مقاله

 

 

تاریخ انتشار: 17.02.2015

بار دیگر پیشگو شدم!

بصیرنصیبی


خرس بیچاره را باز هم اسیر قفس جمهوری اسلامی کردند .در میان بهت وحیرت جمعی از حضار در مراسم پایان برلیناله و به صحنه کشاندن یک کودک خردسال برای تحت تاثیر قرار دادن تماشاگران خرس طلایی برلین به جمهوری اسلامی اهدا شد وخانم روت از شادی وشعف در پوست خود نمی گنجید نه به خاطر برنده شدن فیلمی از جمهوری اسلامی بلکه به خاطر ثمر بخش شدن سفر 5 روزه خانم به نظام مقدس .

من در مطلبی که 11 فوریه منتشر کردم زدوبند مدیر برلیناله وجمهوری اسلامی ونقش واسطه این پروژه خانم کلودیاروت نایب رئیس مجلس آلمان را شکافتم نتیجه داوری همان شد که من پیش بینی کرده بودم .

از تاکسی درایور اسکورسیزی تا فیلم تاکسی جعفر پناهی

*همراه با دو سند،نامه ی سینماگران خاتمیچی به رهبر اندیشمند ،قول و قرار کسلیک با مقامات ج. الف در تهران

*آیا می شود پذیرفت آقای مدیر برلیناله از فیلم مخفی جعفر پناهی مطلع باشد اما مقامات امنیتی نظام غافل؟

*همراه با دو سند،نامه ی سینماگران خاتمیچی به رهبر اندیشمند ،قول وقرار کسلیک با مقامات ج. الف در تهران

سند اول

«در شرايطی که شبيخون فرهنگ غرب وغرب زدگان اين پرچم بر افراشته را آماج حملات سهمگین خود قرار داده است و در حالی که رهبرفرزانه و معظم انقلاب اسلامی ايران مقابله با اين شبيخون فرهنگی را در صدر حرکت های عاجل و ضروری انقلاب اسلامی دانسته اند، انتخاب شايسته ترين فرد برای جايگاه رياست جمهوری که بتواند در اين برهه حساس، درخشش فرهنگ تابناک اسلامی را از ميان طوفان به سلامت و برافراشته عبور دهد اهميت والايی دارد

آنگاه امضاء کنندگان از رهبر عظیم الشان استدعا دارند که با انتصاب خاتمی زیر عنوان انتخاب موافقت کند.

200 تا سینماگر وهنرمند جمهوری اسلامی تماما در ارتباط با دار ودسته اصلاح طلبان حکومتی این اطلاعیه را امضاء کرده اند از آن جمله رخشان بنی اعتماد، نوشابه امیری، جعفر پناهی،قطب الدین صادقی، تهمینه میلانی، و....

***

به هنگام نمایش و جایزه ناحق برلیناله به فیلم جدایی نادر از ... کانون سینماگران در تبعید با همراهی کانون های دیگر وفعالان سیاسی وفرهنگی نامه ای به کسلیک نوشتند، امسال برلیناله همان بساط را دوباره علم کرده است ، دیگر ممنوع الشغل بودن پناهی بیشتر به یک جوک بی مزه تبدیل شده است ( ساختن 4 فیلم بی مجوز در دوران ممنوع الشغلی و نمایش و کسب جایزه های متوالی در این دوران مضحک و خنده آور نیست؟) برخی از عزیزان از ما خواسته بودند نسبت به اقدام امسال برلیناله هم واکنش نشان دهیم اما انقدر این مسئله تکراری وتهوع آور شده است که حیف از وقتی که من صرف نوشتن وشما صرف خواندن آن می کنید . بهر حال من همان نامه چند سال گذشته را دستکاری کردم با شرایط روز تطبیقش دادم تا بعد از پخش در فیس بوک وچند سایت همراه در آرشیو ما نگهداری شود. بیش این دیگر انگیزه ندارم می بخشید.

به آقای دیتر کسلیک مدیر برلیناله

با احترام

هر گاه از شما ودیگر مدیران جشنواره ها سئوال می شدکه چرانسبت به رفتار های ضدانسانی نظام های سرکوبگری که فیلمهایشان را درجشنواره های غربی نمایش می دهیدودر راس همه جمهوری اسلامی، واکنش نشان نمی دهید؟جواب همه مدیران یک جمله ی واحد بود:

«جشنواره ها کار شان از مسایل سیاسی جداست و فقط به سینما میاندیشند وارزش های سینمایی آثار ارائه شده به آنها.»

جای خوشحالی می بود اگر ورود جشنواره سینمایی کن وبعد از آن برلیناله به مسایل سیاسی بدون حساب وکتاب های سیاسی وبرای دفاع از آزادی بیان واندیشه ومخالفت با سانسور واستبداد بودکه در آن صورت باید این تغییر رویه را به فال نیک می گرفتیم؛ هر چنداین گونه امید بستن ها با خصلت دنیای سرمایه داری همخوانی ندارد. اما،این تغییرادعایی شما تنها در حدژست آزادی خواهی متوقف مانده است. وگر نه حالا که شما وانمود می کنید نسبت به مسایل سیاسی هم حساس شده اید هزاران انسان هم اکنون در زندان های ج. الف ومحروم از حد اقل حقوق انسانی اسیر هستند چرا این رفتار با اسیران قلب حساستان را نمی آزارد؟ دفاع از حقوق انسانی را که نمی شود فقط به قشر وصنف و یا آدم مشخصی محدود کرد.

به هر حال مابرای پرهیز از تطویل کلام، دلایلمان رادر حد وحدود سینمای جمهوری اسلامی ارائه میدهیم. ذکر مثالی از برلیناله ۲۰۱۱ خود گویا واقعیتی است که میتوان بدان اتکا کرد، چرا در برلیناله از یک طرف در نقش معترض ظاهر میشوید ؟ واز جهت دیگر فیلمی راخرس باران میکنید که از طرف دولت رسما به جشنواره ارائه شده بود (جدایی نادر از سیمین کار اصغر فرهادی) من نمیدانم حرفها ونظر های مقامات دولتی شما اصلا اعتباری دارد ویا نه؟ اگر سخنان خانم مرکل صدر اعظم آلمان معتبر باشد که رئیس دولت آن وقت را یک هیتلر کوچک نامید، ایا رفتار های پرزیدنت روحانی شما هیچ قرابتی با بیانات خانم مرکل در باره ی احمدی نژاد ندارد ؟، رئیس امور سینمایی هم با صراحت اعلام کرده است : «ماخیلی شفاف نظراتمان را می‌گوییم و با کسی تعارف نداریم. اگر فیلمی خطوط قرمز را رد کرده باشد، ابایی نداریم و آن را رد می‌کنیم...» در ماده ۵ فرمان نامه وزارت ارشاد اسلامی که دوره ی خاتمی تصویب شده وهم اکنون هم به قوت خود باقیست قید شده است: «صدور فیلم‌های ج. ا به کشورهای دیگر به منظور فروش یا شرکت در هفته های فیلم ،فستیوال‌ها وهر رویداد دیگری مستلزم کسب پروانه مخصوص است »

این فیلمها در شورایی با حضور نماینده واواک و بنیادی دولتی تحت نظارت وزارت ارشاد با عنوان فارابی،( نظیر اوفا فیلم دوران نازی ها) ونماینده وزارت ارشاد به دقت بازبینی می شود واگر صدور فیلم به نفع نظام باشد برای ارسال انتخاب می شود. اما ج. الف اخیرا برای جلب مشتری بیشتر برای فیلمهای آرایشگر صادراتی اش شیوه دیگری را هم داردمتداول می کنند مثلا ناگهانی اعلام میکند که فلان فیلم زیر زمینی ویا بدون مجوز ساخته شده است با این شگرد هم میتواند برای نقاط صعف فیلم بهانه بتراشد و هم روی تصمیم داوران بیشتر بگذارد . در صورتیکه در جمهوری اسلامی که خیابان ها را هم به گفته اصلاح طلبان حکومتی به پادگان تبدیل کرده است چطور ممکن است یک کارگردان شناخته شده مثل جعفر پناهی ویک زندانی سیاسی باز هم شناسانده شده ( نسرین ستوده ) که عکس هایشان سرد اتحادیه اروپا را هم اشغال کرده است انگار که در یکی از خیابان های کشور های اروپایی دوربین را کاشته اند با فراغ بال در خیابان های تهران بچرخند ودوربینشان را بچرخانند بی آنکه یک پاسدار هم برایشان مانع ایجاد کند ، عجب ! نکند اتفاقی برای جمهوری مقدس افتاده باشد ؟) حتا در این جا هم برای فیلمبرداری حرفه ای بیرون از استودیو باید اجازه گرفت البته نه برای کنترل امنیتی کار بلکه به منظور بیمه افراد و سلامت عوامل فیلم ومسایلی از این قبیل.

آقای کسلیک شما ادعا می کنید که فیلم تاکسی که ایده ی نویی هم ندارد (رانده تاکسی مارتین اسکورسیزی بیادتان مانده است؟) فیلمی بدون مجوز است که از مجرا هایی ناگفتنی بدست آورده اید . ولی نمیگوئید وقتی سازنده فیلم محکوم ممنوع الشغل است اگر هم آنچه میگوئید به فرض تخیلی نباشد چطور شما موقعیت سازنده برایتان بی اهمیت بوده تنها به بهره سیاسی اقدام خود اندیشیده اید؟

خود شما هم در دوره اول انتصاب احمدی نژاد به جمهوری اسلامی سفر کردید وبعد از بازدید موزه سینما که در آن جوایز فستیوال های غربی نگهداری می شود و بعد از اینکه مسئولین سینمایی از بی اعتنایی مدیر قبلی برلیناله (موریس دو هادلن) به فیلمهای سینمای گلخانه ای گلایه کردند، قول دادید که گذشته را جبران کنید وجمله ای گفتید که همان زمان تبدیل به تیتر روزنامه های حکومتی شد.

در موزه شما جای خرس برلیناله خالی است.

واز آن پس وبعد از برگشت شما به آلمان هر چه خرس وخرسبچه! بود به اسارت سینمای جمهوری اسلامی در آمد. سالها قبل از ریاست شما برلیناله هیچ امتیاز وِیژه ای به فیلمهای ارسالی ج. اسلامی اهدا نمیکرد. جوایز اصلی برلیناله به فیلمهای ارسالی از ایران به «در غربت»شهید ثالث و«باغ سنگی» پرویز کیمیاوی و فیلم مستند هوشنگ شفتی تعلق گرفت که مربوط به نظام پیشین بود. پس چطور بلافاصله بعداز تعویض رئیس فستیوال، یکباره و ناگهانی، انواع واقسام خرس های برلینی! به ج. اسلامی منتقل شد؟

اجازه میفرمائید بعد از نقل این سند بگویم که شما جوایز را به فیلمها نمیدهید بلکه به نظام اهدا می کنید. بحث برسر ارزش سینمایی فیلمها نیست. چون آنگاه که برلیناله به سینمای جمهوری اسلامی بی اعتنایی می کرد فیلمهای سینمای گلخانه ای که فقط برای صدور ساخته می شود همین حد ارزش داشتند که حالا دارند. اصلا فرض را براین میگذاریم که «جدایی ... » که خرس طلایی برایش ساختید و آفساید و فیلم راننده‌ی تاکسی شاهکار بی همتای سینمایی هستند، اما امتیاز های استثنایی که به این فیلم ها تعلق میگیرند بیش از این که مرتبط با ارزش فیلم باشد به رابطه های ج. اسلامی و دولت آلمان و آز این گسترده تر به ارتباط اتحادیه اروپا و ج. الف وصل شده است. الان با اطمینان می شود این ادعا را مطرح کرد که خط مشی شما با خواست دولت آلمان هم آهنگ تر از مدیر سابق است و مقامات از رفتارتان رضایت بیشتری دارند. فکر کنم بیاد تان مانده باشد که به هنگام نمایش آفساید در برلیناله قبل از نمایش فیلم در جشنواره تان من در نامه ای که مستقیم به دفتر شما ارسال کردم ادعا نمودم که شما میخواهید به آفساید جایزه بدهید بهانه تان هم اینست که با تشویق این فیلم زنان به میادین ورزشی راه خواهند یافت .آیا پیشگویی من غلط بود و یا در های میادین ورزشی به روی زنان هم گشوده شد؟ وحالا هم شما قصد دارید یک خرسی دیگر را قربانی کنید دلیلش هم مسایل اتمی وگسترش معامله بیشتر با نظام مقدس است با سفر وزیران اتحادیه وملاقاتشان با ستوده و پناهی وبعد سفر خانم کلودیا روت وملاقاتشان با هنرمندانی که نامشان اعلام نشد زمینه های این زد وبند را آماده کرده اید.

اگر فیلم تاکسی پناهی که به نظر میرسد ایده اش کپی برداری از راننده تاکسی باشد شاهکار هم باشد و اثر نابغه ای بی بدلیل جایزه ای که میخواهید برایش جور کنید فاقد هر نوع اعتبار است از هم اکنون دویچه وله که نقش لابی این فیلم را بعهده دارد زمینه چینی میکند تا برای به چنگ آوردن خرس های بیچاره راه باز کند دایما تذکر میدهد که شرایط کار در داخل سخت بوده وباید از ضعف های تکنیکی چشم پوشی کرد خوب اگر کار خیلی مشکل است و خطر آفرین چه می شد که یک شاهکار کمتر ساخته می شد ؟ در مملکتی به گفته خودشان 1100 سالن سینما کم دارد ایا اتفاقی می افتاد که یک خرس کمتر به موزه سینمایی ج. الف منتقل میشد ؟جمهوری اسلامی که برکت حراج در آمد های مملکت بیش از دوهزار جایزه، تشویق وتائید و مجسمه و... بدست آورده است بسشان نیست ؟ چرا شما را به زحمت می اندازند چقدر باید فیلم ها را جا بجا کنید حق واقعی فیلمسازان جوانتر برلیناله را سلب کنید تا جایزه ای برای این فیلم جور شود؟ چه بسا داوران را وادارید که جایزه مشترک بدهند. سال گذشته که به اعتراف داور ایرانی‌تان شیرین نشاط همه داوران مخالف اهدای جایزه به فیلم پرده بودند ، دیدید که سرانجام تمکین کردند اما اگر امسال خرس طلایی به دام نیفتاد ( که البته به دام افتاد) فعلا با خرس نقره ای کنار بیائید تا سال دیگر که فیلم محمد مجید مجیدی باید پخش جهانی بشود جمهوری اسلامی حسابی از خجالتتان در می آید.

 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد