تاریخ انتشار:03.01.2015
سنگ قبرهای
قرآنخوان؛ جدیدترین صادرات چین به ایران
مسعود موسوی
چین در ادامهی صادرات خود به ایران این بار سنگ قبرهایی را به
ایران صادر کرده که قرآن می خوانند و به گفتهی سنگفروش ها مورد
استقبال مردم هم قرار گرفته است.
در ادامهی صادرات بیرویه کالاهای بیکیفیت چین به ایران در ازای
پول نفت، این بار این کشور سنگقبرهایی تولید کرده که بهطور
اتوماتیک قرآن میخوانند و آن را به جمهوری اسلامی صادر میکند.
«تابناک» با انتقاد از این نوع صادرات نوشت: «به نظر میرسید ساختن
چراغ خوابهایی با طرح ضریح معصومین آخرین دستدرازی چینیها به
فرهنگ مذهبی ما باشد، اما کملطفی وزارت ارشاد و دیگر سازمانهای
متولی، باعث شده چینیها پا را فراتر بگذارند و سر از قبرستانهای
ما درآورند و ما را در آن دنیا نیز به حال خودمان رها نکنند.»
این سایت در ادامه هم نوشته است: «چینیها پس از مرگ نیز دست از سر
ما برنداشتهاند، آنها اینبار اعتقادات و باورهای ما را دست مایه
کسب درآمد کردهاند و دستگاهی ساختهاند که به سنگ قبر متصل میشود.
باطری این دستگاه کوچک به وسیله نور خورشید در طول روز شارژ میشود
و شبها قرآن میخواند.این خلاقیت و نبوغ آنهاست یا سهل انگاری و
بی توجهی ما به فرهنگمان که باعث شده هرکس در هر کجای دنیا فکر
کند میتواند آداب و رسوم دیگر کشورها را به مقری برای کسب درآمد
تبدیل کند؟! چینیها با سنگ قبرهای ما مانند عروسکهایی رفتار کرده
اند که صداهای مختلفی روی آن ضبط میشود.»
در همین حال یکی از سنگفروشها درباره میزان خرید و استقبال مردم
از این محصول گفت: قیمت پایین این دستگاه یکی از عواملی است که
باعث استقبال زیاد مردم از آن شده است.
گفتنی است چین در حال حاضر به یکی از مهمترین کشورهای تامین
کننده کالاهای اساسی ایران در شرایط تحریم تبدیل شده و کالاهای
بیکیفیت چینی باعث ورشکستگی بسیاری از کارگاههای تولیدی در ایران
شده و مصرف آنها عوارض بهداشتی و اقتصادی فراوانی در پی داشته است.
اسدالله عسگراولادی٬ رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین چندی پیش نسبت
به ادامه واردات گسترده و «بنجل» کالا از چین هشدار داده و گفته
بود در صورت ادامه این روند تولید کنندگان دست از کار خواهند کشید.
عسگراولادی گزارشها درباره افزایش واردات از چین در دولت روحانی
را هم تائید کرده و گفته بود این روند «بسیار خطرناک» است.
اسدالله عسگراولادی٬ رئیس اتاق ایران و چین از موافقت جمهوری
اسلامی با پرداخت بخشی از بدهیهای چین به صورت کالا به ایران خبر
داده و از روند روابط تجاری تهران و مسکو انتقاد کرده است.
فضای خالی
خیال
Jacques Lacan / ژَك لكان
برهنه شدن یک انسان همچون پدیده ای تهوع آور برای کسانی که
از قبل وی را میشناختند ظاهر می شود . ریشه ی این تهوع و این
اضطراب از برهنه شدن و نشان دادن همه چیز بی کم کاست در چیست ؟ چه
گونه است که چهره ی یک زن برای عده ای به چهره ای تهوع آور و
پس زده تبدیل میشود ؟ چه طور است که این تصویر برهنه نه تنها اغوا
نمیکند بلکه کسانی را با حسی از بیزاری رها میکند .
از نظر لکان ، کارکرد تغییر چهره ی زنینه
نیز عبارت از همین است : پوششی به تن میکند تا ما اینگونه واکنش
دهیم : خیلی خوب ، اون پوشش مسخره را کنار بزن و به ما نشان بده که
چه داری ! نقش کارکردی این پوشش در اینجاست که غیاب و نداشتن چیزی
را پنهان میکند ، و آن چیز فالوس است : فالوس عنصری توهمی است و به
کمال و قدرت دلالت دارد ، فالوس به وجود آورنده ی توهمی است ،
توهمی که از یک زن ، فرا انسان و یک هنرمندی والا و کامل می سازد .
حال در نبود این پوشش و این پنهان کاری زنانه ، فالوس و توهمی هم
نمی ماند و بالتبع این زن از یک هنرمند به یک عنصر پس زده که دیگر
نماینده فرهنگی یک ملت نیست ، تبدیل میشود .
فضای خالی خیال پردازی :
در روانکاوی لکان ، میل و خیال پردازی حول یک فضای خالی شکل می
گیرد همچون کوزه ای که با چرخش به دور یک فضای خالی مرکزی ساخته
میشود . چیزی که در خیال پردازی مهم است فاصله ی ما با این فضای
خالی خیال است . یا به عبارتی دروغ و پوشش و حجابی که خالی بودن را
پنهان کند . تمثیلی که لکان در اینجا به کار می برد ، داستان
مسابقه ی لاک پشت و خرگوش است . دو چیزی که هیچ گاه پا به پای
یکدیگر پیش نمی روند ، خرگوش . سوژه میل ورز همواره یا از علت میل
اش جلوتر است و یا عقب می ماند.
حال تصویر این زن با توجه به مختصات میل ما و اینکه ما چه فاصله ی
از علت میل داریم تغییر میکند : در زمانی که پوششی ، وی را در
فاصله ای از ما قرار میدهد و این فقدان و فضای خالی خیال برای ما
مستتر و پنهان باقی میماند ، تصویر وی نیز والایش میابد و جایگاه
یک هنرمند و یک بانو را اشغال میکند که ما چیزهای زیادی میتوانیم
در مورد وی بگوییم . ولی همین که پوشش و فاصله حذف میشود و هر چیزی
که بتوان نشان داد و به نمایش گذاشت، نشان داده شود ، این فضای
خالی خیال پردازی معلوم می گردد و تهوع حاصل از فروپاشی فانتزی شکل
می گیرد . چیزی که می ماند تصویراز زنی است که دیگر نه مایه ی فخر
یک ملت بلکه مایه ننگ و تهوع آن هاست .
منبع
faecbook
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|