مقاله

 

 

تاریخ انتشار: 25.06.2014

افتضاح فرار دختر استالین از بهشت مارکسیسم لنینیسم و پناهنده شدنش به آمریکا

 نادر احمدی



در سال2011 من در سایت فارسی خبرگزاری روسی "ریا نووستی" به مناسبت مرگ " سوتلانا آلیلویوا" تنها دختر استالین در یک خانه سالمندان در آمریکا برای اولین بار مطلبی را دیدم که برایم بسیار تازگی داشت! مارکسیست ها بطور اصولی در مورد چنین موضوعاتی سکوت می کنند زیرا از نظر تبلیغاتی به نفع آنان نیست که مردم بدانند که دختر استالین یعنی رهبر اولین کشور مارکسیست لنینیست جهان از دست پدرش فرار کرده است و به دشمن آن یعنی دولت آمریکا پناهنده شده است! شوروی سابق اولین نظام جهانی مبتنی بر اصول "مارکسیسم لنینیسم" بود که قرار بود "بهشت پرلتاریای جهانی" و الگویی برای دیگر کشورها شود! بدینترتیب بود که بلشویک ها برای تحقق "دیکتاتوری پرلتاریای" خود با سرکوب خود پرلتاریا در "کرونشتاد" اقدامات خود را شروع کردند.

در ادامه، آنان آنارشیست ها را که یاور آنان در به اصطلاح انقلاب اکتبر بودند سرکوب کردند، اردوگاه کار اجباری را که ارثیه حکومت تزاری بود احیاء کردند، کشور روسیه را میلیتاریزه کردند و استالین تمام اعضای کمیته مرکزی حزب بلشویک را دستگیر و اعدام و یا زندانی کرد و کشور روسیه را به یک زندان بزرگ تبدیل کرد. زندگی در شوروی سابق نه تنها برای مردم روسیه بلکه حتا برای تنها دختر استالین نیز قابل تحمل نبود! شما تصور کنید که وقتی که شرایط زندگی در شوروی سابق باعث فرار دختر رهبر کشور و پناهندگی او به آمریکا شده است شرایط زندگی مردم عادی چقدر وحشتناک بوده است! که باعث شد مردم روسیه این نظام جهنمی را به زباله دانی تاریخ پرتاب کنند!

شرایط کنونی در ایران مرا به یاد شوروی سابق انداخته است که اخیرآ رئیس جمهور " اضحال طلب" در پاسخ به مخالفانش گفته است: "نمی توان با زور مردم را به بهشت برد"! آخوندها نیز مانند بلشویک ها برای تداوم حکومت خود "کاسه داغتر آش" شده اند و همانطور که بلشویک ها می خواستند مردم روسیه را با زور شکنجه، زندان، اعدام و کار اجباری به "سوسیالیسم" ببرند، آخوندها نیز می خواهند با شکنجه، زندان، اعدام و کار اجباری مردم ایران را به "بهشت" ببرند!

سوتلانا تنها دختر استالین در سال ۱۹۶۷ در اوج سال‌های جنگ سرد پس از مرگ همسر هندی اش موفق شد برای ریختن خاکستر آن مرد در رود گنگ با ویزای هندوستان از شوروی خارج بشود. آنجا او تصمیم گرفت پسر و دخترش را در مسکو رها کند و دیگر به شوروی برنگردد.

اما ایندرا گاندی نخست وزیر وقت هند چون از تیره شدن رابطه با روسیه می‌ترسید، تقاضای اجازۀ اقامت او را رد کرد. سوتلانا سرانجام موفق شد از آمریکا ویزا بگیرد و به آن‌جا بگریزد. این خبر در آن سال‌های کارزار جنگ سرد تبدیل به یک بمب خبری در سراسر جهان شد. در آمریکا از "دختر استالین" با تبلیغات گسترده‌ای استقبال شد. سوتلانا در بدو ورود به آمریکا و در عرض دو ماه سرنوشت خانواده‌اش را در کتابی با عنوان «بیست نامه به یک دوست» نوشت و منتشر کرد. این کتاب به سرعت به صدر کتاب‌های پرفروش رسید و یک میلیون و نیم دلار برای او به ارمغان آورد. او در این کتاب انقلاب اکتبر را «یک خطای تراژیک»، پدرش را «هیولایی روانی» و «نظام شوروی را سر تا پا رشوه‌خوار» خوانده و کا گ ب را با گشتاپو مقایسه کرده بود. ترتسکی نیز در کتاب خود به نام: "انقلاب روسیه" نظرات سوتلانا دختر استالین در مورد ماهیت دیکتاتوری، رشوه خواری، فساد و سوء استفاده از قدرت توسط بلشویک ها را تآیید کرده است.

سوتلانا پس از انتشار کتاب «بیست نامه به یک دوست» سه کتاب دیگر نوشت که از نظر توفیق هیچ کداماز آنان به پای اولین کتابش نرسیدند. در همان سال‌ها برای چهارمین بار ازدواج کرد و دو سال بعد طلاق گرفت. حاصل این ازدواج نیز یک دختر بود. او بخشی از ثروتش را بابت بدهکاری‌های همسر تازه‌اش پرداخت. در سال‌های بعد در پی مشکلاتی چون اعتیاد به الکل، مسایل مالی، دادگاه‌های متعدد و افسردگی، تمام ثروتش را از دست داد، به گونه‌ای که مجبور شد به خوابگاه بی‌خانمان‌ها پناه بیاورد.

او اسم خانوادگی خود را از استالین به آلیلویوا، نام خانودگی مادرش تغییر داد و دربارۀ سال‌های اقامتش در شوروی می‌گوید: «تا چهل سالگی، بیست و هفت سال از زندگی‌ام را تحت فشار شدید گذارندم و چهارده سال بعد صرف رهایی از این فشارها شد.»

بازگشت به شوروی

سال ۱۹۸۴ بار دیگر توجه رسانه‌ها به این مشهورترین مهاجر دوران پس از جنگ جهانی دوم جلب شد. سوتلانا تصمیم گرفته بود پس از هفده سال زندگی در غرب به شوروی برگردد. او در تمام سال‌های اقامت در غرب از دیدن دختر و پسر خود که در روسیه مانده بودند، محروم بود.

"دیوار آهنین" شوروی سابق حتی اجازۀ تلفن هم نمی‌داد تا این که پسرش از شوروی به او تلفن کرد و گفت، خوب است برگردد و نوه‌هایش را ببیند. بعد از آن عکسی از خود را فرستاد که در آن، آن پسرک کوچک تبدیل به مرد طاسی شده بود با نگاهی خسته و کیسه‌های آویزان و پف‌کرده‌ زیر چشم‌هایش که نشان از مصرف بیش از حد الکل داشت. مثل آدمی بود مایوس از زندگی.

بازگشت نادمانۀ او به شوروی همراه با تبلیغات بسیار گستردۀ در شوروی بود. آن‌جا گفت: «در آن جهان ِ به اصطلاح آزاد حتی یک روز هم آزاد نبودم.» هشت ماه بعد از بازگشت به شوروی، دختر بزرگش به او خبر می‌دهد که او را به این خاطر که فرزندانش را ترک کرده و به غرب رفته است، هرگز نخواهد بخشید. در طول هجده ماهی که سوتلانا در شوروی بود، فهمید پسرش از سوی کا گ ب ماموریت داشته او را به شوروی بکشاند و نیز این که بازگشتش به شوروی خطا بوده است. پس تصمیم گرفت بار دیگر به غرب بازگردد. سال ۱۹۸۵ میخائیل گورباچف به او اجازۀ خروج داد.

وقتی به آمریکا برگشت، هم از آمریکا متنفر بود و هم از شوروی. از گفتگو با خبرنگارها پرهیز می‌کرد، می‌گفت از او سوءاستفاده کرده و بی‌آبرویش کرده‌اند. در پیری ویژگی‌های پدری در او رو به رشد گذاشت. دایم خشمگین و عصبانی بود. مادرش را متهم می‌کرد که با خودکشی‌اش بچه‌هایش را تنها گذاشته. او پانزده سال آخر زندگی‌اش را در تنهایی و فقر بسر برد و در سال 2011 در سن 85 سالگی درگذشت.

در ویدئوی زیر که به زبان انگلیسی است "سوتلانا آلدوویوا" تنها دختر استالین در مورد زندگی اش در شوروی سابق و حکومت پدرش و خودکشی مادرش و علل فرارش به آمریکا و درخواست پناهندگی در آنجا صحبت می کند.

www.youtube.com/watch



فیلم تخریب مجسمه استالین و بقیه آثار او در شهر زادگاهش

www.youtube.com/watch

 

 


_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد