مقاله


 

 

ائتلافات مجازی !

hoshyaresmaeil@yahoo.com

 

 

به دنبال فراخوان سازمان مجاهدین خطاب به نیروهای اپوزسیون برای روز 13 آبان ، کوروش طاهری در مطلبی که در سایت دیدگاهها در 12 آبان منتشر شد ، صحبت از یک ائتلاف مجازی از طریق اینترنت کرد ....مجاهدین را مهمترین نیروی اپوزسیون معرفی کرده و بعد هم مجاهدین را تنها نیروئی معرفی کرده که توان ائتلاف با همه نیروهای اپوزسیون را دارند ! نهایتا هم نتیجه گیری کرده که : ائتلاف مجازی اپوزسیون با مجاهدین پیام روشنی از طریق اینترنت به امریکا خواهد داد تا امریکا مجاهدین را از لیست تروریستی خارج کند !

خیلی خلاصه و مختصر نگاهی به چنین دیدگاهی میاندازیم  تا متوجه شویم چنین حرفی چقدر واقعی است و ایرادات و کمبودها چیست ؟

قبل از هر چیز به چند نکته جدی و ریشه ایی همیشه باید توجه کرد . اولا هیچ نیروی سیاسی را خارج از بافت فکری یا ایدئولوژیک آن نمیشود درست بررسی کرد . همانطور که تاکتیک و استراتژی اتوماتیک لازم و ملزوم هم هستند و هر تاکتیکی از دل استراتژی مشخصی بیرون میآید . در مورد سیاست هم هیمن قانون صدق میکند . سیاست هر جریان و سازمان و حزبی بدون شک ریشه در تفکر و ایدئولوژی آن دارد.

آقای کوروش طاهری در این مقاله به درستی از چند جهت جنبش سبز را تعریف کرده است . و به اشتباه معتقد است که سازمان مجاهدین در شناخت و هدایت این جنبش قوی ترین نقش را دارد . اگر تعاریف کوروش طاهری در نشان دادن مختصات جنبش سبز واقعی هم باشد ولی همه حرف نیست . با این تعاریف فقط تابعییت جمهوری خواهان و فدائیان اکثریت در همایش آلمان را کوروش طاهری تائید کرده است ( که طبق گفته خود همایشیها هدفشان حفظ نظام ولایت فقیه و فعالییت در کادر قانون اساسی اسلام است ). و البته با ذکر شروطی....

سازمان مجاهدین خلق به عنوان یکی از بزرگترین سازمانهای سیاسی ، ایدئولوژیک تاریخ معاصر ایران از 30 خرداد 1360 به بعد ( به هر دلیلی ) آرام آرام تبدیل به سازمانی ایدئولوژیک شد و به قول خودشان از کمییت به سوی " کیفییت " خزیدند و هر نوع سیاست و تصمیمی را ابتداعا به آن بار ایدئولوژیک دادند و بعد اجرا کردند .

از 30 خرداد 1360 که به عاشورای مجاهدین تعبیر شد تا آن انقلاب درونی که نیازی به معرفی ندارد ! و حتی ازدواج با فیروزه بنی صدر که بعدها و در نشستهای درونی تمامی این اعمال و حرکات مسعود رجوی را با پیامبر مقایسه کردند و تحویلمان دادند ! یعنی خلص ایدئولوژیک . عملیات فروغ جاویدان ....ادامه ماندگاری در عراق....ضرورت استمرار انقلاب ایدئولوژیک...و تمامی آنچه که پشت سر گذاشتند . حتی خلع سلاح و سیاست خط موازی با امریکا و عاشوراهای متعدد تا به امروز فقط بر چسب ایدئولوژیک دارد !

من هم با نویسنده تا حدودی موافقم که قیام اخیر مردم که با نام جنبش سبز هم معرفی میشود ، در شبکه ایی از اینترنت رشد کرد . اما این توهم را ندارم که چون این جنبش در شرایط فعلی و در داخل ایران توان تبدیل شدن به فرهنگی سیاسی و اجتماعی را ندارد پس باید مجاهدین قدم پیش بگذارند و هدابت جنبش را به دست گیرند !در کادر شبکه های مجازی و اینترنتی خیلی تعاریف را میشود راجع به قیام یا جنبش مردم کرد به جز یک چیز .... و آن هم این است که این جنبش به طور مطلق بار ایدئولوژیک ندارد . درست است که رنگ سبز یک انتخاب جبری بود اما فراموش نکنیم که اگر ماهییت حاکمییت هر چیزی به غیر از این بود مردم حتما رنگی دیگر را انتخاب میکردند . انتخاب رنگ سبز از طرف مردم بی دلیل نبود !

حال به نظر شما چطور امکان دارد که جنبشی که اصلی ترین مشخصه آن غیر ایدئولوژیک بودن آن است را یک نیروی ایدئولوژیک بخو اهد و یا بتواند هدایت کند ؟ آن هم از همان نوع اسلامی ولایت فقیه ! جنبشی که به قول نویسنده در آن نه از رهنمودهای مارکس و لنین خبری هست و نه از اندرز های گاندی و روسو...و نه حتی از روی شعارهای ناسیونالیستی اش میتوان پایگاه طبقاتی آن را تعریف کرد و این جنبش چگونه خودش را مطیع یا پیرو نیروئی کند که کاملا ایدئولوژیک است و سیاستهایش از دل ایدئولوژی بیرون میاید . حساسیت بیش از حد رژیم بروی مجاهدین هم بار ایدئولوژیک دارد یعنی دعوا از ابتدا بر سر امامت و خلافت بوده و هست !

بر خلاف آنچه که نویسنده مدعی است مجاهدین اساسا دین را موضوعی فردی و جدای از سیاست و دولت نمیدانند . بر خلاف نظر نویسنده ، به هیچ وجه یک نیروی کاملا ایدئولوژیک با پدیده ایی به نام سکولاریسم نمیتواند کنار بیاید مگر سکولاریسم از نوع اسلامی که همه میدانیم یعنی چه ؟ یعنی کشک ! مثل خود خمینی که به جان فاطمه یه سکولار توپولی بود .

اینکه مجاهدین در تبلیغات سیاسی و یا جزوه ها ، چه گفته و میگویند زیاد ملاک نیست . اما حرفهای مسعود رجوی در نشستهای ایدئولوژیک که من و ما بارها و بارها شاهدش بودیم ، قوانینی که در سازگاری با روح قرآن تدوین و تصویب میشد و پیروی خالصانه مجاهدین از سیاستهای علی در اینده ایران را مد نظر داشت ! چنین ملاکهای اصلی و ملموسی دیگر به تبلیغات ربطی ندارد . جنبشی که از نظر پایگاه طبقاتی قابل تعریف نیست و نگاه به کلیشه های گذشته هم ندارد و حتی قابل پیش بینی نیست که در آنیده چه شکلی از نظر طبقاتی به خودش میگیرد را وقتی ایدئولوژی بارش کنی آنوقت داستان همان داستان قدیمی سراب آزادی است .

دوران جنگهای ایدئولوزیک که مجاهدین پرچمدار آن هستند به سر آمده و جامعه ایران در عبور از این رنسانس تاریخی نهایتا بازیهای احمقانه ایدئولوژیک را از فرهنگ سیاسی ، اجتماعی خودش حذف خواهد کرد . سازمان مجاهدین به عنوان یک نیروی ایدئولوژیک ، تمام انعطاف پذیری اش در سیاست روز ، تابع همان ایدئولوژی اسلامی است که رژیم حاکم هم از همان روح و جوهر تبعییت میکند . اگر لازم باشد با غرب مذاکره میکنند ، اگر لازم باشد روسری را هم بر میدارند و به قول خودشان در جهت منافع یا حفظ نظام هر کاری لازم باشد دریغ نمیکنند . اشکال و فرمها را به راحتی عوض میکنند و آنچه که در محتوا نه مجاهدین و نه رزیم نمیتواند از آن کوتاه بیایند همان ایدئولوژی اسلامی است که نیازی به تشریح ندارد !

یکی از خصوصیات ایدئولوژی این است که جریان مربوطه وقتی صحبت از ائتلاف با سایر نیروها را میکند نمیتواند برتری و بحث هژمونی را نادیده بگیرد . در چنین حالتی اگر مجاهدین و یا هر جریان مدعی دیگری ظرفییت و توانش را دارد با سایر نیروها از چپ و راست و میانه و....لطفا در محلی و در کنار هم و در حضور همگان اگر میتوانند فقط با هم یک قهوه بخورند ! ائتلاف سیاسی پله آخر است . البته به جز ائتلافات مجازی .چون تا جایی که به ائتلافات مجازی برمیگردد مجاهدین از مدتها پیش با موسوی ائتلاف کردند رجوی برای خبرگان پبام داد ، برای منتظری سنگ تمام گذاشتند و خلاصه با همه ائتلاف کردند به جز مردم !

در صحنه غیر مجازی و واقعی داستان چیز دیگری است . تنها ائتلاف واقعی مسعود رجوی در این صحنه با سیاستهای امریکا بوده و هست که هم رئیس جمهور به رسمییت میشناسد و هم انقلاب ایدئولوژیک را .

 با تفکر و اندیشه ایی که میگوید : هر کس منتقد من است پس غیر خودی است پس با رزیم است ...! اگر کسی توانست ائتلاف کند این گوی و این میدان !

 با اندیشه " برتری و حقانییت و تنها آلترناتیو بر حق در روی زمین " سلام هم نمیشود به کسی کرد چه برسد به ائتلاف !

 با ساختاری بیمارگونه از نظر سیاسی  ( تعیین رئیس جمهور ) و از نظر فکری ( انقلاب ایدئولوژیک ) جواب سلامتان را هم نمیدهند .

آن دستگاه فکری که در محتوا به صورتی کاملا منجمد و با گذشت زمان بسته تر هم میشود چطور میتواند به شکلی واقعی در بیرون و صحنه سیاست زمینی انبساط داشته باشد ؟ واقعی نیست . قانونمند نیست . اگر شدنی بود هنوز دیوار آهنین پا بر جا بود و نوه های استالین بندری میرفصیدند ! اگر شدنی بود هر گونه مانور و انعطاف ظاهری در سیاست از طرف رژیم ولایت فقیه به ثبات او راه میبرد . سیاست باز و کارآمد از هیچ ساختار بسته و کهنه ایی بیرون نمیآید . با این همه ما که بخیل نیستیم اگر مسعود رجوی توانست با همین ساختار فعلی ، با نیروهای مخالف رژیم که دل در گرو ولی فقیه و نظم نوین ندارند در جایی و محلی علنا فقط یک قهوه بخورد نوش جانش ! که البته اولین شرط همین کار هم تمام شدن غیبت کبری است ! تنها شرطش این است که مسعود رجوی از دنیای خود ساخته خود خارج شود و قدم در دنیای واقعی بگذارد و الا غیبت امام زمانی هیچوقت تمام نمیشود و ائتلاف مجازی با 124 هزار پیامبر و مشتی امام و .....از همان غیبت مجاهدین را روانه موزه تاریخ خواهد کرد !

البته از حق نگذریم چراغ اول را اتحاد جمهوری خواهان در شهر کلن روشن کرد و با هم چایی اسلامی نوشیدند ! در همایش اتحاد جمهوری خواهان که در شهر کلن برگزار شد آنها اعلام کردند :

فاطمه حقیقت جو : قتل عامهای دهه 1360 نقض قانون اساسی جمهوری اسلامی است و باید در کادر همین قانون اساسی اسلامی به آن رسیدگی شود ! البته با در نظر گرفتن زمینه های قتل عام که مقصرش خود زندانیان بودند !

به همین دلیل همایش از موسوی و کروبی حمایت میکند و حرف همان است که همان بود : جمهوری اسلامی ، نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر !

خلاصه موضع گیری فاطمه حقیقت جو : از اینکه رژیم اسلام در ایران طی 30 سال نزدیک به 100 هزار نفر آزادیخواه را قتل عام کرد ، از اینکه یک میلیون نفر را در جنگی احمقانه به کشتن داد ، از اینکه فقر و فحشاء و اعتیاد از سر و کول مردم میبارد ....من انتقاد دارم و در چارچوب همین نظام باید انتقاد کرد ....اوا...تیش...خاک بر سرم....

فقط گزارشی از اینکه در همایش قهوه سرو کردند و یا چایی " سبز " ....اطلاع دقیقی در دست نیست !

با آرزوی بلوغ سیاسی همه نیروهای اپوزسیون که جدی و سالمند و نه جاکش و چند جایه خور !

و اما دوستی خبر داد که چند روز پیش یعنی دقیقا 02.11.2009 مسئول سایت آفتابکاران از سایتهای موازی سازمان مجاهدین مرتکب یک خطای ایدئولوژیک ، استراتژیک شد که البته چند ساعتی خطا طول نکشید و تصیحات انجام شد ! مثل همان رنگ سبزی که چند ماه پیش در ائتلاف با موسوی تمام سایت مجاهدین را در نصف روز سبز کرد !

از دو حال خارج نیست . یا مسئول سایت مربوطه خودش هم نفهمیده چکار کرده ؟ و یا دیگران نفهمیدند مسئول سایت چکار کرده ؟

عزیز دل برادر ، مگه از جونت سیر شدی ؟ از شب هنوز مانده دو دانگی !( منظورم در تفکر است )

جناب مسئول سایت آفتابکاران چند نکته  :

رژیم در شکار نیروهای جدا شده از مجاهدین یک شاه کلید دارد و انبوهی کلیدهای دیگر . و چون همه با 60 یا 50 یا 40 سال سن هنوز صغیر هستید و فقط مجاهدین میدانند چه خبر است چون امام دارند ! پس مراقب باشید !

به جون ننم اگه در دهه چهل شمسی از مگسک تفنگ هم نگاه میکردی هیچی مثل اسلام پیدا نمیکردی و اگه امروز میتونید اسلام رو نقد کنید خب ، معلومه که مدیون کی هستید ؟

مشکل شماها اینه که نمیتونید بین گذشته و امروز و حال و روز امام مسعود پلی مسالمت آمیز بزنید . اشکال اصلی و اساسی این نیست که مجاهدین در صورت مسئله انقلاب ایران بد عمل کردند بلکه اشکال ریشه ایی در خود صورت مسئله ایران است که خودش بد و سخت و پیچیده و جهانی است ! ( صورت مسئله ایران + عملکرد مجاهدین = سوختیم از دین و ایدئولوژی و جهل و خرافات )

و بالاخره اینکه همین مجاهدین تنها نیروئی است که جنبش سبز را تضمین کرده تا مبادا خون ندا و سهراب در دعواهای خانگی آخوندها معامله شود . حال اگه بین آخوند و نظم نوین معامله شد به تخم اسب امام حسین . فدای سر سیاست خط موازی و امام مسعود ! اصلا سیاست خط موازی با امریکا تضمین همه این خونها است !وقتی صورت مسئله ایران جهانی است بالاخره باید یکی آستین بالا بزند و مطابق معمول مسعود ریسک کرد و قیمت داد !

بعدش هم شماها چرا اینقدر موضوعات ایدئولوژیک با سیاست را قاطی میکنید ؟ الان مسئله اصلی و مهم این چیزها نیست . مسئله مهم این است که جنبش ملی در عراق تشکیل جلسه داد و یا تشکیل شد و چون راه تهران از بغداد میگذرد ، با یک استاپ چند ساله در عمان مستمر باید قد کشید و جشن و پایکوبی ایدئولوژیک را ادامه داد !

القاره و المقاره و القاقارره و التغاره و الشفاء الآمین....

 

این هم پیام اوباما در 13 آبان به رژیم : ایران ( رژیم اسلامی ) باید انتخاب کند !

ببخشید چی رو باید انتخاب کنه ؟ خیلی وقته همه شما انتخاب خودتون رو کردید !

 مرگ بر دیکتاتور و سرنگونی رژیم اسلامی هم انتخاب مردم است .....آقای اوباما بشنو !

 

اسماعیل هوشیار

05.11.2009

ژنو

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس