مقاله

 

 

تاریخ انتشار: 15.02.2015


موانع همگرائی در سطح جامعه ایران و جهان از دیدگاه کمونیزم کارگری

سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com

13 فوریه 2015



مقدمه:

در مقالات گذشته، بعد از نقد و بررسی پروژه "همگرائی پایدار ایرانیان" و نشان دادن جایگاه طبقاتی و اجتماعی آن، به ارائه تصویری وسیعتر از گرایشهای مختلف در پروژه همگرائی پرداختم و نشان دادم که جنبشها و گفتمانهای مختلف، این واژه را هم طبعا از دیدگاه و خواستگاه خود تعریف می کنند و مثل هر مقوله اجتماعی دیگر، مهر طبقاتی و نظری روی این واژه می نشیند.

این ادعا که تعریفی "فراسیاسی " یا فرا ایدئولوژیک" از این تعریف هست، از دید من انکار واقعیت تفاوتها و تضادهای طبقاتی و اجتماعی و فرهنگی است. تلاش برای "تثبیت" یک تعریف از مقوله اجتماعی سیاسی در حین مخالفت با تغییر ریشه اختلافات که جامعه طبقاتی است، تلاشی ضد علمیست. در جامعه طبقاتی باید بجای این تلاش، به روشن کردن مرزها و اختلافات بطور متمدنامه و رشد دانش اجتماعی از این اختلافات پرداخت تا جامعه بهتر بتواند قضاوت کند و صف بندیهای اجتماعی و طبقاتی بیشتر اگاهانه انجام گیرد.

در این مقاله کوتاه به این سوال می پردازیم که چه عواملی باعث واگرائی در جامعه ایران و جهان است ؟ متد علمی این خواهد بود که برای پاسخ دادن به این سوال،ابتدا بپرسیم که چه نوع همگرائی منظور است؟ در چه گفتمانی فرد ، دنبال همگرائی است؟ چرا که در سه گفتمان اصلی اجتماعی (گفتمان پیش مدرن شرقی –ایرانی، گفتمان مدرن پروکاپیتالیستی و گفتمان مدرن سوسیالیستی ) این سوال، پاسخهای متفاوت می گیرد. تلاش من اینست که مرزهای بین این سه گفتمان را در پاسخگوئی به این سول در این مقاله روشن کنم:



(1)چرا همگرائی در گفتمان شرقی –ایرانی دچار معضل هست؟



در مقاله قبلی ، توضیح دادم که گفتمان شرقی –ایرانی ، همگرائی را درون ظزف دنباله روی گله از شبان یا پادشاه یا مرجع عالیقدر یا شیخ و مراد یا رهب عالیقدر یا قبله عالم تعریف می کند. "همه با هم" به معنی "حل شدن در معشوق" و "از خود رها شدن" که همان از خودبیگانگی است تعریف می شود. عرفان ایرانی شرقی ، ایدئولوژی این از خودبیگانگی و "یکی شدن در معشوق" و "ذوب شدن" در ولایت است!

این همگرائی یا باید توسط شستشوی مغزی و مذهب و تلقیانت مشابه انجام شود یا توسط زور و درفش و به سیخ کشیدن و به دیگ روغن انداختن! تاریخ قدیم و معاصر ایران نشان داده که همگرائی اینگونه درک شده و تلاش برای همگرائی از طریق به مهمیز کشیدن مخالف! تسخیر کردن مخالف از خود بیگانه کردن مخالف!

طبعا این متد "همگرا کردن" به مرور زمان امکانش کمتر و کمتر می شود! جوامع انسانی از جمله جامعه ایران بیشتر با شیوه های مدرن زندگی اشنا می شوند و دیگر مهمیز به کسی نمی دهند.تاریخ معاصر ایران گواه است که این کشاکش دائم بین جامعه بر علیه حکومتها ، موتور اصلی واگرائی اجتماعی را استارت زده و صف بندیهای اجتماعی حول "حامی حکومت و مخالف حکومت" به مرکز تضادهای اجتماعی و طبقاتی تبدیل شده. متد همگرائی شرقی –ایرانی تاریخ مصرفش تمامست و با هزار سریش "زبان شیرین پارسی" و شاهنامه و تاریخ ظلائی یا شیعه گری قابل بازگردادندن نیست!

پروژه همگرائی شرقی –ایرانی ، به جهت طبقاتی نماینده سرمایه داری ایرانیست که تکلیف تاریخیش اینست که قیمت نفت و نیروی کار را ارزان نگه دارد تا بالاخره بتواند "در بازار جهانی ادغام" شود تا بماند! این گفتمان مجبور است کنار دیکتاتوری سیاسی بایستد یا حداکثر ادعا کند که دارد آنرا رفرم می دهد! لذا به جهت سیاسی هم مقابل منافع اکثریت مزدبگیر است و لذا واگرائی با منافع جامعه را نمایندگی می کند و قادر به همگرا کردن نیست!



(2)چرا همگرائی در گفتمان مدرن پروکاپیتالیستی دچار تضاد و تناقض است؟



گفتمان مدرن پروکاپیتالیستی که هم اکنون توسط برخی فعالین راست ایرانی هم تبلیغ می شود ، بازهم دچار تناقض است و واگرائی زمینه ای اجتماعی را نمی تواند پاسخ گوید. مدعیان این گفتمان هنوز تکلیفشان را با گفتمان شرقی –ایرانی تعیین نکرده اند و ماسک ناسیونالیستی "ایران بزرگ " و "کوروش کبیر" را به چهره دارند! نمی توانند با گفتمان پیش مدرن انقطاب خود را اعلام کنند چرا که پایگاه اجتماعیشان در جامعه ایران افشاریست که با گذشته پادشاهی قطع رابطه نکرده! لذا یک معضل مدعیان همگرائی مدرن پروکاپیتابیست ماندگاری اینها درون فضای گذار بین گفتمان پیش مدرم و مدرن است.



وجه دوم تناقض حامیان گفتمان همگرائی مدرم پروکاپیتابیست اینست که بستر مادی جامعه بحران زده سرمایه داری چه در سطح جهان و چه در ایران را نمی خواهند ببینند و این موتور بزرگ واگرائی یعنی نظام اقتصاد سرمایه داری را انکار می کنند و حداکثر خوهان ایجاد جامعه "دموکراسی" هستند در جامعه ایران!

نتیجه این تناقضان نظری ، در پراتیک تلاش برای همگرائی جیست؟

گفتمان مدرن پروکاپیتالیست ، دامنه مخاطبانش همان اقلیت است که گفتمان "شرقی –ایرانی"، یغنی طبقه وابسته به سرمایه و طبقه حاکمه نماینده آن! این گفتمان نمی تواند اکثریت جامعه را به همگرائی دعوت کند چرا که مسیری را که نشان می دهد ، مسیر واگراست! جامعه مبتنی بر سرمایه داری اولا در ایران نمی تواند حتی به "دموکراسی" فرا روید و دوما با رشد مناسبات سرمایه داری، همانطور که در غرب شاهدیم، دره فقر و غنا توسعه می یابدو تضادهای اجتماعی ، جنگها و نابودی محیط انسانی و محیط زیست وسعت می گیرد.گفتمان "همگرائی "پروکاپیتالیستی ، از آنجا که سود محوری را نفی نمی کند، در تناقض است با پایداری در توسعه روابط انسان و طبیعت، ناتوانست در ایجاد پایداری میان انسانها و ناتوانست در انتگره کردن انسان در جامعه ایران با جامعه جهانی. جهان معاصر ، افقی است که حامیان نظام سرمایه داری ، وعده داده بودند! این "پایان تاریخ" در واقعیت است اما پایان تاریخ بروایت سرمایه داری!



(3) گفتمان همگرائی از پایگاه سوسیالیزم و معضلاتش:



ناتوانی و شکست گفتمانهای شرقی ایرانی و مدرن پروکاپیتالیست در ایجاد همگرائی بطور طبیعی دلیل پیروزی گفتمان همگرائی از زاویه سوسیالیستی نیست.همانطور که بحران موجود سرمایه داری بطور طبیعی و خود بخودی به سوسیالیزم نخواهد روئید! عدم حضور و مداخله گری جنبش کمونیستی و سوسیالیستی ، عامل ماندگاری واگرائی ها و رشد تضادهای طبقاتی و به هدر رفتن نیروها و منابع انسانی و طبیعی است.جهان معاصر تایید گر این احکامست.

در مقابل گفتمان همگرائی سوسیالیستی ، هم درون جنبشهای حامی این گفتمان واگرائی هست و هم بین این گفتمان و گرایشهای متضاد بیرون آن.

موانع درونی پیروزی گفتمان سوسیالیستی همگرائی:

گفتمان سوسیالیستی یکنواخت نیست و گرایشات متضادی درش حاضر هستند.چپ و کمونیزم ایرانی هنوز بسیار الوده است به لنینیزم و استالینیزم که گفتمانهای حامی دیکتاتوری هستند.تاریخ این سیاستها سرکوب بوده و نمی تواند بیش از سرکوب مخالف نتیجه بدهد.گفتمانهای لنینیست و استالینیست و مائویست اساسا گفتمانهای شرقی و پیش مدرن هستند.چرا که بر اصل تحمل مخالف استوار نیستند .بر اصل استفاده از اختلاف برای پیشرفت اجتماعی استوار نیستند.بر اصل طبیعی بودن اختلاف استوار نیستند.اینها گفتمانهائی هستند که جامعه را همرنگ می خواسته اند و می خواهند.به تمرکز قدرت حزب الیت استوارند.

تاریخ گفتمان همگرائی سوسیالیستی در جامعه ایران متاسفانه شکست خورده همانطور که گفتمان شرقی ایرانی. به ظاهر اینها متضاد بوده اند و در باطن یکی!هر دو به گفتمانهای پیش مدرن تکیه دارند. لذا یک شرط مقدم پیروزی گفتمان همگرائی سوسیالیستی عبورش از گفتمان پیش مدرن است به گفتمان مدرن و پذیرش بدون قید و شرط امر مخالفت!

موانع بیرونی پیروزی گفتمان همگرائی سوسیالیستی:



تناقض درونی گفتمان سوسیالیستی اینست که در جامعه طبقاتی و واگرا مطرح می شود! خود این یک تناقض است که ریشه در مادیت دارد. چرا که گفتمان سوسیالیستی با بلند کردن پرچم سوسیالیزم در واقع به تضاد موجود مادی اشاره دارد خوهان روشنسازی تضادهاست و نشان دادن عامل واگرائی ها.

برخی مارکس را از این زوایه درون گفتمان واگرا طبقه بندی کرده اند.اندیشه او را ضد همگرائی نامیده اند چرا که اشاره به وضعیت مادی جامعه دارد .اما نکته اینجاست که مارکس و کمونیستها برای رفع عوامل واگرائی تلاش کرده اند! همگرائی و واگرائی خودشان انعکاس مادیتهای اجتماعی و مادی هستند.هر قدر که در بازسازی این واقعیتها همواره تفکر انسان و سیاستها موثر بوده اند.

نظام سرمایه و بازسازی واگرائی:

گفتمان سوسیالیستی و مدرن همگرائی از اینجهت حامل یک مسئولیت تاریخی است.این مسئولیت عبارتست از اشاره و مبارزه و سازماندهی برای پایان دادن به علت تضاد انتاگونیستی که واگرائی را بطور خونین و اشتی ناپذیر بازتولید می کند.نمی تواند جامعه سرمایه داری بماند و طبقات متضا د جامعه تصمیم بگیرند واگرا شوند.زبان مفاهیم و خواستهای جنبشهای اجتماعی موتور واگرائی را انهم بطور خشونت امیز روشن نگه می دارد!

عادت مردم:

از معضلات دیگر گفتمان سوسیالیستی و مدرن همگرائی ، عادت مردم است.عادتی که ریشه در فرهنگسازیها و تجارب تاریخی و زندگی زیر دیکتاتوریها و شکستها و سرکوبها دارد.عادتی که اعتماد را در جامعه می کشد و منفرد ماندن را شرط بقا می خواهد.

وضعیت گذار بین گفتمان پیش مدرن و مدرن:

مغضل دیگر پروژه همگرائی سوسیالیستی ماندگاری فرهنگ ایرانی در دره بین پیش مدرنیته و مدرنیته است . این وضعیت گذار گریبان جامعه ایران را طی سده گذشته گرفته و به رغم تلاشهای فراوان فرصتها مرتب از دست رفته است.

نبودن آزادیها و عامل دیکتاتوری:

بخش دیگر معضل گفتمان همگرای سوسیالیستی برمی گردد به نبود ازادیهای سیاسی و در نتیجه عدم دسترسی جامعه به مناظره ها و جدلهائی است که بتواند مرزها و سایه روشنهای گرایشات مختلف را روشن کند.اشتراکات روشن شود و تضادها واضح کردند.نفس دیکتاتوری مانع بزرگ همگرائی جامعه بوده و خواهد بود.



خلاصه:

در سری مقالات اخیرم در موضوع همگرائی تلاش من این بود که بتدریج نظریه همگرائی مدرن و سوسیالیستی را در نقد به نظریه راست همگرائی ارائه دهم.سایه روشنها از دید من مشخص شد و فکر می کنم زمان و درگیر شدن سایر فعالین سیاسی و فرهنگی در این بحثها بتواند این بحثها را به پیش ببرد و اجتماعی کند.تا این بحثها پا نخورد و مناظره ها انجام نشود جامعه ما و فعالین ما در شناخت التراتیوها دچار ابهام خواهند ماند.نفش روشنفگری چپ و کمونیستی در ارائه این مفاهیم و بازتعریف انها در کانتکس معضلات جهان معاصر و جامعه ایران لسیار حیاتیست و شرط مقدم پیشبرد پراتیک اجتماعی برای تحول انقلابی .



منابع بیشتر:

(1)آرشیو نقدها به پروژه" همگرائی پایدار ایرانیان" و موضوع همگرائی (از: سعید صالحی نیا):

پروژه های همگرائی و نبرد سیاسی فرهنگی بین راست و چپ
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٥/750-پروژه-های-همگرائی-و-نبرد-سیاسی-فرهنگی-بین-راست-و-چپ

نگاهی به پروژه "همگرائی پایدار" ، تلاشی برای ارائه فرمول همگرائی
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٥/746-نگاهی-به-پروژه-همگرائی-پایدار-،-تلاشی-برای-ارائه-
فرمول-همگرائی

تضاد گفتمانهای انسانگرا و ملی گرا در تلاش برای همگرائی
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٥/747-تضاد-گفتمانهای-انسانگرا-و-ملی-گرا-در-تلاش-برای-همگرائی

نگاهی نزدیکتر به "هویت ایرانی" در پروژه "همگرائی پایدار ایرانیان"
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٥/749-نگاهی-نزدیکتر-به-هویت-ایرانی-در-پروژه-همگرائی-پایدار-ایرانیان

نگاهی به مبانی تئوری همگرائی پایدار در تاریخ فلسفه اجتماعی
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٥/752-نگاهی-به-مبانی-تئوری-همگرائی-پایدار-در-تاریخ-
فلسفه-اجتماعی

سه نگاه به همگرائی در سه گفتمان

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٥/754-سه-نگاه-به-همگرائی-در-سه-گفتمان



(2)کلیپهای مناظره سیاسی در موضوع همگرائی:

شماره 54: همگرائی چیست و خواستگاهش در کدام گفتمان است؟
با شرکت: سعید صالحی نیا، سپهرداد گرگین و مسعود اسماعیل لو
با مدیریت سیمین مجد
https://www.youtube.com/watch?v=H_SvbJ58WJ4&feature=youtu.be


شماره 53: نگاهی نزدیکتر به پروژه "همگرائی پایدار ایرانیان"
با شرکت مسعود اسماعیل لو، سپهرداد گرگین و سعید صالحی نیا
با مدیریت: سیمین مجد

https://www.youtube.com/watch?v=ne6JbnR3-rY&feature=youtu.be


شماره 52: نگاهی انتقادی به همگرائی و پروژه "همگرائی پایدار ایرانیان"

با شرکت مسعود اسماعیل لو، سپراداد گرگین و سعید صالحی نیا
با مدیریت سیمین مجد

https://www.youtube.com/watch?v=Gmc89MOZfds&feature=youtu.be
 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد