مقاله

 

 

تاریخ انتشار :22.12.2015


روند تشدیدِ تضاد ها و اختلافات درونی نظام!

محمد هادی



حذف فیزیکی نقطه اوج و برگشت ناپذیرِ جنگ گرگها!
 

در رابطه با اختلافات و تضادهای درونی رژیم، بحث و تفاسیر مختلفی وجود دارد در دو برداشت متفاوت، برخی آنها را سرکاری و برای سرگرم نمودن مردم دانسته و برآنند که آخوندها در یک سناریو و تقسیم کار از قبل تعیین شده، ادا و نمایش داشتن جناحهای مختلف در داخل رژیم را-برای زنده نگهداشتن امید تغییر از درون نظام برای مردم و دادن پز دموکراسی در محافل بین المللی-بازی میکنند! و بعضی دیگر بدون بودن عدد و داشتن وزن سیاسی، ضمن دخیل بستن به باندهای مختلف آخوندها، در نهایت به بازیچه ای در جناح بندی های درونی نظام تبدیل میشوند! بدور از اینگونه افراط و تفریظ ها، بسیاری از علائم و واقعیت های موجود گواه این امرست که تضادها و اختلافات درونی رژیم-بدلایل عینی و تفاوت و تضاد منافع افراد و جناحهای مختلف-اولاً طبیعی و واقعی است و دیگر اینکه همواره در یک سطح و عمق نبوده و نخواهند ماند و در ادامه نهایتاً به نقطۀ برگشت ناپذیر و عدم توانایی نظام، در جمع و جور نمودن آنها منجر خواهد شد!


در واقعی بودن درگیری های درونی نظام غیر واقعی به نظر میرسد که مثلاً طبق قراری قبلی، قرار شده که پسر رفسنجانی در اوین آب خنک-ولو با چلوکباب هایی که هر روز فائزه و مادرش برای او می آورند-بخورد و سایر آقا زاده ها در دوبی و ترکیه حال کنند! اما در عین واقعی بودن اختلافات، جناح های مختلف درون نظام میدانند که همه-حالا یک مقدار کم و یا زیادتر-مورد تنفر مردمِ بی تفاوت و نظارگرِ صحنه میباشند بی تفاوتی مردم بیشتر به این دلیل است که میدانند دعوای آخوندها بیشتر بر سر لحاف ملا و حق و حقوق پایمال شده آنها بوده و اصلاً و ابداً ربطی به مسائل و مشکلات آنها ندارد! بهمین دلیل مهمترین فاکتوری که رژیم در مدیریت درگیری گرگها بخوبی مد نظر دارد این است که از خشم و نفرت بی اندازه و با پتانسیل انفجاری مردم بخوبی آگاه است و میداند که مردم و بخصوص نسل جوان و زنان ایران بعد از تجارب دردناک وقایع سال 88 تنها منتظر کوچکترین خطای محاسبه و اشتباه استراتژیک و بدون امکان تصحیحِ رژیم میباشند! بعبارت دیگر رژیم به عمده تضاد های درونی خود در بستر تضاد اصلی و آشتی ناپذیر خود با مردم، برخورد و تنظیم رابطه میکند!

 هر چند بنا به طبیعت و خصلت عقب مانده و قرون وسطایی عناصر و گروههای درونی نظام قادر نخواهد بود تا مدت زیادی به وصله و پینه زدن درونی ادامه دهد در نظام نامتجانس و بدترکیب آخوندها هیچ چیز به روال معمول و عادی پیش نمیرود! اگر در سایر کشورها وزرا و وکلای بسیاری-بدون آنکه آب از آب تکان بخورد-جابجا و عوض میشوند اما در رژیم ناقض الخلقۀ آخوندها تعویض هر وزیر و یا وکیلی اغلب با اتوبوسی، پر از سرایدار و نگهبان گرفته تا منشی و معاون-بعنوان تیم همراه و همکار-برای تحویل گرفتن مقام مزبور صورت میگیرد! شاید رژیم آخوندها تنها حکومتی در دنیا باشد که برای هر نهاد کشوری چند نمونه به شکل و شمایل مختلف دارد و این از جمله دلایلی است که بغیر از روسای کشورهای گدا و گرسنه تر از ایران، مقامات سایر کشورها تمایل چندانی به دیدار از ایران ندارند چون میدانند مدت و تعداد ملاقات های خسته کنندۀ آنها با مقامات ریز و درشت رژیم-که در چشم هم چشمی و حسادت های معمول در آخوندها برای دیدار با روسای سایر کشورها سر و دست میشکنند-تمامی نخواهند داشت! و یا بدلیل تعدد مراکز قدرت و تصمیم گیری، بسیاری از پروژه های داخلی معمولاً بایستی چندین بار و توسط چندین تن از مقامات مختلف رژیم افتتاح و بازگشایی شوند تا آخوندهای تازه به دوران رسیده عقده های سالیان دراز خود را خالی کنند!


در رابطه با اوج گیری تضاد های درونی رژیم، آخوندها قادر نخواهند بود طبق روال قبلی از جمله با حصر خانگی و چیدن پر و بالهای سیاسی رقبای داخلی، مسائل و مشکلات لاینحل خود را کنترل و مدیریت کنند! بهمین دلیل و با توجه به رشد شتابان تضادهای داخلی، در نهایت و به احتمال زیاد مجبور به حذف فیزیکی رقبای درونی خواهند شد و این همان نقطه ای است که به نظر میرسد مردم -تا کنون نظاره گر-منتظر آن میباشند! زیرا وارد شدن رژیم در فاز حذف فیزیکی، نشانۀ بروز روزنه و شکاف-بدون امکان درز گرفتن-در بدنۀ نظام خواهد بود! بعنوان نمونه ای نه چندان دور در اواخر دوران شاه، مردم با دستگیری هویدا بود که فهمیدند دیگر کار از کار شاه گذشته و فاتحه رژیم پهلوی خوانده شده است در رژیم آخوندها مابه ازای این نقطه برگشت ناپذیر، می تواند همانا آغاز درگیری و حذف فیزیکی محافل و باند های مختلف نظام باشد!

گفته اند که سعید امامی معروف در برخورد با پروژه سکته دادن احمد خمینی، ابتدا مسئله دار شده بود: که هنوز کفن امام خشک نشده چرا احمد؟ البته بعداً طی جلسات توجیهی به او تفهیم شده بود که: برای حفظ نظام گاهی لازم است که انقلاب فرزندان خود را بخورد و اکنون براساس وصیت و سفارش خود امام- در حفظ نظام بهر قیمت- فرزند امام نیز باید برود! ناگفته پیداست اگر دیروز آخوندها برای حفظ نظام از حذف فرزند بنیانگذار همان نظام نگذشتند، بعید است که امروز در حذف یاران قدیمی و قد و نیم قد امام، تردید و استخاره کنند؟

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد