مقاله

 

 

 

 

کجا  ایستاده ایم ؟

hoshyaresmaeil@yahoo.com

 

 

در جریان اعتصاب 72 روزه مجاهدین که این روزها هنوز جشن آن ادامه دارد ، مجاهدین کرارا و از زبان افراد مختلف نقش مسعود رجوی و مریم رجوی را از این داستان اعتصاب غذا جدا میکردند و آن را یک حرکت خود جوش از طرف اعتصابیون تعریف میکردند . در 2 یا 3 فرصت من در مطالبی اشاراتی به این رابطه بین رهبری مجاهدین و نیروها کردم و دلایلی که چرا مجاهدین سعی میکنند نقش مسعود و مریم رجوی را از این داستان جدا کنند و علی الظاهر اعتصاب غذا را خود جوش معرفی کنند . در آخرین مطلب هم اشاره کردم که هر حرکتی یا عملی در تشکیلات و اندیشه مجاهدین ، چنانچه بازتاب و راندمان منفی داشته باشد مقصر عمل کننده معرفی میشود و چنانچه راندمانی داشته باشد همه چیز از آن مسعود معرفی خواهد شد !

در 26 اکتبر مطلبی از مجاهدین در سایت دیدگاهها خواندم که نویسنده آن سعید اطلس در قسمتی از این مطلب دقیقا چنین نوشته است .

" بدون شک مسعود رجوی رهبر مجاهدین تصمیم پر ریسک اعتصاب غذا را اتخاذ کرد و برنده واقعی این ریسک اعتصاب غذا مسعود رجوی است و همین موضوع برای مسعود که بدور از همه و در مخفیگاه نامعلومی به سر میبرد یک دستاورد کلان محسوب میشود ! "

بقیه مطلب را اگر دوست داشتید خودتان مراجعه کنید و بخوانید . عنوان مطلب هست : مجاهدین و اژدهای زخم خورده ولایت مداران ایرانی و عراقی .

قبل از اینکه اشاره ایی به معنی دستاورد و پیروزی در فرهنگ و اندیشه مجاهدین کنم ، خاطر نشان میشود ، چه آن زمان که مجاهدین مستمر بیانیه میدادند که اعتصاب غذا ربطی به رهبری ندارد و خودجوش است و چه قبل از آن و چه بعد از آن و چه در آینده.....هیچ تنابنده ایی ، حتی ناآگاهترین هوادارش هم چنین مزخرفاتی را باور نمیکرد و نمیکند . علیرغم این ناباوری در همه سطوح و باز هم اصرا مجاهدین بر باوراندن چنین دروغی ، ناشی از یک خاستگاه فرهنگی است . فرهنگ اسلام انقلابی و نه حتی منافع سیاسی تاکتیکی !

در فرهنگ اسلامی مجاهدین شکست یعنی چه و پیروزی یعنی چه ؟ حدود 25 سال پیش وقتی برای اولین بار فیلم محمد را دیدم شروع به فکر کردن کردم . در صحنه ایی از فیلم یکی از نیروهای محمد خطاب به نیروی طرف مقابل در یکی از جنگها فریاد میزند : ما چه بکشیم و چه کشته شویم پیروزیم و این وعده خداست !

کل داستان و فلسفه شکست و پیروزی در فرهنگ و اندیشه اسلامی همین است . چه در طرف مجاهدین و چه رژیم و چه هر نیروی مسلمان دیگری ! چه ارتجاع غالب و چه ارتجاع مغلوب ! 30 سال است رژیم اسلامی ولایت در ایران مستمر توطئه های خارجی را کشف میکند و خنثی میکند و انقلاب پیروز است ! 30 سال است مجاهدین رژیم را هر روز سرنگون میکنند و پیروز هستند.....این حکم موجودی به اسم الله است !

بنابراین برای چنین باورهایی شکست مفهومی ندارد . قبلا هم گفته بودم هر حرکتی از طرف رهبری مجاهدین بهرحال از بیکاری که بهتر است و بدنه هم در چنین مدار بسته ایی از باور ، اگر کشته شود که بهشت در انتظارش است و اگر هم بکشد باز هم به بهشت میرود ! چه در عراق و ادامه سیاست خط موازی ....چه زندان ایدئولوژیک اشرف به حیاتش ادامه دهد و چه بالاجبار به جای دیگری منتقل شوند....چه پناهندگی به آنها بدهند و چه ندهند.....چه ما بخواهیم و چه نخواهیم......منطق اسلام و قرآن و خدا ، پیروزی همیشگی مجاهدین ، فتح قله های ایدئولوژیک و قد کشیدنهای تخمی ، تمام رمز و راز اسلامی مجاهدین همین است !

مجاهدین از اینکه خیلی ها در باره وقایع اعتصاب غذا سکوت کردند ظاهرا دلخورند ، اما به صراحت حرف دلشان را نمیزنند و دیگران را به بی اخلاقی متهم میکنند ! مجاهدین فارغ از ذائقه سیاسی و معیارهای ارزشی خودشان لطفا مشخص کنند که دیگران چه باید میکردند ؟ در گرما گرم حمله به نیروهای مجاهدین از طرف عراقیها ، خیلی از همین نیروهای که مجاهدین سر سوزنی قبولشان ندارند که موضع گیری کردند ، محکوم کردند و صراحتا چراغ سبز دولت امریکا در حمله به نیروهای اسیر در پادگان عراقی را محکوم کردند و این مسعود رجوی بود که صراحتا در پیامی اعلام کرد : حمله به زندانیان اشرف با چراغ سبز امریکا نبود و مالکی به عمد طوری زمان حمله را انتخاب کرد که همه فکر کنند چراغ سبز امریکا بوده است ، یعنی همان زمانی که وزیر دفاع امریکا در عراق است !

حمله به زندانیان اسیر در پادگان عراقی که اعضای مجاهدین هستند محکوم بوده و هست و خواهد بود . اما قرار نیست مسعود رجوی در ادامه سیاست خط موازی با نظم نوین ، اعضای اسیر مجاهد را با هر شیوه ایی و چه بسا با باوری توهمی ، به هر طرف که دلش خواست بکشاند و بعد بقیه سینه زنان به دنبال چنین سیاستی بروند و خودشان را از نظر سیاسی در اختیار رجوی قرار دهند !

تمام هوش و یا زرنگی غیر انسانی رهبری مجاهدین هم در همین است که از عواطف و احساسات انسانها ، چه عضو مجاهد و چه هوادار و چه هر فرد یا نیروی سیاسی دیگری....یک محصول سیاسی و دستاوردی غیر ایدئولوژیک برداشت کرده و در جیب نامبارک بریزد !هر انسانی با دیدن هر صحنه ایی از کشته شدن انسانی دیگر و زجر کشیدن آن به خود میپیچد...ناراحت میشود و الی آخر...

اما کمی که میدان دیدمان را وسیع تر میکنیم یعنی آن را سیاسی ببینیم با دقت و به وضوح متوجه میشویم که همراهی کردن سیاست خط موازی مسعود با نظم نوین در قالب عواطف انسانی ، فقط اعتبار سیاسی این خط را بیشتر میکند و نه چیز دیگری و نه حتی یک زندگی متعارف برای اعضای اسیر مجاهد در پادگان عراقی ، و نه حتی در عمل جلوی کشته شدن و اعتصاب غذا را میگیرد !

درست شبیه داستان آن رنگ سبزی که نظم نوین و مدیای غرب پشت آن است و بالاجبار هر گونه دستاورد سیاسی این داستان به منافع مردم ربطی ندارد و نهایتا به جیب ولی فقیه میرود . سکوت نسبی دولتهای غربی که عجیب نبود خیلی ها به جز مسعود از ابتدا هم میدانستند که این امام زاده ها کور میکنند ولی شفا نمیدهند ! البته مسعود هم میداند اما......

نیروهای مخالف رژیم اسلامی در ایران و به قول نویسنده جبهه سرنگونی طلب ، چه کاری بیشتر از آنچه که انجام داد یاید میکرد و کجا میایستاد ؟ مثلا همه به عراق میرفتند و یا همه به اعتصاب غذا میپیوستند و همه سیاستهای امام مسعود را تائید میکردند و خلاصه دنیا زانو میزد تا یک دیوانه سیاسی و احمق ایدئولوژیک همه را مثل خودش به گائیدن بدهد ؟

بعد از محکوم کردن یک پارچه نیروهای مخالف رژیم ، در حمله عراقی ها به اعضای مجاهدین ، شاید رهبری مجاهدین انتظار داشت همان محکومییت و حتی بیشترش ، پشت ادامه آن سیاست و اعتصاب غذا بیاید ؟ اعتصاب غذایی که پیشاپیش پیروزی آن را اسلام تائید کرده است . حتی اگر مسعود 1000 بابی ساندز تحویل میداد و دست مریزاد از عده ایی مریض سیاسی و فکری تحویل میگرفت !

اما همان نیروی مخالفی که جنایت در حق اعضای مجاهدین را محکوم میکند ، آن حداقل تشخیص سیاسی را دارد که عواطف انسانی اش مغلوب سیاست خط موازی مسعود رجوی نشود . آنچه که در گذر ایام به ذوب شدن در ارزشهای نظم نوین انجامید مسعود و اسلام و محمد و قرآن و بقیه اش بود که البته قانونمند است . آنچه که به سرعت دچار استحاله فکری شد عنصر موحد مجاهد خلقی بود که سقف خرده بورژوازی برایش مونیزم الهی بود ! مجاهد خلقی که همه چیز را در لفافه مبارزه به گنداب دین و مذهب و نظم نوین و...آلوده کرد ( از کوزه همان تراود که در اوست ) . مطمئن هستم و مطمئن باشید حتی برای همان اسیران مجاهد در پادگان عراقی الان سالهاست هیچ واژه ایی مفهومی درست ندارد از مقاومت گرفته تا برابری طلبی و انقلابی گری و ظلم ستیزی و.....

در آخر توصیه میکنم دست از این توهم زدنها بردارید . البته اگر میتوانید ! امام زمان نظم نوین که الکی نیست ؟

 رهبر عقیدتی هر روز سقف جدیدی از توهم را میزند . خواب امکان نیرو گیری در داخل را میبیند ! بعد از اعتصاب غذا هواداران حرفه ایی بیشتری جذب مجاهدین میشوند ! و رهبری مجاهدین از نظر بین المللی به کانالهای ارتباطی جدیدی دست پیدا میکند ! حال اینکه چه پدیده ایی ار پنتاگون و سیا و فاکس نیوز جدیدتر است ....بماند !

این رهبری واقعا حالش خوب نیست . کسانی که آگاهانه برای مسعود کف و دف میزنند و تشویقش میکنند تا به سیاستهای مهتابگونه خودش ادامه دهد فکر کنم با مسعود خرده حساب دارند و در حال تسویه کردن هستند و بیچاره مسعود که هنوز فکر میکند بهترین و جدیترین امام زمان است !

 

اسماعیل هوشیار

28.10.2009

ژنو

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد