مقاله

 

 

تاریخ انتشار:01.06.2015

احزاب قرن پیش در عملکرد روزانه !


سیاوش شهابی هم استعفا داد احسان ریاحی را هم اخراج کردید بعدش چه؟!
در حاشیه انتشار حکم اخراج احسان ریاحی از حزف کمونیست کارگری ایران


از: سعید صالحی نیا
salehinia@aol.com
31 می 2015


مقدمه:


مدتی قبل بود که در مورد استعفای رضا ازموده از حزب کمونیست کارگری ایران نوشتم. (1) همانجا از ایشان دعوت کردم که تجارب خودش را در دوران فعالیتش در این حزب بنویسد و توضیح دهد چه عواملی باعث شد که از این حزب استعفا دهد.البته این قابل پیش بینی بود که ایشان همانطور که "مصلحت" ندیده نقدی اجتماعی به فرقه رچوی (سازمان قبلیش) داشته باشد ، با همان متد فکری در مقابل مسکن سیاسی اخیرش هم چنین کند و به خیلی بپیوندد که "عارفانه" از فرقه ها کناره می گیرند و با اعلام "مصلحت" حقیقت را می پوشانند با این بهانه که شاید "به نفع رژیم می شود"!


حالا رسیدیم به خبر استعفای سیاوش شهابی و بعد از آن، خبر اخراج احسان ریاحی که هر دو از کادرهای شناخته شده سازمان جوانان این حزب بودند.


هنوز اعلام موضع رسمی از سوی سیاوش شهابی در مورد تجربه اش در دوران فعالیت در اون حزب منتشر نشده و امید من اینست که ایشان مسیر رضا ازموده را که سکوت است نرود.اما خوشحالم که احسان ریاحی به مجرد دیدن حکم اخراج از سوی نازنین برومند (دبیر تشکیلات ) این حزب ، کار بسیار مثبتی کرد و متن نامه اخراجش را در فیسبوک منتشر کرد.


از دید من یک یک ادمهائی که این فرقه ها را ترک می کنند یا "اخراج" می شوند به نسل نوی ایران بدهکارند.نسل نو باید بداند که چگونه این فرقه ها ارزوهای این نسل را به بازی گرفته اند و در باتلاق ادعاهای پوچ خود غرق می کنند. نسل جوان کمونیست خصوصا باید بداند که چرخه دردناک کمونیزم ایرانی در شکل سازمانها و احزاب به اصطلاح چپ ادامه دارد و در جستجو باشد که دلایل این چرخه را بیابد.


چرخه کمونیزم ایرانی چرخه ای است که تمامی نسلهایش را شکل داده.از "عروج" و هزاران امید به مرحله فرقه شدن و ته نشین کردن و حاشیه رفتن و فرق شدن در ذهنیات و خیالات و انشعابها و جدائی ها و تکفیر ها !


در این مقاله کوتاه نگاهی می اندازم به روانشناسی پشت "حکم اخراج نازنین برومند" که در تاریخ 30 می 2015 برای احسان ریاحی فرستاده شده. از دید من این حکم اخراج تابلوی تمام قد بحرانی است که این فرقه را در برگرفته. بحرانی که خود را با استعفای کادرها و اعضا و تلاش برای پیش دستی فرقه با تاکتیک اخراج خود را نشان می دهد:

(1)"دلایل اخراج احسان ریاحی" را نازنین برومند چه عنوان می کند؟

در نامه اعلام حکم اخراج (4)نازنین برومند اعلام می کند که احسان ریاحی (کادر سابق حزب کمونیست کارگری که بعدا به عضو تنزل داده شده بود!) ، "هیچ نوع تعلق و نزدیکی به حزب نشان نمی دهد"! (دقت بفرمائید هیچ نوع؟!)


در "فیسوک گفته که می خواهد از اوار حزب بیرون برود" و "فراخوان داده" که صفوف حزب را ترک کنند


اتهام دیگر احسان اینست که "در صفحه شخصیش " به مخالفین حزب میدان داده و از آنها حمایت کرده!و بدتر از آن ، به تذکرات دبیر حزب هم گوش نکرده!


نازنین برومند بعدش مدعی می شود که حزبش یک حزب "باز"(؟) سیاسی است و میدان داده به اعضایش برای نقد این حزب(؟)اما اعلام نظرات احسان از اون "چهارچوب" خارج بوده! (یعنی نقد می کرد خوب بود اما از چهارچوب نباید خارج نقد می کرد!)


ایشان در ادامه می فرماید که با اخراج احسان به "انتخاب او رسمیت می دهد"! (باید به ایشان و حزبش بابت این "برسمیت بخشیدن تبریک گفت!)
و در خاتمه ، نازنین برومند خالصانه ارزو می کند که احسان ریاحی بعد از "متوجه شدن به ایرادتش" ، دوباره به صفوف حزب برگردد!و در عین حال اگر می خواهد اعتراض کند به حکم اخراجش!

(2) دو سطح تحلیل در مورد خبر اخراج احسان ریاحی:

متعاقب انتشار این حکم اخراج، دو سطح نظر دهی در فیسبوک ارائه شد.یکی دعوا سر اینکه ایا "خزب حق داشته اخراج کند یا حق نداشته"! که عمدتا توسط حامیان و فعالین این فرقه دنبال شده.اینها زور زده اند که ثابت کنند که فرقه شان حق داشته احسان را اخراج کند چون "حزب اینست!" سازمان یعنی این!


سطح دوم تحلیل اینست که چه می شود که ادمهائی فعال و جوان و کمونیست که دورانی کادر این حزب و فرقه شده اند و نمادهای نسل جدید جامعه ایران هستند بعد از گذر از رنجها و مبارزات داخل کشور وقتی به خارج کشور می ایند و از نزدیک این فرقه و روابش و شکستهایش را می بینند بالاخره اغاز به انتقاد می کنند و بعد از دوره ای ناامیدی یا استعفا می دهند یا متعاقب رشد اعتراضاتشان به مقام رفیع "اخراج" می رسند؟ طبعا حامیان فرقه حزب کمونیست کارگری نخواهند توانست به لایه دوم بحث پاسخی داشته باشند!


بامزه بود امروز منصور ترکاشوند از فعالین این فرقه اعلام کرد که "به نظر ایشان انهائی که در دوران قیام سال 88 به سیاست حزب کشانده شدند سیاستهای این حزب را نفهمیدند و بجای منتظر شدن برای اعلام استعفایشان، حزب باید اخراجشان کند ! (یعنی پیشگیری از استعفا با تاکتیک اخراج پیشگیرانه"!

(3) اخراج احسان ریاحی علامت چیست؟

من بعنوان اخراجی دیگر این فرقه (2) تلاش می کنم چند نتیجه گیری از این "اخراج" بکنم:

اول: این اولین باری نیست که این فرقه از حکم اخراج برای پاسخ به مخالفش استفاده می کند و اخرین بارش هم نخواهد بود. نامه نازنین برومند به صراحت دارد اعلام می کند که اینها نه تنها کادر بلکه عضو ناراضی و متقد را برنمی تابند. برایش ازادی بیان قائل هستند اما مرزهائی دارد این ازادی بیان که طبعا خود اینها اون حدود را تعیین می کنند!


دوم: اینها از عضو حزبشان انتظار دارند که "پاسخ مخالفین حزب" را بدهند سوال اینست که چرا باید حزب به فیسبوک شخصی ادمها نظارت کند؟ ایا منصور حکمت معیار تحزب را اینگونه تعیین کرده بود؟ این نگرانی فرقه ای که ادمها باید در فیسبوک و صفحه شخصی شان "دفاع کنند" از سیاستهای حزب این شرط را اینها از کجا ساخته اند؟ چه ربطی این معیارها به ادعای "حزب باز سیاسی " دارد؟
سوم: داستان "چهارچوب" چیست؟ ازادی بیان اینها در چه چهارچوبهائی محدود است؟ حداقل تا زمانی که منصور حکمت زنده بود، عضو حزب حق داشت رو به جامعه از سیاستهای حزب انتقاد کند.چه شد که حالا "چهارچوبها" را به رخ می کشند؟!


چهار: چه بر سر این حزب آمده که جوانهائی بسیار فعال و عاشق ازادیخواهی کارشان به اینجا برسد که بنویسند که دیگر تحمل "اوار حزب" را ندارند؟ رهبران این حزب مدعی بودند که جامعه دارد به سمتشان می اید! جالبست که احسان ریاحی و سیاوش شهابی از سمبلهای نسل جوانی بودند که به امید حزب منصور حکمت ، به این حزب پیوستند و حالا سرخورده شده اند و این واقعیت را نازنین برومند هم کتمان نمی کند و ظاهرا افتخار دارد که اعلام کند "به انتخاب احسان ریاحی دارد با اخراجش رسمیت می دهد"! واقعا شرم آور است!

(4) احسان ریاحی ها و سیاوش شهابی ها چه به جامعه بدهکارند؟

این عزیزان به جامعه و ازادیخوهان یک بدهی بزرگ دارند.باید بنشینند و تجربه خود را در فعالیت در این حزب بنویسند. از اینجهت که سندی شود برای همه ازادیخوهان و خصوصا فعالین کمونیزم کارگری.همه انها که برای پیروزی سوسیالیزم مبارزه می کنند و هنوز متوهم هستند نسبت به فرقه های موجود باقیمانده از حزب منصور حکمت.


احسان ریاخی و همفکران او درون و بیرون این احزاب نباید این احزاب و رهبرانش را لحظه ای با منصور حکمت تداعی کنند.کمونیزمی که منصور حکمت پایه گذاشت به سرعت به همان چرخه سنتی کمونیزم ایرانی دچار شد و امروز در زبان نازنین برومند دارد اعلام می کند که حکم اخراج پاسخ انهاست که "خط های قرمز" این حزب را می شکنند! جزبی که دورانی با فراخوان "این حزب حزب شماست" اغاز بکار کرد امروز به این وضعیت افتاده که نسل جوان کمونیست ما را "اخراج" می کند و ارزویش اینست که اینها بعد اخراج "به اشتباهات خود پی ببرند" و دوباره به اغوش همانها که عامل سرخوردگیشان شده اند "بازگردند"!


فرقه ایزم از سر تا پای این احزاب را فراگرفته و دینامیزهای فرقه ای را مرتب بازتولید می کنند. اخراج احسان ریاحی و استعفای رضا ازموده ها و سیاوش شهابی ها فقط علامتی از بحران بی درمان حزب کمونیست کارگریست که دیگر راهی بجز اخراج پیشگیرانه نمی شناسد.خودزنی از ایت واضح تر نمی شود!
شب دراز است و قلندر بیدار!

منابع بیشتر:
(1)سخنی با رضا آزموده و همه کمونیستهائی که از حزب کمونیست کارگری ایران جدا می شوند
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٥/774-سخنی-با-رضا-آزموده-و-همه-کمونیستهائی-که-از-حزب-کمونیست-کارگری-ایران-جدا-می-شوند
(2)داستان من و حزب کمونیست کارگری ایران
http://monazere-siasi.com/زندگینامه/491-داستان-من-و-حزب-کمونیست-کارگری-ایراناز-سعید-صالحی-نیا
(3)سخنی با فعالین جنبش کمونیزم کارگری
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٣/497-سخنی-با-فعالین-جنبش-کمونیزم-کارگری

 



(4)حکم اخراج احسان ریاحی کادر سابق حزب کمونیست کارگری از سوی نازنین برومند:
۳۰ مه‌ ۲۰۱۵
به احسان ریاحی
از طرف هیئت اجرائی کمیته خارج
رونوشت اصغر کریمی‌، فریبرز پویا، ممد شکوهی
با سلام
بدینوسیله از این تاریخ لغو عضویت شما در حزب کمونیست کارگری را اعلام می‌کنیم. نظرات و رفتار شما چه رو به درون حزب و چه رو به بیرون هیچ نوع تعلق و نزدیکی‌ به حزب را نشان نمیدهد.


در فیس بوک درمورد حزب نوشتید که آوارش دارد بر سرتان خراب میشود و باید از زیر آوارش بیرون بروید. یعنی عملا خودتان را بیرون حزب تعریف کردید و فراخوان ترک صفوف حزب دادید. در حالیکه اعضای حزب باید مشوق دیگران برای پیوستن به حزب باشند شما درست خلاف آنرا عمل کردید. شما ساده ترین موازین حضور و عضویت در یک تشکیلات را نقض کردید و این مطلقا قابل تحمل نیست.


در صفحه فیسبوک شخصی تان نیز به مخالفین حزب و کسانی که به حزب لیچار میگویند و توهین میکنند میدان دادید و بجای مقابله با این نظرات و دفاع از حزب مستقیم و غیر مستقیم از آنها حمایت کردید. انتظار هر حزب و سازمانی از اعضا چه برسد با کادر‌هایش که قرار است ستون فقرات این حزب باشند این است که از حرمت و نظرات حزب خود هر زمان و هر کجا که هستند پاسداری کنند. دبیر کمیته خارج نیز در صحبتی‌ با شما اینها را تذکر داد اما شما سر حرف خود ایستادید.


حزب کمونیست کارگری یک حزب باز سیاسی است و نقد مواضع و نظراتش توسط اعضای حزب همیشه برسمیت شناخته شده است و بیشترین میدان برای اینکار فراهم شده است اما لازمه اینکار قبل از هرچیز رعایت پایه ای ترین اصول و پرنسیپ های حزب و دفاع از حزب و حزبیت است. اظهار نظرات شما اما بطور آشکاری خارج از این چهارچوب بوده است.


در طول دوره عضویت شما در حزب رفقای متعددی تلاش کردند موازین حزبی را به شما یادآوری کنند و امیدوار بودیم بتوانیم بر رفتار شما تاثیر بگذاریم ولی متاسفانه این تلاش ها موثر واقع نشد و شما تحت عنوان آزادی بیان بر رفتار خود پافشاری کردید. حزب در واقع به انتخاب شما رسمیت میدهد.


امیدواریم متوجه تناقض رفتارت با عضویت در یک سازمان بشوی و با تجدید نظر در نگرش و شیوه برخوردت، در آینده ای نه چندان دور باز هم ترا در صفوف حزب داشته باشیم. چنانچه اعتراضی به این حکم داری میتوانی با مراجع بالاتر حزب در میان بگذاری.


نازنین برومند
دبیرخانه تشکیلات خارج

 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد