مقاله

 

 

تاریخ انتشار:18.01.2015

جنبشهای اجتماعی و تعاقب حمله تروریستهای اسلامی در فرانسه

از: سعید صالحی نیا

salehinia@aol.com

17 ژانویه 2015



هنوز زمانی از واقعه تروریستی اسلامیها در فرانسه نگذشته که اروپا و جهان شاهد تحولاتی مهم در عرصه های مختلف است که ظاهرا در پاسخ به این حمله تروریستی اتفاق می افتد.هم درون حکومتهای فرب و هم بین این حکومتها و قطب تروریزم جهانی اسلامی و هم درون جنبشهای اجتماعی بیرون از این دو قطب.

در مقاله قبلی (2) به برخی از نتایج احتمالی این حملات تروریستی اشاره کردم.این حملات و کشاکش بین دو قطب ارتجاعی حکومتهای غربی و تروریستهای جهانی اسلامی بخشی از صجنه ای است که در حال وقوع است. گذشته از اینکه این دو قطب را عده ای ، "توطئه وار" به هم مربوط می دانند، من از جهت ماهیت طبقاتی اینها را در یک کمپ می بینم. ماهیت طبقاتی این دو قطب ، نظام سرمایه داریست، اینها دشمن تمدن دشمن انسانیت دشمن طبقه کارگر و اکثریت مردبگیر و استثمار شده جهان معاصر هستند.

در حالیکه امواج دستگیریها در بلژیک و المان و امریکا تازه اغاز شده. حتی در یمن که پایتخت شاخه اصلی القاعده در خارمیانه است، امروز دو تبعه فرانسه دستگیر شدند به جرم ارتباط با القاعده و توطئه های ان در اروپا.

پلیس امنیتی جهانی که توسط حکومتهای غربی کنترل می شود مراقبتهای امنیتی را در همه جا بالا برده و بی تردید عواقب این "مراقبتها" بر علیه آزادی و امنیت اجتماعی مخالفان سیستم جهانی سرمایه داری هم مشاهده خواهد گردید.پلسیس شدن جامعه امری است که با توجیه مبارزه با تروریزم اغاز می شود ولی اونجا پایان نمی یابد!

در این مقاله نکاتی در مورد بخش سوم این صحنه ها یعنی جنبشهای اجتماعی خارح از قطبهای ارتجاعی در تقابل این حمله تروریستی ارائه می دهم:



(1)تقابل افکار در موضوع ازادی بیان و نقد مذهب:



در سطح جهان و درون فعالین اجتماعی فرهنگی ایرانی بحثها سر اینکه ایا نقد مذهب و مسخره کردن بخشی از ازادی بیان است یا نه و اگر هست، لازم است از این حق استفاده شود در حالیکه باعث "تحریک افکار مسلمانان" می شود در جریانست.

این حادثه تروریستی اسلامی تا همینجا به این بحث در سطح اپوزسیون ایران و در سطح اروپا و امریکا دامن زده. باید از توسعه این بحثها و مناظره ها استقبال کرد و فرصت ایجاد شده را تبدیل کرد به توسعه درک جامعه از فرهنگ تحمل و ازادی بیان.باید نشان داد که ازادی بیان اساسا به معنی ازادی بیان مخالف است.نقد مذهب و مسخره کردن مذهب حق انسانهاست و مذهبیون محق نیستند که در برابر آن به کشتار و جنایت دست بزنند.بلکه باید یاد بگیرند متمدنانه پاسخ دهند یا با منطق یا با کاریکاتور و کارتون کشیدن! شعور جامعه را برسمیت بشناسند و قاضی بگیرند.

جریانات رفرمیست اسلامی در ایران و سطج جهان در مقابل از لزوم سانسور و خودسانسوری صحبت می کنند و بر علیه جنبش حمایت از ازادی بیان وارد صحنه می شوند گرچه شهامت ندارند از عمل تروریستی اسلامیها رسما دفاع کنند. اینها هم باید نقد شوند و افشا شوند.



(2)عروج جنبش های اعتراضی ضد تروریزم اسلامی و حامی آزادی بیان:



تظاهرات چند ملیونی مردم فرانسه متعاقب عمل تروریستی اسلامیها بخشی از حرکتی است که در سطح وسیعتری در مدیای الترناتیو اغاز شده. فعالین ازادیخواه در سطح جهان در حال اغاز بحثهای وسیعتر در مورد تعریف ازادی بیان و اهمیت نقد مذهب و مذهب سیاسی هستند.

واقعیت اینست که دوران بحران جهانی سرمایه داری به دوران تیره ارتجاعی که تلاش دارد تمامی دستاوردهای رنسانس را یکی یکی از بشریت پس بگیرد و ذهنیت مذهبی سانسور و کشتن انسانها بخاطر بیان نظراتشان را امری طبیعی جلوه دهد "تداوم" یافته. بن بستی که سرمایه داری به زندگی انسان تحمیل کرده به پس رفتن ذهنیت توده ها به بازگشت به مذهب و مذهب سیاسی به رجوع به ایدئولوژیهای ضد مدرن و ضد عقب و علم انجامیده.انسان عاجز و درمانده از دخالت گری در زندگیش دوباره دارد به اسمانها برای یافتن پاسخ "پناه" می برد و مذهب سیاسی بعنوان الترناتیو فرهنگ ورشکسته غربی سربر می آورد.

انسانیت در جستجوی ازادی و رهائی و زندگی بهتر باید به یک رنسانس وسیعتر و عمیقتر دست بزند.این رنسانس مثل رنسانس چند سده پیش نه فقط در عرصه تفکر و فرهنگ و باورها بلکه در عرصه مادیت زندگی باید شکل بگیرد.اگر رنسانس چند سده پیش با پائین کشیدن برجهای فئودالیزم عروج کرد اینبار رنسانس باید برجهای اخرین فرماسیون طبقاتی یعنی سرمایه داری را نشانه بگیرد.

کمونیستها و چپها باید این فرصتها را بها دهند و وضعیت وارونه جهان و لزوم عروج رنسانس جهانی دیگر را اعلام کنند و تبلیغ . رنسانسی که یکبار دیگر اهمیت انسان مداری و عقل مداری را بر بستر پایان بهره کشی انسان از انسان و پایان دادن به مرزهای ملی و مذهبی و نژادی اعلام کند.



(3)فرصتهائی که باید مغتنم شمرد:



در حالیکه قطبهای ارتجاعی که از هم تغذیه می کنند و بدنیال هم خون می پاشند، قطب انسانگرا و ازادیخواه و برابری طلب نباید خاموش بنشیند و باید کمپینهای خود را گسترش دهد. نباید گذاشت انسانیت را این قطبها جذب خود کنند.باید اعلام کرد که انسانیت و اکثریت محروم و مزدبگیر به این خیمه شب بازیها و گربه رقصانیها تعلق ندارند.باید راه مستقل و انسانگرا را نشان داد.گفتگوها و مناظره را را دامن زد.پانلهای اجتماعی تشکیل داد و در سطحی فراملی و سیاسی لزوم بیرون زدن از چرخه ارتجاعی موجود را اعلام کرد.

تشدید جنگهای ارتجاعی و کشیده شدن انها به اروپا و غرب علامت بحران کلی سرمایه داریست.توطئه اسلامیها بر علیه غرب نیست! توطئه ارتچاع جهانیست بر علیه انسانیت. همانطور که جنگ سرد هدف نهائیش انسانیت بود و با قرار دادن انسانها در دو طرف جنگ سرد فقط به اتلاف فرصتها و خونپاشی انجامید.این جنگ گرم و نیابتی که در سطح دنیا در جریانست از انسانیت تاوان خواهد گرفت. نباید منتظر نشست و مشاهده گر ماند.اینها فرصتهائی است که باید ازش در اگاه گری و سازماندهی استفاده نمود.



منابع دیگر:


مقالات اخیر این نویسنده در موضوع حمله تروریستی اسلامیها در فرانسه:


(1)نگاهی چند جانبه به ماجرای حمله تروریستی "اسلامیها" در فرانسه

http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٤/741-نگاهی-چند-جانبه-به-ماجرای-حمله-تروریستی-
اسلامیها-در-فرانسه


(2)تاریخ ، "بعد از فاجعه تروریستی فرانسه"
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٥/742-تاریخ-،-بعد-از-فاجعه-تروریستی-فرانس

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد