حسن روحانی ؛ جرقه
در اردوگاه رو به موت اصلاح طلبان (بخش پنجم)
محمود خادمی
رئیس جمهور جدید ؛ نا توان از تغییر
در شگفتم از مردم ایران ؛ این مردم یکبار در سال 57 ؛ وقتی که در اثر قیام
و خروش یکپارچه شان ؛ شاه از ایران رفت و خمینی آمد ؛ در شهرهای مختلف
بویژه در تهران ؛ سرشار از شور و شوقِ پیروزی در خیابانها به رقص و پایکوبی
پرداختند . باز همین مردم ؛ علیرغم تجربه تلخ و دردناک خمینی و مشاهده 34
سال فساد و خونریزی در حکومتِ دینی بار دیگر ؛ با رفتن احمدی نژاد و آمدن
حسن روحانی بعنوان رئیس جمهور ؛ به جشن و شادمانی در خیابانها پرداخته اند
.
برای شادیها و پایکوبی های آن زمانها جواب در خوری وجود دارد و آنهم اینکه
؛ در آن زمان مردم نمی دانستند از انقلاب چه میخواهند . یعنی نمیدانستد
بجای رفتن شاه و منشهای شاهانه باید چه کس و چه چیز را بنشانند ؛ از ضرورت
دمکراسی و حقوق شهروندی ؛ چیزی نمیدانستند و مهمتر از همه ؛ ماهیت پلید
آخوندها اطلاعی نداشتند و به خمینی در حد رسولان آسمانی اعتماد کرده بودند
و واقعا" فکر میکردند " فرشته به در " آمده است .
امّا اینبار مردم مسحور چه فرشته ای شده اند ؟ و باز چه کسی را در ماه دیده
اند ؟و برای شادیهای خود ؛ چه عذر و بهانه ای دارند ؟ چرا با آمدن حسن
روحانی برقص و شادمانی پرداخته اند ؟! یعنی بعد از دیدن اینهمه فجایع و بعد
از تحمل اینهمه ستم و سرکوب و و بعد از دیدن عاقبت انواع حکومت های دینی از
نوع ملی گرا( دولت موقت مهندس بازرگان ) ؛ اصولگرایان و 8 سال هم دولت
اصلاح طلبان ؛ دیگر چه توجیهی برای شادی و شادمانی خود دارند ؟
واقعیت این است و یا با خوش بینی باید تصور کرد که ؛ این شادیها و استقبالِ
نسبی مردم و بویژه جوانان از پیروزی حسن روحانی ؛ نه بخاطر چشم و ابروی او
و غافل بودن از ماهیت وی ؛ بلکه از نشانه های عطش سوزان مردم و جوانان کشور
به آزادی و نشانه خواست آنان به تغییر و دگرگونی بنیادی در ساختار نظام و
رهائی از وضعیت کنونی است .
یعنی آنها به شیوه های خود ؛ از روزنه کوچکی که در جریان انتخابات بوجود
آمد برای تأکید بر خواستهای خود استفاده کردند ؛ اگر چه دیری نخواهد گذشت
که با فرو ریختن توهمات و بر ملا شدن ماهیت روحانی و نا کارآمدی و ناتوانی
های وی در ایجاد تغییر ؛ مردم پی خواهند برد که چگونه از تجربه های خود درس
نگرفته و برای آنان هنوز روشن نشده که راه حل رهائی از وضعیت موجود ؛ نه
انتخابات در این نظام بلکه سرنگونی این رژیم ضد ملی و ضد مردمی است .
یعنی گویا آنها ــ مردم ــ بخاطر نمی آورند که ؛ موفقیتی که امروزه ؛ حسن
روحانی کسب کرده است ؛ خاتمی در دوران ریاست جمهوری اش بسیار بیشتر و
بالاتر از آنرا ؛ بدست آورده بود ــ یعنی استقبال گسترده داخلی و بین
المللی و همچنین مشروعیت سیاسی بیشتر ــ . امّا محمد خاتمی بعد از پایان
ریاست جمهوری اش گفت که ؛ بجای رئیس جمهور " تدارکاتچی نظام " بوده است .
اما بعد از این انتخابات برای همه مردم ایران روشن و مشخص خواهد شد که ؛
انتخابات در یک نظام استبدادی ــ آنهم از نوع دینی اش ــ بهیچوجه نمیتواند
تاریخ ساز باشد . یعنی نمیتواند تغییری جدی و واقعی در اوضاع بوجود آورد .
بنابراین رئیس جمهور هر کس که باشد بخصوص حسن روحانی ــ که بدلیل سوابق او
در مسئولیتهای امنیتی نمیتواند بر خلاف امنیت نظام ؛ به مقابله با ولی فقیه
دست بزند ــ نمی تواند تغییری در اوضاع کشور و بهبود شرایط بوجود آورد . امّا
چرا حسن روحانی نمی تواند تغییری جدی در اوضاع بحرانی کشور بوجود آورد و
برای اولین بار در تاریخ حیات نظام جمهوری اسلامی حداقل یک نام نیک بجای
بماند ؟
د ــ دلایل محتوایی ناتوانی :
یکم ــ حسن روحانی بخشی از طبقه حاکم و نظام است . از حوزه های دینی سر بر
آورده و فردی است که خود را به مکتب و حوزه های دینی شیعه مدیون میداند ؛
بنابراین :
1 ) پبشاپیش روشن است که وی نمی تواند دمکراسی ؛ رفرم و تغیری جدی در کشور
ایجاد کند . چرا که هر گونه تغییر و اصلاحی بسمت دمکراسی و حقوق شهروندی با
جهان بینی او در تضاد قرار می گیرد . یعنی هر گونه تغییر و اصلاح پیشاپیش
مشروط به رفرم و اصلاح در جهان بینی وی میباشد . تغییری زمان بری که حسن
روحانی ماهیتا" ؛ از پتانسیل اجرای آن برخوردار نمی باشد .
2 ) نظام حاکم بر کشور یک نظام ایدئولوژیک دینی است ؛ حسن روحانی باین نظام
پایبند است . هیچ نظام ایدئولوژیکی هم تا بحال نتوانسته است ؛ از طریق
اصلاحات به دمکراسی و حقوق شهروندی دست پیدا کند . چون هم متن مقدس دینی ــ
که نظام بر اساس آن شکل گرفته است ــ مانع تغییرات دمکراتیک و گشایش بسمت
آزادی و دمکراسی است . و هم اینکه صاحب عله ها و نمایندگانی زمینی دین ــ
روحانیون ؛ مراجع و ولی فقیه ــ ؛ تفاسیری از دین ارائه میدهند که دامنه
تغییرات را بسیار محدود و نا چیز میکند .
یعنی اگر عناصری از دمکراسی و حقوق انسانها هم در دین وجود داشته باشد ؛ با
تفاسیر حاکمان دینی بآسانی محدود ؛ نقض و پایمال میشود . واقعیت این است که
در دنیای مدرن امروزی نظام های دینی از هر نوع اش ــ اصولگرا ؛ معتدل و
اصلاح طلب ــ مبتنی بر تبعیض ؛ نابرابری و نافی حقوق بشر اند و کار آیی
اقتصادی ؛ اجتماعیِ لازم ؛ برای ماندگاری و پیشرفت را ندارند .
بعبارتی چالش اصلی که امروزه جامعه ایران با آن در گیر است یعنی " دین
سالاری " حاکم بر کشور ــ که ریشه اصلی همه مشکلات اجتماعی چون تبعیض و
نابرابری ؛ سرکوب آزادیها و بی عدالتی های اجتماعی ؛ است ــ ؛ چالشی است که
پاسخ آن نه درون نظام دینی ؛ بلکه راه برون رفت از این وضعیت و اصلاح امور
؛ را در بیرون نظام دینی باید جستجو کرد . حسن روحانی نه بیرون از نظام
دینی است و نه اساسا " مرد ورود به چنین حیطه هائی میباشد ؟
دوم : تغییر و دگرگونی بنیادی در ساختار نظام یعنی بر چیدن نهادها های
انتصابی و ارگانهای دینی مانند " شورای نگهبان " ؛ " مجلس خبرگان " ؛ "
مجمع تشخیص مصلحت " و در رأس همه نهاد " ولایت فقیه " ؛ شرط اصلی و ضروری
هر تغییر جدی و اصلاح ریشه ای و پایدار در کشور میباشد . یعنی در کشوری که
قدرت اصلی نه در دست مردم و نمایندگان و منتخبین واقعی آنان بلکه در دست
منتصبین و برگزیدگان الله در زمین است ؛ صحبت از اصلاح و رفرم ؛ گفته ای
غیر جدی و در عین حال انحرافی است .
مردم ایران فرجام ادعای اصلاح طلبی و تغییر در نظام دینی را در 8 سال دولت
" اصلاحات " دیده و تجربه کرده اند ؛ تغییرات و اصلاحات جزئی هم که در این
دوره بوجود آمد ؛ بعدا" و خیلی زود بوسیله نهادهای سرکوب وابسته به ولی
فقیه ؛ لگد مال شد . و این در حالی است که ؛ نه حسن روحانی از محمد خاتمی
اصلاح طلب تر است و نه از مقبولیت و پایه اجتماعیِ لازم ؛ برخوردار است . و
مهمتر چون خاتمی از " حزب " پشتیبان بر خور دار نیست . تا بتواند اگر
بخواهد ؛ در مقابل زیاده رویهای ولی فقیه ایستادگی کند . ضمن آنکه در دوره
محمد خاتمی " ولی فقیه " هنوز در ابتدای قدرت گیری بود و از قدرت مطلقه
امروزین برخوردار نبود .
سوم : پیشرط ضروری هر تغییر و اصلاح جدی در اوضاع کشور ؛ تغییر ــ حذف و
تصحیح ــ در " قانون اساسی " نظام دینی میباشد . بدون چنین تغییری رئیس
جمهور ابزارِ قانونی لازم ؛ برای تغییر ؛ برای برقراری دمکراسی و رفع تبعیض
قومی ؛ دینی ؛ چنسیتی و ..... ندارد . حسن روحانی نه تنها ؛ معتقد به تغییر
قانون اساسی نظام نمیباشد و نه تنها نمی تواند چنین تغییری ایجاد کند بلکه
از طرفداران اجرای بی کم و کاست همین قانون اساسی تبعیض آلود میباشد .
بنابراین روحانی نه میخواهد و نه می تواند پرچم " جمهوریت " نظام را در
مقابل " اسلامیت " نظام که اکنون بر اساس همین قانون اساسی در اهتزاز است ؛
در مقابل روحانیت و ولی فقیه به اهتزاز در آورد .
در اینصورت وی نمیتواند قانونمندیهای زمینی و شناخته شده ای که بشریت متمدن
برای اصلاح و تغییر اوضاع بر میگزینند ؛ را برای تغییر و اصلاح برگزیند .
یعنی وی نمی تواند قوانین حقوق بشری مربوط به دمکراسی و حقوق شهروندی را در
مقابل قوانین مربوط به شریعت و فقه اسلامی ؛ قرار دهد . بنابراین رئیس
جمهور جدید از اجرای اصلاحات ولو جزئی هم ناتوان خواهد بود .
چهارم : بر اساس همین قانون اساسی در نظام دینی حاکم بر کشور ؛ رئیس جمهور
نه قدرتی مستقل با اختیارات و حوزه عمل مشخص ؛ بلکه تابعی از ولی فقیه و
مشروط باو میباشد . وی مجری قوانینی است که ولی فقیه در محور آنها قرار
دارد . بعبارتی مأمور اجرای فرامین ولی فقیه میباشد . یعنی رئیس جمهور هر
کس که باشد تحت نظارت و در شعاع ولی فقیه ؛ میدان مانور دارد . یعنی اگر
تغییرات و اصلاحاتی هم صورت بگیرد حتما" با چراغ سبز ولی فقیه بوده است و
رئیس جمهور قدرت تعیین کننده آن تغییرات نمی باشد .
ه ــ دلایل سیاسی و کارکردی :
در آرزو و باور غربی ها حسن روحانی یک اصولگرای پراگماتیست است که میخواهد
با اعتدال گرائی ؛ میانه روی و سیاستِ تعدیل ــ با جهان غرب ؛ از تنش های
میان امریکا و ایران بکاهد و با شفاف سازی در عرصه اتمی ؛ به بهبود رابطه
غرب و امریکا با ایران کمک کند . در حالیکه در مقابل خوش باوری غرب ؛ سیاست
ولی فقیه این است که ؛ تا جائی که حسن روحانی میتواند با عقب نشینی کمتر ــ
از اصرار بر برنامه اتمی ــ و با خدعه و فریبکاری بیشتر به توافقی برای
کاهش تحریمهای غرب دست یابد و انزوای بین المللی رژیم را چاره جوئی کند .
در اینصورت بعید است که وی بتواند ؛ گره پرونده اتمی را باز کرده و به تنش
میان ایران و غرب خاتمه داده و تحریم های کمر شکن غرب را در ؛ ریل کاهش
قرار دهد . چرا که :
یکم ــ بن بست اتمی : موضوع اتمی برای رژیم ایران یک استراتژی است و از
همان آغاز رو شدن پروژه های اتمی رژیم در جریان افشاگریهای مجاهدین ؛ معلوم
شده که اصرار رژیم به ادامه این برنامه " بهر قیمتی " ؛ خواست و شعار محوری
ولی فقیه بوده است . استراتژی که با پیشبرد آن رژیم ــ حداقل از نظر خودش
ــ می تواند به هژمونیِ منطقه ای دست یابد و بلند پروازی های منطقه ای و
شعارهای " صدور انقلاب و بنیادگرائی " ؛ " نابودی اسرائیل " ؛ " تشکیل
خلافت اسلامی " و ....... را محقق کند .
علاوه بر آن هدف واقعی ولی فقیه از ادامه برنامه اتمی رسیدن به " بمب اتم "
میباشد ؛ بمبی که رژیم برای تضمین بقاء و خاطر جمعی از آینده نظام خود به
آن نیاز دارد . در صورت عقب نشینی ولی فقیه از برنامه خطر برانگیز اتمی ؛
چه جوابی برای اصرار و لجاجت های کشور بر باده خود ؛ در این سالها دارد ؟
چه جوابی برای ادامه برنامه ای که بسیاری از سرمایه ها و درآمدهای کشور ؛
بپای آن به هدر رفته است ؛ دارد ؟
بنابراین در حالی که سیاست گذاریهای کلان داخلی و خارجی تماما" در ید قدرت
ولی فقیه است و بدون رضایت او هیچ تغییری صورت نمیگیرد ؛ آیا حسن روحانی
قادر است به مصالحه ای با غرب در این زمینه دست یابد ؟ آیا او خواهد توانست
در کم کردن فشار تحریم ها و فشارهای اقتصادی که در گرو حل مسئله اتمی با
غرب است ؛ پیشرفتی بدست آورد ؟ اظهارات و گفته های مقامات رژیم که جای
هیچگونه امیدواری باقی نمی گذارد .
در حالیکه باندهای وابسته به دار و دسته رفسنجانی ؛ روحانی میگویند قفل
رابط با امریکا و غرب با اقدامی مشابه خوردن " جام زهر آتش بس " توسط خمینی
در جنگ ایران و عراق ــ ؛ یعنی خوردن " جام زهر آتش بس اتمی ــ توسط خامنه
ای باز میشود . باند خامنه ای متقابلا" بآنها هشدار میدهند که خفه ؛ از "
جام زهر " خبری نیست . به چند اظهار نظر از طرف مقامات رژیم در این باره ؛
که بعد از پیروزی حسن روحانی بیان شده توجه نمائید .
امروزه ضرورت خوردن جام زهر توسط خامنه ای و اهمیت آن در ادامه حیات رژیم
به درجه ای رسیده است که حتی علی اکبر ولایتی مشاور ولی فقیه ــ از دار و
دسته ولی فقیه ــ هم میگوید : این جام زهر ــ زهر پرونده اتمی ــ از زهر
آتش بس سخت تر نیست . یعنی ولایتی به ولی فقیه توصیه میکند که زیاد سخت
نگیرد ؛ از خمینی که بیشتر نیست ؛ پس زهر عقب نشینی را نوش جان کند .
اما علی خامنه ای ــ ولی فقیه ــ راه حل را نه عقب نشینی بلکه فریب غرب در
مذاکرات اتمی میداند و به عمال خود توصیه میکند : در تعامل با دنیا ؛ هنر
این است که بتوانید راه خود را ادامه دهید و بدون آنکه طرف مقابل بتواند
مانع حرکت شما بشود . اگر تعامل با دنیا منجر به برگشت از مسیر شود یک
خسارت است .
هاشمی رفسنجانی در اعتراض به حرفهای خامنه ای گفت : کسانی که کشور را به
این روز انداخته اند ؛ تجدید نظر کنند . وی با اشاره تلویحی به سخنان خامنه
ای ؛ سخنان او را سخنانی نا امید کننده در فضای ملتهب کنونی جامعه ؛ خواند
.
علی خامنه ای ؛ ولی فقیه در جواب هشدارهای رفسنجانی گفت : .... مسیر حرکت
نظام عوض نمی شود و تغییری نمیکند . وی در ادامه گفت : دولت آینده باید
ادامهِ دولت کنونی باشد . یعنی سیاست انقباض و رویاروئی با جهان خارج
کماکان ادامه دارد . حتی اگر خامنه ای گفته باشد که : مذاکره با امریکا را
منع نمی کنم ؛ ولی میگویم در زمینه مذاکره با امریکا احتیاط کنید .
روزنامه کیهان ؛ ارگان ولی فقیه ( 31 تیر ) : طلبکاری غرب و جریان افراطی
مدعی اصلاح طلبی ؛ یک چالش مهم در برابر روحانی است و ......
فریدون عباسی رئیس سازمان انرژی اتمی رژیم : انتخاب حسن روحانی به مقام
رئیس جمهوری تغییری در سیاست اتمی رژیم ایجاد نمی کند . و غنی سازی متوقف
نمیشود .
خبر گزاری سپاه ؛ روز جمعه 7 تیر : انتخاب حسن روحانی به مقام رئیس جمهوری
؛ تغییری در سیاست های اتمی جمهوری اسلامی پدید نخواهد آورد . ما بتولید
سوخت هسته ای مطابق اهداف اعلام شده مان ؛ ادامه خواهیم داد .
در حالیکه رفسنجانی به دار و دسته خامنه ای یاد آوری میکند که : اعتدال در
سیاست داخلی و تعامل با کشورهای خارجی از مهمترین شعارهای حسن روحانی رئیس
جمهور منتخب ایران بشمار میرود .
روزنامه کیهان 31 تیر با نقل قول از مجله امریکائی بیاد رفسنجانی و روحانی
میآورد که : روحانی 10 سال پیش مذاکراتی داشت که بامید اعتماد سازی ؛ تعلیق
را پذیرفت . اما این امید بشکست انجامید . رئیس جمهور جدید شرمنده و مار
گزیده شده و احتمالا" بار دیگر برای اتخاذ موضع نرمش در برابر غرب پا پیش
نمی گذارد .
واقعیت این است که اگر رژیم از پروژه اتمی اش کوتاه بیاید ناگزیر است که
همزمان مقداری آزادی به مردم بدهد . یعنی چرخش در وضعیت اتمی روی دیگر سکهِ
فضای باز سیاسی در داخل است ؛ امری که بقاء رژیم را با خطر جدی تری مواجه
میسازد . یعنی رژیم اگر از برنامه اتمی اش کوتاه بیاید از مردم می خورد و
اگر از اتمی کوتاه نیاید از غرب و امریکا می خورد . یعنی این رژیم ضد بشری
با مذاکره و بی مذاکره ؛ محکوم بسرنگونی است و هیچ راه گریزی از آن ندارد .
رژیم ولایت فقیه خوب میداند که کاسه صبر مردم در حال لبریز شدن است و شرایط
جامعه بحدی انفجاری است ؛ که از هر جا کوچکترین روزنه ای برای تنفس در
جامعه باز شود ؛ انفجاری بیرون خواهد زد که بی معطلی دودمان پلید آخوندها
را ؛ به هوا خواهد فرستاد . و این بن بست مرگبار ؛ سرنوشتی است که تا
سرنگونی رژیم ؛ از او جدا نمیشود .
دوم ــ به لحاظ داخلی : صرفنظر از اینکه ؛ نه حسن روحانی رئیس جمهوری مستقل
و مخالف ساختار موجود و ولی فقیه است که ؛ بخواهد دست به تغییر بزند و نه
در صورت تمایل به تغییر ؛ از قدرت کافی و کفایت لازم برای کنار زدن موانع
تغییر برخوردار است تا بتواند تغییراتی ایجاد کند . اما اگر هم بخواهد تا
در نظامی که بنیادش بر تباهی ؛ فساد ؛ قتل و تجاوز و ... استوار است تغییری
ایجاد کند ؛ نمی تواند زیرا :
اگر چه در جریان انتخابات ریاست جمهوری ؛ لشگر شکست خورده اصولگرایان بشدت
تحقیر و منزوی شده اند و اگر چه هم بخاطر این شکست و هم بدلیل بحرانهای
لاعلاج گریبانگیر نظام ؛ اتوریته ولی فقیه حتی در چشم هوادارانش بشدت فرو
ریخته است و دیگر از قدرت سابق برخوردار نیست . ولی هنوز هم ؛ سیاست
گذاریهای کلان داخلی و بین المللی نظام کماکان در دستان ولی فقیه و باند
اصولگرایان میباشد . هنوز هم آنها برای سد کردن و مانع تراشی در برابر هر
تغییر احتمالی ولو جزئی حسن روحانی ؛ هم اهرم های ضروری و هم انگیزه و قدرت
لازم را در اختیار دارند .
برای مثال ؛ اگر هم حسن روحانی بخواهد تغییری ایجاد کند دست و بال اش برای
هر تغییری ؛ هم توسط سپاه و نیروهای امنیتی و هم دار و دسته ولی فقیه در
ارگان و نهادهای مختلف مانند مجلس و شورای نگهبان و ... ؛ بشدت بسته است .
به اظهار نظر جناحهای مختلف رژیم در رابطه با تغیرات و اصلاحات احتمالی
توسط آقای روحانی ؛ توجه کنید .
در حالیکه رفسنجانی در پیام تبریک به روحانی میگوید : رأی مردم ؛ اعلام
انزجار از کله شقی ؛ قانون گریزی ؛ افراط و تفریط و برگشت به اعتدال و
عقلانیت است ..... و به بزرگان اندیشه ساز در کشور درس داد که تحجّر ؛ دگم
اندیشی ؛ بد اخلاقیها ؛ حذف و طردها و انحصار طلبی ها ؛ متاعی بی بها است .
محمد علی اسفنانی سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس با دهن کجی به
رفسنجانی و مردم در انتظارِ تغییر ؛ گفت : در ایران دولت عوض شده و نه نظام
. یعنی ول معطل اید ؛ تغییری در کار نیست و در بر همان پاشنه خواهد چرخید .
هاشمی رفسنجانی دوشنبه 7 مرداد در دیدار با جمعی از نمایندگان مجلس :
سالهاست که ایشان ــ حسن روحانی ــ را میشناسم و اگر بگذارند ؛ با همکاری
دیگر قوا به اعتماد و امیدواری مردم پاسخ شایسته میدهند .
حسین الله کرم مؤسس گروه " انصار حزب الله " که سابقه ای طولانی در بهم زدن
اجتماعات مخالفین دارد ؛ در جواب رفسنجانی میگوید : اگر حسن روحانی ؛
سیاستهای دوران هاشمی را ادامه دهد ؛ باید منتظر " تظاهرات مردمی " باشد .
احمدی مقدّم فرمانده نیروی انتظامی همراه با فرمانده ناجا ( سه شنبه 11 تیر
) : با آمدن دولت جدید ؛ تغییری در روند طرح امنیت اخلاقی ایجاد نمیشود .
یعنی سرکوب و آزار و اذیت های خیابانی کماکان پا بر جاست و همچنان ادامه
خواهد داشت .
محمد رضا تویسرکانی نماینده ولی فقیه در بسیج : این روزها شعار اعتدال
گرائی مطرح می شود . ما نباید اعتدال گرائی را در نقطه مقابل روحیه جهادی
قلمداد کنیم .
یدالله جوانی مشاور عالی ولی فقیه در سپاه پاسداران : طرح مسائلی از قبیل
رفع حصر و یا آزادی کسانی که در سال 88 به زندان رفتند مغایر با شعار
اعتدال گرائی و قانون گرائی است .
در زمینه اقتصادی هم از همان ابتدا مشاور آقای روحانی با اعلام اینکه کشور
در بن بست اقتصادی قرار دارد ؛ خیال مردم را راحت کرده و از آنها خواسته
است که از دولت ورشکسته هیچ انتظاری نداشته باشند . مر تضی بانک مشاور آقای
روحانی میگوید : روحانی یک اقتصاد ویرانه را تحویل گرفته است . مردم برغم
همه شانتاژ ها و تبلیغات داخلی مبنی بر موفقیتهای اقتصادی دولت ؛ آن را
باور نداشتند ؛ چرا که آثار آن را در زندگی روزانه خود ندیدند و حس کردند
این تبلیغات سیاسی است و کشور به " سمت بن بست " اقتصادی میرود .
یعنی در ایجاد تغییرات داخلی هم چون تغییرات خارجی رژیم با بن بست مواجه
است و راهی برای رهائی و نجات وجود ندارد . زیرا رژیم در صورت افزایش فشار
و سرکوب ؛ به اعتراضات و نارضایتی ها دامن میزند و زمینه یک قیام اجتماعی ؛
علیه خود را فراهم میکند و در صورت ایجاد فضای باز سیاسی و ایجاد روزنه هم
؛ بنیاد ش در آتش خشم مردم ؛ به خاکستر تبدیل خواهد شد .
در چنین شرایطی چه باید کرد ؟ و بهترین استفاده از شرایط و موقعیت کنونی
برای سرنگونی رژیم ؛ کدام است ؟ در بخش بعدی مقاله در این باره توضیح خواهم
داد .
ادامه دارد ........
arezo1953@yahoo.de
01.08.2013
http://www.tipf.info/jarage,eslahat,4.htm
http://www.tipf.info/jarage,eslahat,3.htm
http://www.tipf.info/jarage,eslahat.htm
http://www.azadi-b.com/G/2013/06/post.html
_______________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود..
|