مقاله

 

 

تاریخ انتشار: 13.02.2015

حرف حسابی ، خطاب به ناحسابی ها !

hoshyaresmaeil@live.com

 

مطلبی از فعالی سیاسی خواندم که هر چند موضوع تکراری ، ولی حرفش حسابی است . نویسنده دلخور است که چرا اپوزسیون ایرانی هنوز بعد از 36 سال متحد نمیشود ؟ چرا نباید یک بار دیگر " همه با هم " را تجربه کرد ؟ تنها اشکال این مطلب این است که نویسنده یا در جریان سابقه امر نیست و یا فراموش کرده است که سالهاست نامه های متعدد با ادبیات متفاوت ، خطاب و برای اتحاد اپوزسیون نوشته شد ، ولی بعد ازهر نامه فقط  فاصله ها بیشتر شد . این نتیجه نشان میدهد که شعار معروف " همه با هم " هنوز معنی "همه با من" را میدهد !

 

 

http://hosseinladjevardi.blogspot.ch/2015/02/36.html#more

 

 

مجموعا کارشان از گوش دادن به این خطابه ها و نامه ها گذشته است . انواع نامه های سرگشاده طی 36 سال ، نصایح ، راه حلها ، جنگها ، روشهای حسینی و خون، روشهای حسنی ، انقلابی ، ارتجاعی ، تندرو ، معتدل ، یواشکی...خلاصه این حکایت تکراری بی فایده است . بهترین حرفها را میزنند ، فقط نمیدانیم مخاطب کیست ؟

 

 

به طور کلی و مجموعا وقتی نامه سرگشاده با این محتوا مینویسیم مخاطبمان بیشتر از انگشتان یک دست نیست .

 

 

- مجاهدین خلق که بزرگترین نیروی مخالف هستند . تجربه و امکاناتشان از همه بیشتر است . تنها مشکلشان این است که کس دیگری را به جز خودشان و ادبیاتشان و تفکرات دنیای بسته خودشان و اسلام خودشان قبول ندارند . هدفشان با جدیت نابودی حکومت اسلامی است ولی نه برای کثرت گرایی و آزادی...این را اعمال و کردار همین امروزشان فریاد میزند ! سرسوزنی انتقاد برای سیستمش زهر کشنده است و پدیده ای به نام منتقد نمیداند چیست ؟ به همین خاطر منتقد و مزدور را یکی معرفی میکند ! دستشان میرسید بلایی سر مردم ایران میآوردند و به قول خودشان ، چوبی توی کون بورژوازی غیر ملی میکردند که استالین و خمینی همزمان سوسک شوند و روشان کم شود....!

 

 

- جریان موسوم به سلطنت که رضا پهلوی وارثش است . هنوز نوستالژی خونین زمان پدرش را دست مایه یا سرمایه فعالییت خودش میکند . غافل از اینکه آن نوستالژی خونین زمان پدرش ، افتخاری ندارد و قابل دفاع نیست . هرچقدر هم گفتیم که پسرجان ، کثرت گرایی و آزادی حتی با ادبیات سلطنتی تو در تضاد است ، چه رسد به چیزهای دیگر ! بعد از 36 سال هنوز برای خودشان هم معلوم نیست که این پسر وارث تاج پدر وسلطنت است یا یک فعال مستقل سیاسی خلاق ؟ البته رضا پهلوی میتواند دلخوش باشد که تنها وارث تاج وسلطنت است . ولی این وراثت اتوماتیک خلاقییت سیاسی نمیدهد. آن تاج وتخت و سلطنتی که برای این جریان نوستالژی شده ، درموزه تاریخ هم برایش جایی نیست !

 

 

- جریان اصلاح طلبان حکومتی ، که کردیت سیاسی غرب و خود حکومت اسلامی را با هم دارند . این نرم تنان از اول اینجوری نبودند . آنها همان سخت پوستان سابق هستند که بعد از تمام شدن مهماتشان اصلاح طلب شدند . نمونه اش هادی غفاری بود که اون قدیما برایش ، پاره کردن روزنامه مخالف با پاره گلوی مخالف فرقی نداشت و هر دو را با هم پاس کرد ! بعضی از این موجودات مدعی هستند که از سرنگون شدن سلطنت پشیمان هستند و البته کار اصلی همه شان ، انحراف افکار عمومی به سمت آدرسهای انحرافی است .

 

 

- نیروهای موسوم به چپها ، که بخشی مثل ماموت در گذشته جا مانده اند و هنوز دیکتاتوری پرولتاریا را تنها راه نجات جهان میدانند.... ! این  دیکتاتوری پرولتاریا هم ترجمه ساده اش میشود اینکه : کارگر باید چوب بکند به کون تمام غیر کارگرها ! بخشی هم در نظم نوین ذوب میشوند حتی قدرت تشخیص این گونه از چپها هم ، به سایتهای اصلاح طلبان بسته شده است !

 

 

- افراد و جریانات دیگری هم هستند که زیرمجموعه همان لیست بالا میشوند . هویت سیاسی مستقلی ندارند . این جماعت اول زور میزنند که خودشان پرچمدار یا جلودار اپوزسیون شوند . بعد که نمیشود ، شروع به خرید و فروش اوراق منافع ملی در بازار بورس ذهن خودش میکند . هر وقت لازم باشد چپ میشود، اگر سودی داشته باشد اصلاح طلب هم میشوند . یک روز طرفدار مجاهد است و یک روز ضد مجاهد . یک روز به رضا پهلوی میگوید ولیعهد ایران و روز بعد به ولیعهد ایران میگوید رفیق.... ! خلاصه که یه توپ دارن قلقلیه.....

 

 

مجموعا محتوای نامه خوب است ولی معلوم نیست خطاب به کی است ؟ حکایت اپوزسیون ایران مثل کودک فلجی است ، که به دلیل اختلالات ژنتیکی ( فرهنگی ) افلیج به دنیا آمد و حالا 40 ساله شده ، و دراین سن و سال دیگر امیدی به بهبودی آن با نامه نگاری مودب و غیرمودب نیست . یعنی خداوند بزرگ به این پدیده عمر نوح 1000 ساله هم بدهد ، باز هم چیزی عوض نمیشود و شکل دیگری نمیتواند زندگی کند ! بین خوش بینی کاذب و بد بینی مفرط ، یک نقطه ای هست به نام واقع بینی ! واقع بینی یعنی اینکه تمام موجودی امروز زمین سیاست ، تجربه شد که اساسا بلد نیست طور دیگری زندگی کند ! نسلهای آینده حتما راه طور دیگری از زندگی سیاسی را پیدا خواهند کرد .

 

 

مدتها پیش سخنگوی حکومت اسلامی گفته بود کدام اپوزسیون ؟ اینها ظرفییت نوشیدن یک چای یا قهوه را با هم ندارند ! آخرش هم همین حکومت یحتمل آستین بالا میزند و همه را به نوشیدن چای سیاه یا سبز دعوت میکند و برای هر کدام هم ، بسته به سلیقه خودش یک وزن و جایگاهی مشخص میکند . البته "اگر" واقعا در مسیر استحاله قرار گیرد....

 

 

 

 

 

اسماعیل هوشیار

12.02.2015

 

 

 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد