تاریخ انتشار: 01.03.2014

ای کاش میخواستند تا بتوانند...!

hoshyaresmaeil@live.com

مدتی پیش پاپ سخنانی جدید گفته بود که بازتابی جهانی نداشت . بعد هم درجایی دیگر پاپ تلویحا حرفش را پس گرفت و گفت : منظورش چیز دیگری بوده است و خبرنگار برداشتش اشتباه بوده است . بخشی از سخنان جدید پاپ :

پاپ در آخرین خطاب خود تاکید کرد که ما با تفکر و دعا فهم جدیدی از برخی از عقاید به دست آوردیم ؛ کلیسا دیگر به جهنم اعتقادی ندارد. به گزارش جهان شفقنا نوشت : پاپ فرانسیس - پاپ کلیسای کاتولیک روم - که از زمان روی کار آمدن در نظر داشت تمام اعتقادات غلط به جا مانده از پاپ سابق را تصحیح نماید، در خطبه ای که در آن تعجب همگان را برانگیخت اعلام کرد: کلیسای کاتولیک دیگر به جهنم معتقد نیست ؛ زیرا این مساله با عشق خداوندی تعارض دارد و آدم و حوا داستانی بیش نیستند....

به نظرمن کلیسا و شخص پاپ درست تشخیص دادند و تکذیب حرفهای پاپ هم چیزی را عوض نمیکند . دستگاههای سیاسی و دولتی حرفهای پاپ را دربرضد منافع خودشان تشخیص دادند و بازتاب ندادند و بالاخره پاپ تلویحا وادار به تکذیب شد. به نظرمن شخص پاپ و سیستم کلیسا و واتیکان متوجه شده اند که با گذرزمان و محکم شدن پایه های آگاهی و علم درذهن نسلهای بعدی دیگرتوان جذب نیرو را مثل گذشته نخواهند داشت. پس روشهای جدید برای جذب سیاهی لشگر نیاز است ! روشهایی که با علم درتضاد کمتری باشد. واتیکان و پاپ با مواضع جدید امروز بذر سالهای بعد را از امروز میکارند !

زوال این دستگاه حاکمییت کلیسا و دین و دولت در اروپا ، به صورت ناگهانی پایان نیافت و حدود یک قرن زمان برد . دوران حاکمییت کلیسا سرشار از فاجعه است . اصحاب کلیسا می گفتند که انسان باید از تجسس و تحقیق دست بکشد و به حقارت و ضعف خویش در مقابل ایمان و عقیده و در برابر الهامات و معجزات اعتراف نماید و به آیین مسیح چشم بسته ایمان بیاورد.

یکی از متهمین آن دوره، سرگذشت خود را چنین شرح می دهد : "دستانم را به پشت آورده چنان محکم بستند که از ناخنهایم خون می آمد ؛ آنگاه مرا به گودالی انداختند. اگر باز به چنین شکنجه ای دچار شوم آنچه گفته ام انکار خواهم کرد و هرچه آنها بخواهند، خواهم گفت." متهم دیگری که اسباب شکنجه را دید فریاد برآورد : "اگر بخواهید حاضرم اقرار کنم که عیسی را نیز من کشته ام."

غلامعلی حداد عادل٬ مشاور علی خامنه‌ای می‌گوید که غربی‌‌ها دین را در کلیسا «زندانی» کرده‌اند و «کسی از پاپ سئوالی نمی‌کند و به حرف او نیز توجه نمی‌کنند.»

با توجه به توضیحات ساده بالا و تجربیات تاریخی زیاد ، حضرات حاکم بر ایران اگر میخواهند و میتوانند توجل کنند...که ازنظر تاریخی و تجربه و ثبت وقایع.....درتاریخ اروپا آن عاملی که غول مخرب دین را در شیشه مبحوس کرد  شعور و آگاهی مردم بود . کلیسای آن زمان مثل الانِ شماها، به هیچ وجه خودش را داوطلبانه بازنشسته نکرد بلکه مجبور شد برود به حاشیه . بر اساس تاریخ نگاری های روتین ثبت شده ؛ بخش عمده پیشرفت جوامع غربی محصول تفکیک دین از دولت ومربوط به زمانی است  که دین و کلیسا از زندگی اجتماعی مردم گورشان را گم کردند .

به گزارش خبرگزاری «حوزه» حداد عادل روز چهارشنبه (هفتم اسفند) در جمع گروهی از طلاب در قم گفته در غرب به پاپ «به هیچ وجه اجازه اظهار نظر دینی در مسایل سیاسی و اجتماعی را نمی‌دهند.» وی افزوده که «دنیای امروز محتاج دین است و مشکل غربی‌ها آن بود که تنها به ساختن بیرون از خود بسنده کرده و درون را فراموش کردند.» ۱۷ بهمن ماه سال ۹۲ نیز ابراهیم رئیسی٬ معاون اول قوه قضائیه گفته بود «ظلم» و «بیدادگری» امروز در جهان «محصول تفکیک سیاست و دین است.» رئیسی افزوده بود که «مغرب‌ زمین تلاش دارد تا خدا را از زندگی و معادلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی انسان‌ها کنار بزند.» این سخنان در شرایطی مطرح می‌شود احمد علم‌الهدی٬ امام جمعه مشهد گفته است: «ریشه دین در جامعه ایران زده شده است. » علم‌الهدی گفته جامعه کنونی ایرانی از نظر فرهنگ {اسلامی} بد‌تر از اوایل انقلاب سال ۱۳۵۷ شده و ماهواره‌ها بنیاد خانواده را به «آتش» کشیده‌اند.

این نظریات حاکمان دینی درایران برای محکم کردن پایه های جهل وخرافات در ذهن مردم ، دوامش تا ابد نخواهد بود . و ای کاش این جماعت از تمام تجربیات گذشته بشر و کلیسا استفاده میکرد و داوطلبانه خودش را به حاشیه میکشاند و میتوانست با علم و پیشرفت امروزی منطبق شود . ای کاش این جماعتِ حاکم ، شعور مردم را دست کم نمیگرفت و جدی میگرفت و به آن احترام میگذاشت . ای کاش میفهمیدند که احترام به شعور مردم همان احترام به خودشان است . ای کاش گریه امیرکبیر را میفهمیدند که گفت : مسئول جهل این مردم هم ما هستیم....

ای کاش به نام انسان و تکامل ، فقط کمی متعهد بودند . ای کاش میفهمیدند که قانون تکامل و زمان منتظر کسی نمیماند ، همانطور که منتظر کلیسا هم نماند ! ای کاش متوجه باشند که اظهاراتی شبیه به نظراتشان درشرایط سرکوب مطلق امروزی هیچ وزن و مشروعییت و جذابیتی ندارد. ای کاش دراین غروب ارغوانی نظامشان کمی به خودشان میآمدند. ای کاش میفهمیدند که درشرایط کاملا آزاد مردم و جامعه ، روشهای جذب نیرو برای لشگرجهل دیگر مثل قدیم نخواهد بود .ای کاش همانقدر که برای طناب دار اصرار میکردند واحترام قائل بودند فقط 10 درصدش را برای حرمت انسان احترام قائل میشدند . ای کاش با هرطناب داری برگلوی هرکسی با هرتوجیهی ، فشار طناب را برگلوی خودشان هم حس میکردند . ای کاش میفهمیدند که جنس الیاف طناب دار ، از سلولهای وجود خودشان هم هست ! ای کاش میفهمیدند که با هر طناب داری تمام تاریخ انسان و تکامل را حلق آویز میکنند....ای کاش حداقل ازپاپ و تجربه کلیسا درس میگرفتند و تصمیم نداشتند که این مسیر تجربه شده را خودشان دوباره تجربه کنند . ای کاش میفهمیدند که هیچ پدیده ای در دنیای مادی به تنهایی معنی ندارد . ای کاش میفهمیدند که آنها و همه ما با ملاء پیرامون خودمان تعریف میشویم ، وزن میگیریم ، و اوج یا بالعکس...، ای کاش این وحدت درونی بین تمام سلولهای ماده با هویتهای کاذب ، مثل رهبر و دکتر و مهندس و دست خر و شاه و آیت الله وامام و پیامبر و دست بز و هویج و شلغم واینا....فراموش نمیشد ، ای کاش میخواستند که بفهمند تا بتوانند....

ای کاش....

اسماعیل هوشیار

01.03.2014

_______________________________________________________

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.