مقاله

 

 

مرز خواستن برای فهمیدن !؟

hoshyaresmaeil@yahoo.com

 

طرح چند موضوع مختلف دررسانه های متفاوت باعث شد این مطلب را بنویسم . اول نامه اسماعیل وفا به پسرش  امیر که سال 2005 و به زندان تیف نوشته است . نامه جالبی است و برای شخص من... همان مدینه گفتی و کردی کبابم ! روزگار و دوران سختی بود . سخت بود چون نمیدانستیم چه درپیش است؟ نمیدانستیم بازی قراراست چگونه باما پیش برود !؟ از رفتن امیروهرفرد دیگری خوشحال میشدیم واز نبودن چشم اندازی برای بقیه درهراس..! همان زمان هم درزندان تیف ازتلاشهای پشت پرده اقوام زندانیان اطلاع زیادی نداشتیم . تمام عوامل درداخل عراق دست به دست هم داده بودند که کارمارا به هرشکلی تمام کنند . روزی که خبررفتن امیردرتیف پخش شد ؛ به ذهنم زد که نامه ای بنویسم تا امیر ببرد بیرون و برساند به جایی....تا شاید کاری کردند ! ذهنم درابتدا این بود که کسی خبرندارد. توی چادرجلوی امیرنشسته بودم و بدون هیچ خجالتی از تفاوت سنی بین خودمان یک شکم سیر زارزار گریه کردم ! حالت امیرازصحنه اشگ ریختن من و خواهشم برای بردن خبرما به همه جا....حالت گیجی بود! فردایش امیررفت و البته نامه مرا هم نگرفت که این احتیاط عجیب نبود . ولی خبرمارا رسانده بود و ظاهرا وقتی امیرخبررا میبرد متوجه میشود که کسی از داستان ما و زندان تیف بی خبر نیست ، فقط یا وقت ندارند یا احساس ویا درک درست و یا تخم....! برای اولین بار بعد ازسالهای حضورش درمجاهدین ؛با اسماعیل وفای جدید دراربیل آشنا شدم ازطریق نامه ای که نوشته بودو "شب درازدست خری" را ترسیم کرده بود. روزها و شبهای اربیل دراوج ناامنی ؛ روزگارجشن ما بود به نسبت دوران زندان تیف !

 

http://www.tipf.info/madare,amir.htm

 

موضوع بعدی مربوط به مطلب ایرج شکری است که به ضرورت همبستگی و ایستادگی در برابر قلدرمنشی رهبری مجاهدین نوشته بود . اعتراض البته خوب است حتی به اندازه یک عطسه . اما برای همبستگی و اتحاد درهرزمینه ایی اولین الزام کار؛ درک درست ازپدیده های اطرافمان است . تظاهرات نیم میلیونی جنبش مجاهدین در30 خرداد 1360 یادتان هست ؟ نیم میلیون نفرآمارکمی نیست . فقط مشکل این بود که ازآن جماعت؛ 95 درصد درک درستی ازشرایط جدید وجنگ مسلحانه نداشت . کاربه جنگ و کشتارازهر2 طرف که کشید آن 95 درصد رفته بودند . الان هم تقریبا صحنه همین است ؛ تعدادی قابل توجه روشنفکر فرهیخته با فرهنگ سرکوب مجاهد خلق دربرابرمنتقد مخالفند . درابتدا که چند نفری بیشترنبودند و به مروراضافه شدند . ولی همین حالا هم درک درستی یا واحدی ازپدیده مجاهدین خلق نیست . روشنفکرازبرخورد مجاهد خلق با فلان شخص گزیده میشود و موضع میگیرد ولی نیم نگاهی به بخش چرائی داستان نمیکند .

 

http://www.tipf.info/zarorate,istadegi.htm

 

برخلاف تصورگونه های مختلف عوام ؛ مشکل شخص رجوی ودشمنی با اشخاص نیست . مشکل اصلی تفکری است که خمینی را درماه نشاند و جامعه را به خون کشید ! این مردم حقشان است بدانند که چرا....؟ چرا خمینی را با احساسات میلیونی روی سرشان گذاشتند !؟ این جامعه حقش است تا نتیجه التزام به ولایت فقیه و احترام به رهبرعقیدتی را بفهمد.حقشان است تا تشابه شکل و محتوا و نتیجه خونین التزام به ولایت فقیه و رهبرعقیدتی را بدانند . حقشان است به انتخاب خودشان شک کنند و باز البته حق انتخاب دارند .

 

 

نزدیک به 5 سال است که به زبانهای مختلف گفته ام ومیگویم این نیروی مجاهدین یک جریان فکری ایدئولوژیک است. با نیروی ایدئولوژیک برخورد وکارمتعارف سیاسی نمیشود کرد و نیروی ایدئولوژیک هم متقابلا با نیروهای سیاسی و یا منتقد برخوردی معمولی و سیاسی نمیتواند بکند . هم تاریخ را پیش رو داریم و هم تجربه را پشت سرمان ! استالین با مخالفش هیچوقت  برخورد سیاسی نمیکرد تیغ رسمی حذف فیزیکی و غیرفیزیکی درمرامش بود ولی با دنیای بیرون از شوروی هم سفارت داشتند و هم سیاست بلد بود ! خیلی گفتم و نوشتم ؛ ازتجربه و خاطره و تشریج پدیده....! ولی روشنفکر نظاره گر ؛ گویی منتظر تکرارتاریخ نشسته بودند تا تیغ به گلوی خودشان برسد ! این روزها صدای اعتراضات ازنظرآماری بیشترشده که خوب است؛ اما ازنظرمحتوایی کافی نیست چون هنوز هم درک درستی ازپدیده ایدئولوژیک مجاهد خلق ندارند و دربه همان پاشنه گذشته میچرخد .

 

 

نیروی ایدئولوژیک مجاهدین خلق خیلی تلاش میکند و میجنگد...ولی اسم تلاشهایش مبارزه نیست ؛ مثل طالبان که میجنگد ولی اسم جنگش مبارزه نیست . هرجنگنده ای به صفت جنگیدن درصف مبارزین نیست . مجاهدین خلق و رهبری آن تا زمانی که ازاین پیله ایدئولوژیک خارج و رها نشده اند ؛ قابل دیالوگ ساده سیاسی و معمولی هم نیستند . این پیشروی عنصرایدئولوژیک مجاهد خلق دربرخورد حذفی با انواع نیروها و منتقدان سیاسی ؛ ناشی ازهمان نظاره گری سالیان روشنفکرموجود است.مگراینکه کسی واقعا تشخیص ندهد که نیروی ایدئولوژیک یعنی چه و انواع برخورد حذفی اش یک اتفاق نیست و نیروی سیاسی چه مختصات و مشخصاتی دارد !؟  مجاهد خلق ایدئولوژیک با هیچ کس تعارف ندارد ولی بقیه و به اشکال مختلف تعارف سیاسی زیاد دارند . روشن شدن فرق بین مبارزو دشمن آزادیخواهی ؛ برای فردی یک سال و برای یکی 10 سال شاید طول بکشد و برای عده ای هم هیچوقت روشن نخواهد شد . از ما که گذشت ولی صرف اعتراض و دفاع ازاشخاص ونه دفاع ازارزشهای انسانی؛ نه کمکی به مجاهد خلق برای خروج ازپیله ایدئولوژیکش میکند و نه به درک درست روشنفکران معترض در ریشه یابی اصولی !

 

 

همین دیروز سه شنبه خبررسیدن دومین گروه اززندانیان مجاهدین به آلبانی را ابتدا در رسانه حکومت اسلامی خواندم که حکومت میگوید شامل 30 نفراست.رسانه های غربی 24 ساعت بعد خبرراانعکاس دادند وخود مجاهدین هنوزساکتند. قبل ازدرج خبر دررسانه حکومت اسلامی هم ؛ مجاهدین ازطریق یکی ازهوادارانشان خبررا رسانده بودند که گروه دوم 44 نفراست و همه تشکیلاتی هستند واین عناصربی بدیل لم یرتابو هنوز نرسیده ، رسما جیب هم را میزنند !! طبیعی است که این منابع به هزارویک دلیل نمیتوانند قابل اعتماد باشند ! با این همه منتظر تائید خبراز خود مجاهدین ؛ دراصل موضوع تفاوتی ایجاد نمیکند . تشکیلات مجاهدین با تشخیص نظم نوین به آرامی درحال دفن شدن بی صدا است . نجات زندانیان مجاهد ازباتلاق عراق مبارک است هرچند روندی طولانی و فرسایشی است ولی حداقل دکان معاملات و سهام اشرف ولیبرتی رهبرعقیدتی ؛ با نام مبارزه تعطیل میشود. درنقطه ای که این مهم وخروج کامل نیروهای اسیرازباتلاق عراق محرز شود؛ "میتواند" پایان مرحله ای یا تاکتیکی کار سایت تیف هم باشد تا شروعی جدید با رویکردی متناسب با شرایط ! اگرهم کلا نبودیم که " مرگ یک مامور و مزدور رسمی رژیم " مبارک بقیه " انواع مبارزان " ! تنها دلخوشی من طی این سالیان این بود که واقعیتی وجود دارد غیرقابل لاپوشانی و تحریف وتوجیه...و عدم درک درست یا نخواستن و نفهمیدن وسکوت بقیه ؛ براصل این واقعییت تلخ هیچ تاثیری ندارد . تاریخ انسان کارخودش را کرده است .

 

 

http://www.radiofarda.com/content/f12_mko_relocation_to_albania/25006365.html

 

 

بعد ازعبور از یک پراتیک مشخص به واقعیات زشتی رسیدم که میدانستم نمیشود با بیلچه آن را توی کاسه سرکسی ریخت ."شاید از دید عده ای" همین واقعیات و درک درست را بد گفته باشم ! حکایت اتاق تاریک و فیل و درک افراد کور از لمس قسمتی از فیل ! مسئولیت روشنفکر انتشار نور است حتی به اندازه یک شمع یا چراغ ! چراغی که تمام زوایای تاریک را روشن میکند و بدون تعارف نشان میدهد که پدیده های مرتجع و ایدئولوژیک هیچ تفاوت کمی و کیفی با هم ندارند ! ولایت فقیه همان رهبرعقیدتی است و بقیه صحنه....! بعد از شیوع عنصرآگاهی واستمرارآن ؛ اگر بازهم مردم و جامعه به جابجایی افراد قانع بودند که ولی فقیه برود و رهبرعقیدتی بیاید و انتخاب کردند و خوششان آمد ، که مبارکشان باشد .

 

 

خود شناسی وعبوراز خود ؛ یک شرط شغلی برای روشنفکر نیست . یک نیاز انسانی است که با حفظ چهره و تعارفات مرسوم سیاسی درتضاد مطلق است وراهی به جلو ندارد ! امیدوارم درمحدوده یک نق زدن تکراری وبی سرانجام سرگیجه نگیرید وهمزمان با خود مجاهد خلق دراین چرخه بی حاصل نپوسید !

 

 

 

اسماعیل هوشیار

05.06.2013

 




_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد