|
تاریخ انتشار:07.07.2015
معنی رای "نه" مردم یونان و تلاش
سیپراس برای ماندن در اتحادیه سرمایه داران یونان!
سعید صالحی نیا
salehinia@aol.com
6 جولای 2015
مقدمه:
"رفراندوم" یونان برگزار شد و بنا به اخبار ، حدود 62% رای دهندگان
"نه" خودشان را به طرح ریاضت اقتصادی اتحادیه سرمایه داران اروپا
اعلام کردند. طبعا این رای "نه" از دید مردم یونان یک معنی دارد و
از دید حاکمان یونان معنی دیگر.
از دید مردم سونان این "نه" به سیاستهای ریاضت کشی است که "اتحادیه
اروپا" به مردم یونان پیشنهاد کرده تا بتوانند "بدهی های خود" را
بپردازند و در چهارچوب "یوروزون" بمانند. مردم یونان مثل مردم
اسپانیا، پرتغال و ایتالیا در صف اول جامعه به حاشیه کشیده شده،
فقر کشیده شده، بیکار و درمانده ای هستند که نتیجه طرح "اروپای
واحد" سرمایه داران بوده.
سرمایه داری بحران زده جهانی و اروپا مثل همه جا تلاش دارد با
سرشکن کردن بحران خودش به دوش مردم و اکثریت جامعه ، بحران جهانی
موجود را پشت سر بگذارد.
دولت سیپراس فراخوان "رفراندوم" داد از مردم "آری یا نه" پرسید اما
مشخص بود که این رفراندوم از سوی او و حزبش با همان درکی که جامعه
دارد نه طرح شده و نه تحلیل می شود. در این مقاله بیشتر به ماجرای
بعد از رفراندوم یونان نگاهی می اندازیم:
(1)سیپراس و حکومتگران یونان بعد از اعلام نتایح "رفراندوم":
متعاقب اعلام نتیجه "رفراندوم" توسط وزیر کشور یونان، آقای وتسیس،
سیپراس سخنرانی کرد که در آن تاکیید می شود که "نتیجه این رفراندوم
برای این نیست که ما از اروپا (یعنی اتحادیه اروپا-مترجم) بکنیم
بلکه ثدرت ما را در میز مذاکره برای ماندن در اتحادیه اروپا (یعنی
چانه زنی برای یک معامله بهتر!-مترجم) بالا می برد . او بلافاصله
وزیر مالیه خود آقای واروفاکیس را هم از کار برکنار کرد که احتمالا
از مخالفان سیاستهای او بوده.
اعلام نتیجه "رفراندوم" به هیچ وجه پایان بحران یونان نیست بلکه
تضاد و قطب بندیهای داخلی و بین المللی در این موضوع را تشدید می
کند. هم حکومت یونان تعادلش را بیشتر از دست می دهد و جناح های
راست تر حامی خط اتحادیه اروپا ازش فاصله خواهند گرفت و هم تضاد
سایر اعضا و رهبری اتحادیه اروپا با حکومتگران یونان تشدید خواهد
شد.
دسلبوم ، وزیر مالیه یوروگروپ اعلام کرد که " رای نه مردم یونان
باعث پشیمانی مردم یونان خواهد بود".(4). آقای سیگمار ، کشاور مرکل
گفت:"سیپراس پلهای پشت سر خود را شکسته است". وزیر اقتصاد فرانسه ،
ساپین، گفت:" این رفراندوم بی معنی است حالا نوبت دولت یونان است
که بما بگوید چه پیشنهادی دارد برای رفع این بحران بدهی؟"
(2) اهمیت تعمیق بحران یونان در اشل بحران عمومی اروپا:
طبعا بحران یونان بخشیست از بحران سرمایه داری در سطح جهان و اروپا.
"اتحادیه اروپا" با واحد شدن پول (یورو) و پائین کشیدن بخشی از
مرزهای ملی ادعا کرده بود که اروپا قرار است یک خانواده بشود.اما
در عمل روشن شد که این سیاست برای گسترش استثمار کشورهای "پیرامونی"
اروپا توسط مراکز قدرت مالی –سیاسی اروپاست.
یونان تنها نیست.اسپانیا و پرتغال و ایتالیا کشورهای بعدی هستند که
در لبه مرز ورشکستگی و بحران عمیق بدهی ایستاده اند. بحران یونان
هر قدر ادامه یابد و توسعه یابد کلیت "اتحادیه اروچا" و وعده هایش
کلیت سیاست ساختن پول و اقتصاد واحد متزلزل خواهد شد.همین الانهم
بخشهائی از رهبری اروپا دارد زمزمه می کند که باید به دوران قبل از
"اتحادیه اروپا" برگشت! منجمله در انگلستان که همواره سیاسی فاصله
گرفتن اقتصادی با "اتحادیه اروپا" و عدم پذیرش یورو دنبال می شده.
(3) آینده سیپراس و باز شدن پنجره فرصت برای چپ رادیکال و
سوسیالیست خواه:
در مقالات قبلی توضیح دادم که سیپراس بخاطر ماهیت رفرمیستی و
سوسیال دنموکراتی که دارد نمی تواند زیاد در عرصه بماند.یا باید
برنامه اش را رادیکال کند و سوسیالیزم را فراخوان دهد یا مشمول "گذر
زمان" شود.اما گذر زمان چگونه عمل می کند:
الف: کندن تدریجی هوادارانش به سمت مقابل زیر فشارهای اقتصادی و
روانی سرمایه داری.چرا که جامعه را نمی شود معطبل نگه داشت و وقتی
جامعه دید سیپراس به وعده هایش عمل نمی کند از او روی برخواهد
گرداند. امار 62% حمایت انهم چند ماه بعد بقدرت رسیدن از دید من
اتفاقا بیشتر نشانه اغاز ریزش سیپراس است و توهمی که از تغییر جلوی
جامعه قرار داده.
ب: وضعیت سرمایه داری اروپا موثعیت دوگانه ای ایجاد کرده: از سمتی
منطق سرمایه داری حکم می کند که این بدهی ها را به نفع پیشگیری از
رادیکالیزه شدن یونان و اروپا کم کنند و نادیده بگیرند.از طرفی هم
بحران مالی بیشتر خواهد شد اگر بدهی های یونان کم شود چون دیگران
هم در صف کاهش بدهی ایستاده اند!
ج: نظام سیاسی حاکم بر اروپا در راس قدرت بیشتر راست است و تناقض
موجود را بین روامداری با یونان و زدن یونان و بیرون انداختنش از
اتجادیه اروپا بیشتر می کند.
د: حکومت سیپراس حکومت یکدستی نیست و گرایشات راست میانه و تزلزل
در خود حزب سیپراس راه را باز می کند که شقه شقه شدن حکومتش بیشتر
گردیده و ریزش اجتماعی بیشتری را به همراه بیاورد.
لذا با تصویری که الان داریم ، حکومت سیپراس حکومت ماندگاری
نیست.یا این حکومت با یک جهش به فراخوان سوسیالیزم باید برسد (که
تقریبا محال است!) یا بعد از کشاکشهای قابل پیش بینی توسط همان
مردمی که به قدرت رسانده اندش، به نفع راست سیاسی پائین کشیده می
شود.
پنجره فرصتی در حال گشوده شدنست برای کمونیستها و چپهای رادیکال که
از میان مردم خسته از سیپراس و وضع بلاتکلیف موجود به نفع اینده
یونان و اروپا یارگیری کنند و سازمان دهند.بحران یونان را باید به
یک انقلاب تبدیل کرد. اغاز تاریخ جدید می تواند باشد !
منابع بیشتر:
(1)مقالات اخیر این نویسنده در موضوع یونان:
رفراندوم یونان" تحویل مردم یونان به اتحادیه سرمایه داران اروپا
یا فراخوان اعلام سوسیالیزم؟
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٥/804-رفراندوم-یونان-تحویل-مردم-یونان-به-اتحادیه-سرمایه-داران-اروپا-یا-فراخوان-اعلام-سوسیالیزم؟
تکلیف کمونیستها با عروج سوسیال دموکراسی در یونان چیست؟
http://monazere-siasi.com/مقالات-سیاسی/مقالات-سال-٢٠١٥/761-تکلیف-کمونیستها-با-عروج-سوسیال-دموکراسی-در-یونان-چیست؟
(2)عباس گویا: قدم بعد در یونان
http://www.azadi-b.com/G/2015/07/post_139.html
(3)تقی روزبه: نگاهی به پیچ و خم های همه پرسی یونان و ماهیت خرده
پارادایم دولت های متکی بر جنبش های اجتماعی
http://www.azadi-b.com/G/2015/07/post_134.html
________________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|
