تابوهای دوران پارینه سنگی
درجایی و خبری خواندم که 400 هزارنفردرپاریس آکسیون داشتند برای حمایت از همجنس گرایان . با توجه با بافت سنتی جوامع اسلامی که ظاهرا چنین موضوعی جزو تابوها بوده است ؛ چنین خبری نشان از یک تحول و دگرگونی اجتماعی دارد . همین آکسیون و انواع مشابه آن درهرکجای دیگر ، یعنی اینکه چنین موضوعی امری کاملا خصوصی و دیگر جزو ممنوعه ها یا تابوها نیست . همین الان درهمان جامعه سنتی ایرانی ؛ انبوهی همجنس گرا یا دگرباش زندگی میکند که دیگر روش زندگی اش برای عموم مردم تابو نیست. زمانی حکومت اسلامی از روش مارک همجنس گرا زدن برای سرکوب مخالف زیاد استفاده میکرد ؛ ولی حالا دیگر دیریست که این تابو قابل استفاده درجامعه نیست چون دیگر تابو نیست . ذهنی که درقرن 21 هنوز فکرمیکند روش زندگی خصوصی افراد را باید شخم زد و یا با زور هدایت کرد و یا این روش زندگی خصوصی را درجدال سیاسی یا امنیتی به عنوان ضعف سیاسی مطرح میکند.....همان ذهن استالینیستی قرن پیش است . به من و بقیه زندگی خصوصی آدمها هیچ ربطی ندارد به جزاینکه آن را به رسمییت بشناسیم
انجمن روانشناسی آمریکا معتقد است که براساس اتفاق نظر علوم رفتارشناسی و جامعهشناسی و متخصصان سلامت و سلامت روانی همجنسگرایی فینفسه نمونهای معمولی و رد نکردنی از اختلاف در گرایشهای جنسی انسان است
امروزه براساس بیشتر مطالعات در جوامع مختلف بین ۲٪ تا
۱۳٪ افراد جامعه در طول عمر شان شکلی از تماس جنسی با همجنس شان
را تجربه کردهاند همچنین اغلب همجنسگرایان در روابط عاطفی پایدار
هستند. بر اساس مطالعات روانشناختی حس عاطفی در همجنسگرایان با
حس عاطفی موجود در دگرجنسگرایان برابر است و تفاوتی ندارد.روابط و
رفتارهای همجنسگرایانه همانگونه که توسط برخی مورد ستایش واقع
شدهاند در طول تاریخ بسته به موقعیت، فرهنگ و زمان وقوع، محکوم
نیز شدهاست. از اواخر سده ۱۸ میلادی جنبشهایی به منظور شناساندن
و گرفتن حقوق قانونی برابر همچون حق ازدواج، اتحاد مدنی، سرپرستی
فرزندخوانده، استخدام، خدمت در ارتش و دسترسی برابر به خدمات
درمانی برای همجنسگرایان به وجود آمدهاست.
نوع و نحوه رابطه عاطفی یا جنسی بین آدمها ؛ امری کاملا خصوصی و قراردادی است که هردلیلی داشته باشد قابل سرزنش نیست . این آن موضوع ساده ایی است که شاید مصباح یزدی و بقیه مصباحها....شعور ودرکش را ندارند و ازسرجهل و ضعف؛ هنوز به تابوهای دوران پارینه سنگی چنگ میزنند
برای اولین بار هنگامی که واژه همجنسگراییدر ادبیات روانشناسی به وجود آمد روانشناسان به دنبال عاملی ذاتی به عنوان ریشهٔ این پدیده بودند. بیشتر نوشتهها در مورد سلامت روان و بیماران همجنسگرا بر روی افسردگی سوءمصرف مواد و خودکشی درمیان همجنسگرایان تمرکز کرده بود. هرچند که چنین مواردی درمیان دگرجنسگرایان نیز وجود دارد اما با این حال بحث پیرامون ارتباط بین همجنسگرایی و موارد فوق تا سال ۱۹۷۳ هنگامی که همجنسگرایی از لیست بیماریهای روانی خارج شد ادامه داشت و پس از آن روانشناسان دلایل مواردی همچون خودکشی در میان همجنسگرایان را ناشی از تبعیضهای اجتماعی، نگرشهای منفی و موارد دیگر ذکر نمودند
اسماعیل هوشیار 30.01.2013
......................................................................
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.
|
مقاله ها | نظریات | اطلاعیه | گوناگون | طنز | پیوندها | تماس
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد