مقاله

 

 

تاریخ انتشار :28.07.2015

سیاست حزب موتلفه اسلامی یا سیاست سکولار دمکراسی؟

نوید اخگر


 

به نماز های جمعه و جمعه گردیهای ولی فقیه و اسلام عزیز! توجه کرده اید بطور مثال قانونی را وارد جامعه میکند و مثلا میگویند در قرآن آمده که حجاب جزو محکمات است قانون یا رو سری یا تو سری و زنان باید پوشیده از خانه بیرون بروند خوب این میشود قانون حجاب اجباری ساری و جاری در رگ و ریشه بچه حزب الهی ها و بسیجیان و پاسداران که راهی خیابانها میشوند از امر به معروف و نهی از منکر تا دستگیری و کمیته و زندان و تجاوز و کشتار این توالی ادامه میآبد.


وقتی مردم به این قانون اعتراض کردند بعد آخوند را میفرستند روی منبر و ایشان هم از لولو خورخوره شیطان بزرگ میترساند و میگوید که با این اعتراضات و اعتصابات مردم به انقلاب و اسلام عزیز ضربه خواهند زد و آنان را از عقوبت دنیوی و اخروی میترساند.


اسماعیل نوری علا در جمعه گردیهای خود از همین قانون نماز های جمعه و از جمعه گردی های ولی فقیه پیروی میکند یعنی ابتدا به من که از او سئوال میکنم چرا ادبیات سکولار را سانسور میکنی و منتشر نمیکنی میگوید من ادبیات ضد اسلامی را (توجه کنید به لغت ضد اسلامی) منتشر نمیکنم و در ادامه میگوید من به ادبیات ضد اسلامی اجازه نمی دهم منتشر شود بعد رو میکند به اسفندیار منفرد زاده که کنار من ایستاده و میگوید من خدا پرستم البته وقتی به قدرت رسیدم شاید جور دیگری فکر کنم و اسفندیار منفرد زاده هم به این حرفها میخندد ولی نمیدانم تا چه عمقی این گفتار ها او را می گزد و زهر در جانش فرو میکند.


وقتی در جلسه علنی مطرح میکنم که جلو این اسلامی که تمام شاخک های فکری سیاسی ایدئولوژیکش مانند اختاپوس به تن و بدن جامعه ایرانی تنیده باید همانند جنگ جهانی دوم که اروپا و جهان فاشیزم را محکوم و منزوی و ممنوع کردند همین سیاست بر روی فاشیزم اسلامی در ایران پیاده شود و فاشیزم اسلامی را ممنوع و منزوی کنیم به من رسما میگوید شما فاشیست هستید. این جملات را بعنوان قانون، همانند قانون حجاب اجباری یا رو سری یا تو سری مطرح میکند در چهار چوب باصطلاح سکولار دمکراسی، ولی در جمعه گردی های خود موازی با نماز جمعه جوجه بسیجی ها و پاسدارانش را کیش میدهد که بروید و هر انکس را که به این گفتار ناب خدائی اعتقادی ندارد منکوب کنید و معترضین را از حکومت اسلامی و لولو خور خوره دنیوی اخروی میترساند و اشک ریزان از منبر جمعه گردی پایئن میآید.


در تاریخ ایران زنانی چند بوده اند که در بی مایگی و جهالت و سفاحت زبانزد خاص و عام بوده اند مانند لب سرخک ارتجاع شیرین عبادی که هنوز هم اسلام اسلام میکند و اخوند حلوا حلوا مینماید و قوانین دمکراتیک در قرآن و اسلام پیدا میکند و یا شکوه میرزادگی که در خیانت و جنایت بر علیه آزادیحواهانی نظیر خسرو گلسرخی و لو داد و بکشتن دادن آنان زبانزد خاص و عام است با سفاحت هایش جا پای لب سرخک ارتجاع شیرین عبادی میگذارد منشور کورش در آزادی اسلام عزیز را هوا میکند و با یاری اسماعیل نوری علا به منقدان اسلام حمله میکنند آنان را فاشیست و ضد اسلام مینمامند و به آنان بفرم های مختلف بی حرمتی میکنند.


آیا تصور میکنید ارتجاع شاخ و دم دارد یک صحنه تاتر تشکیل بدهید که در یک طرف آن جلال آل احمد حامی شیخ فضل الله نوری وشیرین عبادی و شکوه میرزادگی و اسماعیل نوری علا ایستاده اند و در طرف دیگر خیل شاعران مشروطه که شیخ فضل الله نوری را بدار کشیده اند ولی کسی آنان را فاشیست خطاب نکرده است و احمد کسروی ضد اسلام و صادق هدایت از کسروی بدتر و ........ امروز هم من فاشیست تصور میکنید شاعران مشروطه و احمد کسروی ها و صادق هدایت ها وقتی میشنیدند که سیاست حزب موتلفه اسلامی دوباره سر بلند کرده و حکم سانسور احمد کسروی و کشتن و فاشیست خواندن شاعران و نویسندگان و سانسور ادبیات سکولار را بنام ضدیت با دین مبین میدهد آیا دهان این هرزه گویان و یاوه سرایان و بسیجیانشان را آبکش نمیکردند؟


با فاشیست که نمیشود مسالمت کرد فاشیست را باید از سر راه برداشت حزب موتلفه اسلامی از روی هوا و هوس که کسروی کُشی نکرده معتقد بوده که ایشان ضد اسلام و فاشیست است البته بزبان آن دوران که حتمن میشده زندیق و کافر و بی دین و امروز میشود فاشیست.
آیا این اسلام نبوده که با همه چیز از حقوق بشر گرفته تا هر نوع آزادی انسانی ضدیت نشان داده آیا این حق افراد و سارمانها نیست که در مقابل سالیان سال فقه گردن کلفت شیعه که هیولائی را میماند اعتراض و اعتصاب کنند؟ سازمانهای منقد اسلام به جهانیان بقبولانند که نمیشود زیر نفوذ اسلام بگفته شیرین عبادی و شکوه میرزادگی و نوری علای خدا پرست باز سر خم کرد این جامعه میخواهد آزاد شود دیروز با مارک زندیق و کافر و بی دین بعد با مارک طاغی و باغی و امروز با مارک فاشیست هر منقد اسلام را سرکوب میکنند و خود را سکولار و دمکرات مینامند و میگویند ما اجازه نمیدهیم کسی ضد اسلام بنویسد گوئی آنهائی که میخواهند ضد اسلام بنویسند میروند از وزارت اطلاعات و ولی فقیه و وزارت ارشاد اجازه رسمی میگیرند که بروند و ضد اسلام بنویسند. نمیگویند این اسلام است که با همه چیز ضد است و این حق مسلم مردم و انسانهاست که این دین ضد بشر کثیف را نقد کنند و جامعه را از قلُ و زنجیر های آن رها نمایند همانطور که جهان از فاشیست های هیتلری خود را رها گردانید .

نوری علا اسماعیل خوئی را هم میکشند پای این منبر که پا منبری او را بکند و بگوید سازمانها حق ندارند بر علیه اسلام موضع بگیرند و از صدای امریکا و تلویزیون های لوس آنجلسی هم این تئوریزشان را بگوش جهانیان میرسانند بجای انکه اینهمه کانالهای تلویزیونی و خبری که در اختیارشان قرار داده شده از دولتهای اروپا و امریکا بخواهند با اسلام باید همچون فاشیزم هیتلری در جنگ دوم جهانی رفتار کنید این فاشیزم اسلامی را منزوی و محکوم و از جامعه طرد کنید خوئی میگوید سازمانها نباید حق داشته باشند در مورد اسلام نقد کنند چون اسلام دین مردم است و یک رژیم تا دندان مسلح تروریست را در پشت دین مردم مخفی میکنند.


26 جولای سال 2015 میلادی سوئد استکهلم

 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد