمی داند!)، مناسب می دانند، "بمانند و فعالیت کنند"! ترجمه این جملات چیست؟


ترجمه این جملات اینست که عباس گویا به نظریه "شناخت نسبی" تعلق دارد! روایتی از این نظریه که نتایح متضاد را بطور همزمان درست می یابد! ضمن اینکه ایشان به این نتیجه رسیده که استعفا بدهد ممکن می داند که دیگران در همین ظرف در همین زمان و شرایط ، این ظرف را مناسب ببینند! ایشان استعفا بدهد اونها بمانند! هردو درست است! خوب دقت کنید!

د: ایشان حرف مهمی هم زده! می گوید که با اینکه ظرف بهتری سراغ ندارد اما این را دلیل ماندن در این ظرف نامناسب نمی داند! این منطق بسیار خوبیست! لذا حداقل برای خودش این نسخه را می پیچد که با وجود نیم بند بودن ظرف حزب کمونیست کارگری استعفا دهد حتی اگر ظرف بهتری وجود ندارد! من با این منطق به یک شرط موافقم! اما ببینیم چه شرطی؟

(3) به چه شرط منطقی می شود از یک ظرف نیم بند استعفا داد؟

از دید من فقط با یک منطق می شود هم از یک ظرف نیم بند استعفا داد و هم تایید کرد که ظرفهای بهتر هم نیست! اینکه بپذیریم که باید ظرف بهتر ساخته شود! اما چگونه؟ عباس گویا اینجا ساکت است! ایشان نه تنها برنامه ای ارائه نمی دهد بلکه به بقیه کادرها و اعضای فرقه سابقش هم می گوید بمانند تا گاو نر بالاخره روزی شیر دهد؟!


لذا پاسخ منطقی به وضعیت امثال عباس گویا اینست که فراخوان بدهند برای احیای تحزب کمونیزم کارگری! همانطور که مدتهاست من فراخوان داده ام و شرایط لازمه برای این حرکت را هم در مقالاتم پیشنهاد داده ام(3و 4). تحزب کمونیزم کارگری باید احیا شود.احزاب موجود همه دچار حاشیه زدگی و انفعال هستند و عامل اول این وضعیت هم رهبران موجود این احزابند. استعفای جمعی اینها فراخوان برای بازنگری در برنامه دنیای بهتر ، تعیین تکلیف با برخورد ایدئولوژیک و اسطوره ای با حکمتیزم و بازنگری کامل در سیاستهای نادرست دوران بعد منصور حکمت از مقدمات زمینه سازی برای احیای کمونیزم کارگریست.این منطقی است که ادمهائی مثل عباس گویا دیر یا زود باید بپذیرند.

(4)روانشناسی سکوت و خروج عارفانه از فرقه های موجود کمونیزم کارگری چرا؟

بررسی آدمهائی که از این فرقه های سیاسی خارج می شوند چه فرقه رجوی و چه فرقه های موجود بنام کمونیزم کارگری نشان می دهد که روانشناسی مشترکی بر ذهنیت این ادمها حاکم است:


اول: این ادمها فکر می کنند اگر نقد جدی و علنی ارائه دهند به "رژیم خدمت می شود"! احساس گناه می کنند! چرا؟ چون فکر می کنند "کاچی بهتر از هیچی است"!


دوم: این ادمها به "رفقای سابق" چسبندگی دارند.خجالت می کشند حرفهاشان را رک بزنند! احساس شرم می کنند که به جامعه بگویند که مدتی طولانی اشتباه کردند !


سوم: این آدمها از انزوا از انفراد می هراسند! نمی توانند تحمل کنند که "رفقای قدیم" آنها را مورد حملات قرار دهند! فحش خورشان ملس نیست.تحملشان کم است. از مورد اتهام قرار گرفتن هراس دارند. تاب ندارند که "رفقای قدیم" القابی مثل پاسدار و ادم فروش بهشان بچسبانند!


چهار: این جور آدمها کالیبر جلو بردن نظریه ای جدید را در خود نمی بینند(الحق عباس گویا این تکبه را اعتراف کرده!) برایشان مهم نیست واقعا که تکلیف جنبش کمونیزم کارگری چه می شود. احساس مسئولیت اجتماعی کافی در مقابل تاریخ خود و کمونیزم کارگری ندارند.

خلاصه کنم:


عباس گویا هم آخرین کادری نخواهد بود که یا استعفا می دهد یا اخراج می شود.احزاب کمونیست کارگری موجود ذره جز به جز در آور خودشان فرو می روند. کشمکشهای درونی فراکسون بندیها انشعابها ادامه خواهد داشت.بخشی از فعالین این احزاب با درک فرقه ، هویتشان را تا اخر به این امام زاده های بی امام گره زده اند.


سوال من اینست که جنبش کمونیزم کارگری تا چه مدت دیگر باید تاوان این وضعیت را پس دهد؟


منطق حکم می کند که امثال عباس گویا به جنبش برای احیای تحزب کمونیزم کارگری بپیوندند و در پایه ریزی نظری آن همت گمارند.


(1)نقدها به عباس گویا:


نقدی به فراخوان عباس گویا برای سکوت و"دندان روی جگر گذاشتن"در مورد قصابی قذافی!
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١١/154-نقدی-به-فراخوان-عباس-گویا-برای-سکوت-و-دندان-روی-جگر-گذاشتن-در-مورد-قصابی-قذافی
حمایت از آنارشیزم یا نقد آنارشیزم؟! پاسخی به رفیق عباس گویا
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١١/145-حمایت-از-آنارشیزم-یا-نقد-آنارشیزم؟-پاسخی-به-رفیق-عباس-گویا
(2)مقالات در حاشیه استعفاهای اخیر کادرهای حزب کمونیست کارگری ایران:
سیاوش شهابی هم استعفا داد احسان ریاحی را هم اخراج کردید بعدش چه؟!
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٥/794-سیاوش-شهابی-هم-استعفا-داد-احسان-ریاحی-را-هم-اخراج-کردید-بعدش-چه؟
سخنی با رضا آزموده و همه کمونیستهائی که از حزب کمونیست کارگری ایران جدا می شوند

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٥/774-سخنی-با-رضا-آزموده-و-همه-کمونیستهائی-که-از-حزب-کمونیست-کارگری-ایران-جدا-می-شوند

(3)داستان من و حزب کمونیست کارگری ایران
http://monazere-siasi.com/زندگینامه/491-داستان-من-و-حزب-کمونیست-کارگری-ایراناز-سعید-صالحی-نیا
(4)سخنی با فعالین جنبش کمونیزم کارگری
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٣/497-سخنی-با-فعالین-جنبش-کمونیزم-کارگری
 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد