|
تاریخ انتشار :04.12.2016
کاسترو مداح
خمینی ، حمید تقوائی مداح کاسترو و "ریزش کمونیستهای کارگری"!
سعید صالحی نیا
salehinia@aol.com
3 دسامبر 2016
"ایشون (خمینی) شخصیت بسیار قابل احترامی بودند..یک انسان استثنائی
بود..حضور در اینجا (خانه خمینی) مثل رویاست.. ایشان بذر قهرمانی
می کاشتند..
دیروز پس از اینکه به مرقد امام مرقد ساده ای دیدم مثل قبر فرعون
نبود..ارامگاه مرد فروتن و برخاسته از مردم..( سخنرانی کاسترو در
تهران)"(4)
مقدمه:
"دفاعیات" حامیان کاسترو بواقع اقرار آنهاست به اینکه اگر بقدرت
برسند همان خواهند کرد که او کرد.باید دقیق شد!توده ایزم و فدائیزم
و راه کارگریزم اینها سنتا دنبال کمونیزم بلوک شرقی و اردوگاهی
بوده اند و حمایت از کاستروئیزم ذاتی اینهاست.منطق کمونیزم ایرانی
همینست.
بامزه اینست که بقول محمد آسنگران"تعدادی کمونیست کارگری" مثل
رفقای بغل دستش یعنی کاظم نیکخواه(3) و بعدا حمید تقوائی، نشان
دادند که ریزش کمونیستهای کارگری(1) آنهم در سطح "رهبران فرقه ها"
به دامن چپ سنتی بیشتر دارد ارگانیزه می شود و علنی!
همانطور که پیش بینی می شد انواع فرقه های کمونیست ایرانی هنوز در
حال عزاداری برای کاسترو هستند و انواع استدلالات بامزه را می
آورند تا او و حکومتش را از زیر انتقاد بیرون بکشند. من در مقاله
قبیلم به برخی از این "دفاعیات" پرداختم.در این مقاله متمرکز می
شوم روی واقعیتی بنام اتحاد استراتژیک کاسترو و حکومتش با رژیم
جنایتکار و ضد کمونیست اسلامی ایران و توضیح می دهم که این اتحاد
ریشه در چه دارد و چرا یک "اشتباه" نبوده و نیست؟ در ضمن نگاهی می
اندازم به دفاعیه یک ارادتمند دیگر بنام حمید تقوائی که لیدر مادام
العمر فرقه کمونیست کارگری است:
(1)کاسترو مداح خمینی و متحد استراتژیک رژیم اسلامی آیا اشتباه بود؟
از همان ابتدای تشکیل نظام اسلامی در ایران فیدل کاسترو همراه گله
کمونیستهای بلوک شرقی توده ای در ایران به "متحدین ضد امپریالیست"
امام خمینی ملحق شد. بعد از مرگ خمینی اتفاقا به ایران سفر کرد و "ارادتهای
خالصانه" خود را به اینصورت نشان داد:
"ایشون (خمینی) شخصیت بسیار قابل احترامی بودند..یک انسان استثنائی
بود..حضور در اینجا (خانه خمینی) مثل رویاست.. ایشان بذر قهرمانی
می کاشتند..
دیروز پس از اینکه به مرقد امام مرقد ساده ای دیدم مثل قبر فرعون
نبود..ارامگاه مرد فروتن و برخاسته از مردم..( سخنرانی کاسترو در
تهران)"(4)
حامیان و "ارادتمندان" کاسترو مدعی هستند او یک اشتباهی کرده! من
مدعی هستم این اشتباه نیست.یک خط استراتژیک است که نقدها به
لنینیزم کاملا بهش پرداختم.
نظریه اتحاد ضد امپریالیستی را لنین پایه گذاشت.طی این نظریه
کمونیستها با سایر جنبشها بر علیه امپریالیزم باید متحد شوند!
کاسترو همان کرد که توده ایها همان کرد که کمونیستهای بلوک شرقی
خاورمیانه با صدام و اسد و قذافی! این به هیچ وجه یک اشتباه نبود و
نیست!
کاستروئیزم به سرعت بعد از بقدرت رسیدن تبدیل شد به دنبالچه بلوک
شرق و همان کمونیزم بلوک شرقی را به عاریه گرفت.اتفاقا جدائی
چگوارا از کاسترو ریشه در همین داشت . کاسترو در اتحاد با حکومت
شوروی هم در سیاست خارجی و هم در سیاست داخلی متدها و طرح های بلوک
شرقی را پیاده کرد.
کمونیزمی که خودش را با کاسترو تداعی می کند به مردم قول حکومتی
شبیه به او را می دهد! حکومتی که با جانیان متحد می شود تا
بماند.حکومتی که ارزشهای اخلاق سیاسی برایش معنی ندارد.به ماندن می
اندیشد به حفظ قدرت می اندیشد.اصول برایش معنی ندارد!
(2)جمید تقوائی هم "ارادتمند" به کاستروست او را بهتر از ترامپ می
داند!
در این میان بعد از اعلام ارادت کاظم نیکخواه به کاسترو حمید
تقوائی هم وارد میدان شد تا ثابت کند حرف اسنگران راست است! بله
ریزش کمونیستهای کارگری به سمت چپ سنتی ارگانیزه شده و ماهی از سرش
مشغول گندیدنست!
ایشان می فرماید:( 2):
" انقلاب کوبا نتوانست به یک جامعه آزاد و برابر و مرفه سوسیالیستی
شکل بدهد و حتی فقر و محرومیت را از جامعه ریشه کن کند اما مهمترین
عامل این امر توطئه ها و سیاستها و تحریمهای اقتصادی دولت آمریکا
بود. تجربه کوبا تجلی تلاشها و دستاوردهای ارزشمند یک جامعه
انقلابی برای رسیدن به آزادی و برابری، و در عین حال بیانگر توطئه
های بزرگترین سرمایه داری عصر ما علیه این تلاشها است.
یک دانشجوی آمریکائی میگوید “اگر حکومت ترامپ همانی باشد که او
وعده میدهد، آنوقت به نظر من فیدل کاسترو مطلقا رهبر بهتری برای
مردم کوبا بوده است تا ترامپ برای مردم آمریکا. ”
در این تردیدی نیست اما کاسترو نه تنها در مقابل ترامپ بلکه در
مقایسه با همه روسای جمهور آمریکا، رهبر بهتری برای مردم بوده است"
ببینیم جناب تقوائی چه شگردهائی بکار برده تا ارادت خود به کاسترو
را توجیه کند:
اول: ایشان می پذیرد که انقلاب کوبا نتوانسته جامعه سوسیالیستی ،
آزاد و برابر شکل دهد.جای شکرش باقیست چون توده ایها چند دهه کوبا
را "جزیره سوسیالیزم" می نامیدند!جزیره آزادی!
ب: اما بطور بامزه ای یک فرماسیون و یک جامعه در ذهنش خلق می کند
که اسمش "جامعه انقلابی است". باید از ایشان و حامیانش پرسید که
اگر کوبا آزاد، برابر و سوسیالیستی نبوده این "چامعه انقلابی" چه
صیفه ای است؟ یعنی جامعه ای که سوسیالیستی ، آزاد و برابر نباشد
طبیعتا اسمش جامعه دیکتاتوری، نابرابری و سرمایه داریست! نام واقعی
جامعه کوبا اینست.نمی شود حکومتی مستقر باشد نظام پلیسی داشته باشد
و نظام غیر سوسیالیستی و غیر آزاد؟ و نابرابر داشته باشد و جامعه
اش "انقلابی" باشد آنهم 50 سال!
ج:تقوائی مثل توده ایها مدعی است که اگر جامعه کوبا، آزاد، برابر و
سوسیالیستی نشد علت اصلیش توطئه های دولت امریکاست! خوب دقت کنید!
ایشان دارد به مردم ایران وعده می دهد که اگر به فرض محال بقدرت
برسد بخاطر ماندن توطئه های امریکا ایشان قرار است جامعه انقلابی
بسازد که فقر باشد، دیکتاتوری باشد، نابرابری باشد و سوسیالیزم
نباشد! این نتجه گیری منطقی حرفهائی است که ایشان سر هم کرده و
قبلا توده ایها گفته اند!
د: تقوائی در حضیض بی بضاعتی فکری مجبور می شود ترامپ را با کاسترو
مقایسه کند! بعد بگوید که او "برای مردمش بهتر بوده!" خوب دقت کنید!
حزبی که با منصور حکمت آغاز شد و دنبال خط مستقل کمونیستی بود مثل
حامیان بد بر علیه بدتر ، رهبری دارد که دنبال بد است چون بهتر از
بدتر است! این دقیقا نقطه ای است که اون حزب بهش رسیده!
اینجا هم حمید تقوائی دارد جامعه را فرا می خواند که بین بد و بدتر
بین ترامپ و جامعه غیر آزاد ،نابرابر و غیر سوسیالیستی کاستروئی
یکی را انتخاب کنند!
خلاصه کنم:
دفاع از کاسترو دفاع از کمونیزم ورشکسته عقب مانده ضد امپریالیستی
است.آنها که حامی کاسترو هستند دارند ماهیت سیاسی خود را نشان می
دهند.دارند به دنیا اعلام می کنند که مثل کاسترو خایه مالان
حکومتهای دیکتاتوری و اسلامی خواهند بود.دارند اعلام می کنند که
قرار است انتخاب بشریت را بین بد و بدتر نمایندگی کنند.دارند به
مردم دروغ می گویند که چیزی داریم بنام "جامعه انقلابی" که در خین
آزاد نبودن، برابر نبودن، فقیر بودن و سوسیالیست نبودن باید ازش
حمایت کرد.
تقوائی هنوز در ذاتش یک مائوئیست است و هر قدر به آخر عمرش نزدیک
می شود بیشتر برمی گردد به هویت اصلی سیاسیش آنهم بنام رهبر
مادامالعمر حزبی که منصور حکمت بنیاد گذاشت! بی ربطی حمید تقوائی
به سنتهای کمونیزم مدرن کارگری هر روز بیشتر ظاهر می شود.بی
اعتقادی او به کمونیزم آزادیخواه که الگوهای مهمل بلوک شرقی را نفی
کرد .
حمید تقوائی بخشی از ریزش کمونیزم کارگری به همان چپ سنتی است که
آسنگران آدرسش را داده! پیگیرانه باید با این موضع گیریها ایستاد و
افشایش کرد!
کاسترو از موضع آزادیخواهی برابری طلبی و سوسیالیزم مدرن غیر قابل
دفاع است.دفاع از او غلتیدن به دامان کمونیزم سننتی ایرانیست.
.
منابع بیشتر:
(1)خویشاوندی چپ سنتی و ضد امپریالیست با جنبش اسلام سیاسی (محمد
آسنگران)
http://www.azadi-b.com/G/2016/11/post_30.html
(2) حمید تقوائی: کاسترو یا ترامپ: دنیا به چه نوع رهبری نیاز دارد؟
https://rowzane.com/content/ht/article=77634
(3) حزب توده ، کاظم نیکخواه و سهراب سوری در عزای فیدل کاسترو (سعید
صالحی نیا)
http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=61126
(4)کلیپ های سخنرانی کاسترو در تهران در مورد ساده بودن قبر خمینی
و ساده بودن زندگی یک رهبربزرگ!
https://www.facebook.com/batebiahmad/videos/1019356388193603/?__mref=message_bubble
https://www.youtube.com/watch?v=C4eW41ZBQbQ
(5) مصاحبه با سعید صالحی نیا مناظره سیاسی، برنامه 114، در حاشیه
مرگ فیدل کاسترو و ادامه ترامپیزم:
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|
