مقاله

 

 

تاریخ انتشار: 13.05.2014


«قصّۀ پر غصّۀ ریحانه»

هادی مظفری



داستان غم انگیزی است داستان ریحانۀ جباری که به جبرِ حکومت
اسلامی اینروزها در آستانۀ اعدام قرار دارد. دخترکی نوزده ساله که به خاطر حفظ شرف و ناموس خود با نرینه ای چهل و هفت ساله که سابقۀ وزارت گمنام را هم در پرونده دارد، درگیر شد و ناچار به درکش واصل نمود.


قصّۀ پرغصۀ ریحانه، آینۀ تمام نمای دیگری است از حکایت شرع
اسلامی و بیدادگاه هایی که پاسدار لمپنها در راس آنها قرار گرفته اند و نه تنها از مسائل قضایی و حقوقی چیزی نمی دانند که از موهبت وجدان و ازنعمت انسانیّـت نیز سخت بی بهره اند.


در این میان ظلم و ستم مضاعف در مضاعفی هم که در این تراژدی دردناک بر ریحانه رفته است حتما و بی شک و بی هیچ شبهه ای از آنجا نشات می گیرد که مقتول، سابقۀ پست و سِمت در وزارت بدنام داشته است.


همگان می دانند که
ماهیّت این حکومت روسیاه و عملکرد قوه ای که مثلا قضائیه نامیده می شود حاکی از آن است که لمپنهای حاکم بر بیدادگاههای جهل و جنایت،راحت تر از نوشیدن یک لیوان آب، حق را ناحق و باطل را حق جلوه داده اند و اصولا برای موجوداتی اینچنینی که از شرف بویی نبرده و با وجدان نیز سخت بیگانه اند، مبرا کردن ظالم و به پای چوبۀ دار کشیدن مظلوم، عینِ واقعیت انکار ناپذیر شرع خمینی و نظام پلید اوست.


در این میان از فاکتور آگاهی توده ها نیز نباید غافل شد. ظاهرا امروز پروندۀ ریحانه به خاطر افشاگری های سراسری و جهانی شدن قضیه، که باعث بازتاب گستردۀ آن در سطح بین المللی شده است، در گلوی جانیان تکیه زده بر مسند قضا و شرع خمینی و خامنه ای جنایتکار، گیر کرده است و کار تا بدانجا بالا گرفته است که کمیته بین المللی علیه اعدام، روز 10 آوریل را روز همبستگی با ریحانه اعلام نموده است.
آری! می شود با اتحاد و همبستگی ملی دست در دست هم همدل و همصدا در مقابل این جانیان تبهکار ایستاد و جهانی را به حمایت و دفاع از حق و حقوق لگدمال شدۀ مردم ایران و بخصوص زنانِ ستم زده وادار نمود. در مقابل جنایات این رژیم، نباید سکوت پیشه کرد و دست روی دست گذاشت. افشای تبهکاریهای حاکمان فاسد و فاسق بی هیچ شک و تردیدی دستهای پلید آنان را در انجام جنایت خواهد بست و آنها را به عقب نشینیِ ناچار و ناگزیر، مجبور خواهد کرد.


ریحانه اما امروز صرفا نام یک دخترک بی پناهِ اسیر در چنگال مردان ریشوی بدکردار و پلید نیست. ریحانه نماد و نمایی است از ظلم و ستم بی حد و حسابی که بیش از سه دهه مثل بختک بر سرنوشت زن ایرانی چنگ انداخته است. حتی در دورافتاده ترین قبایل عقب افتاده نیز با دخترکی معصوم و بیگناه به جرم دفاع از شرف و حرمت خویش، چنین نمی کنند که امروز رژیم زن ستیز حاکم بر ایران، با ریحانه و ریحانه ها می کند. برای درهم شکستن ساختار حکومت این حاکمانِ ضدّ ایران و ایرانی، به پا خیزیم.


10 مه سال 2014 میلادی (20 اردیبهشت 1393

 


________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد