تاریخ انتشار: 28.02.2014
جامعه بازوگرایش کمتربه
مواد مخدر!
مواد مخدر، آزاد یا ممنوع؟
رضا حاجیحسینی
آمارها نشاندهنده کشف سالانه ۵۰۰ تن مواد مخدر در ایران است.
بنابر آمار ستاد مبارزه با مواد مخدر، ۶۰۰ تن مواد مخدر هم به مصرف
میرسد.
زندگی عده زیادی از ایرانیها را مواد مخدر به هم وصل کرده است:
آنها که میفروشند، آنان که مصرف میکنند و آنها که با فروشندگان و
مصرفکنندگان مبارزه میکنند. به این عده باید خانوادهها و
وابستگانشان را هم اضافه کرد.
سالانه چهارهزار نفر در ایران به اعتیاد روی میآورند و ۲۵۰ تا ۳۰۰
هزار نفر در رابطه با مواد مخدر بازداشت میشوند. عده زیادی هم در
همین رابطه پای چوبه دار میروند.
حسین ذبحی، معاون دادستان کل کشور به تازگی به خبرگزاری مهر گفته
است: «برخی افراد در نقاط مختلف کشور به منظور دریافت مبلغ اندکی
پول حاضر به قاچاق مواد مخدر میشوند و ۴۷ درصد زندانیان کشور را
مجرمان مواد مخدر تشکیل میدهند.»
از سوی دیگر، مدیرکل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد
مخدر اعلام کرده است که در میان مواد مخدر، حشیش و در میان داروها
کدئین بیشترین مواد مصرفی در بین دانشجویان ایرانی هستند.
حمید صرامی به خبرگزاری فارس گفته است: «بیشترین شیوع مواد در گروه
نمونه دانشجویان به ترتیب حشیش، تریاک، قرص اکس و شیشه بوده و در
بین داروها بیشترین شیوع به ترتیب به کدئین، ترامادول، دیازپام و
ریتالین اختصاص داشته است.»
تازهترین آمارها نشاندهنده کشف سالانه ۵۰۰ تن مواد مخدر در ایران
است و این در حالی است که بنابر آمار ستاد مبارزه با مواد مخدر،
۶۰۰ تن مواد مخدر هم به مصرف میرسد.
بر اساس یکی از آخرین گزارشهای سازمان ملل، در حال حاضر نزدیک به
۲۲۰ میلیون معتاد در سراسر جهان وجود دارد و از میان آنها، بین ۱۵
تا ۱۹ میلیون نفر، مواد اعتیادآوری از نوع تریاک، مرفین، هرویین و
… استفاده میکنند. مرکز اصلی تولید این مواد افغانستان است و
ایران به دلیل موقعیت جغرافیاییاش، از مسیرهای اصلی قاچاق مواد
مخدر به اروپا و آمریکا به شمار میرود.
برخورد با قاچاقچیان مواد مخدر که از سالهای پیش از انقلاب آغاز
شده است، پس از شکلگیری جمهوری اسلامی و تشکیل دادگاههای انقلاب
شدیدتر شد و در حال حاضر در دادگاههای انقلاب شهرهای مختلف ایران،
احکام اعدام بسیاری برای متهمان به قاچاق مواد مخدر صادر میشود.
در مقابل اما میانگین سن شروع مصرف مواد مخدر در ایران به ۱۵ سال
رسیده است.
آیا این برخوردهای خشن و حکمهای سنگین تأثیری در میزان قاچاق و
مصرف مواد مخدر داشته است؟ اساساً چرا باید استفاده از مواد مخدر
توسط دولتها ممنوع اعلام شود و آیا رفع احتمالی این ممنوعیت، باعث
افزایش تعداد معتادان خواهد شد یا اینکه ممکن است باعث از بین رفتن
مافیای گسترده قاچاق مواد مخدر و کاهش استفاده از مواد مخدر بشود؟
یک روزنامهنگار آزاد از تهران در اینباره به رادیو زمانه میگوید:
«ممنوعیت فروش و استفاده از مواد مخدر به علت سوددهی بسیار زیاد آن
برای واردکنندگان و فروشندگان است. مطمئناً دسترسی آزادتر و ممنوع
نبودن مواد، باعث کاهش شدید قیمت آن میشود. به نظر من ممنوعیت
صرفاً باعث گرایش بیشتر به مواد مخدر میشود.»
جامعه و حق انتخاب
استفاده از مواد مخدر ممکن است روی زندگی فرد و سلامت جامعه تأثیر
بگذارد، اما آیا ترس و هراس موجود در این زمینه، مبنایی
واقعگرایانه دارد یا اینکه ایجاد ترس و وحشت، تنها راهکاری ضد
تبلیغی برای مقابله با مواد مخدر و اعتیاد است؟
اعتیاد
هر چقدر جامعهای توسعهیافتهتر و بازتر باشد، گرایش به مواد مخدر
در آن کمتر و راههای مصرف آن، انسانیتر است.
آزادی استفاده از مواد مخدر، در کنار آموزش افراد از سنین کودکی،
راهکاری مناسبتر از ممنوعیت است. دادن حق انتخاب به افراد با ذکر
عوارض استفاده از مواد مخدر ممکن است تأثیری بیشتر از ممنوعیت
داشته باشد.
محمود صباحی، جامعهشناس مقیم آلمان و پژوهشگر دانشگاه لایپزیک،
درباره این موضوع به زمانه میگوید: «وقتی پرسشی درباره مواد مخدر
در حضور یک جامعهشناس یا کارشناس علوم انسانی طرح میشود، نباید
توقع پاسخهایی از قبیل پزشکان را داشت. ماده مخدر میتواند همچون
افزار جنایت به کار رود یا همچون مادهای برای سرخوشی و
شادکامیهای کوچک هر روزه زندگی. خب این شاخصه حیات انسانی ماست که
هر کس این امکان را دارد تا با کژدیسه کردن چیزها و چه بسا مفاهیم
دور و برش، به قطب شرارت بدل شود، اما این قطب شر بودن، ذاتی چیزها
و کلمات نیست بلکه به نحوه رفتار و به تبع به نگرش افراد معطوف است.»
او در ادامه میگوید: «پیرامون ماده مخدر نیز مسئله از همین قرار
است. به زبان ساده، هر چه بیشتر گرد مواد مخدر پرسه بزنیم، بیشتر
در خواهیم یافت که ماده مخدر هم چیزی است همچون دیگر داشتهها و
فرآوردههای انسانی که به سان همه آنها نه مادهای سخیف و نه در
بردارنده عنصری شیطانی و خطرناک است. بنابراین، ماده مخدر به
خودی خود نه تنها چیز بدی نیست که بسا هموارکننده بسیاری از
ناهمواریهای زندگی آدمی است.»
در حالی که طرح پرسش در مورد چرایی ممنوعیت استفاده از مواد مخدر و
پاسخ به آن در سیاستهای کنونی مبارزه با مواد مخدر در ایران جایی
ندارد، عوامل متعددی از جمله مشخص نبودن سرنوشت مواد مخدری که توسط
دولت کشف میشود، در کنار اعدامهای گسترده افراد خرده پا، باعث
بیاعتمادی عمومی به برنامهها و سیاستهای حکومت در این زمینه شده
است؛ دولتی که عدهای معتقدند با اعدام فقط صورت مسائله را پاک
میکند و چه بسا خود در گسترش سوء استفاده از مواد مخدر نقش دارد.
محمود صباحی در اینباره میگوید: «نمیتوان انکار کرد که ممکن است
یک نظام سیاسی همچون نظام کنونی در ایران، جامعه و افراد را چنان
در تنگنا و فشارهای جورواجور قرار دهد که مردم ـ خواسته و
ناخواستهـ به مصرف روزافزون انواع ماده مخدر گرایش پیدا کنند تا
بلکه بدین وسیله لحظاتی از نکبت درد و رنج زندگی اجتماعی خود
بیاسایند و این هرگز از سر قصور خشخاش و خطرناک بودن مواد مخدر
ناشی نمیشود، بلکه پیآمد طبیعی طرز تفکر نابالغ کسانی است که این
جامعه را به ناشیانهترین روش ممکن اداره میکنند.»
ممنوعیت، برای چه؟
به نظر میرسد اصلیترین دلیل ممنوعیت استفاده از مواد مخدر در
ایران و البته در بسیاری از کشورهای جهان، ترس از اعتیاد به این
مواد و در نتیجه از دست رفتن زندگی فرد است.
جهانشاه جاوید، روزنامهنگاری که در حال حاضر مقیم مکزیک است و در
زمینه مواد مخدر مطالعات و تجربههای شخصی داشته است، درباره دلیل
ممنوعیت استفاده از مواد مخدر در ایران میگوید: «در ۶۰-۷۰ سال
گذشته این تصور غلط پا گرفته که دولتها باید با تولید و مصرف مواد
مخدر بهصورت قهرآمیز و سیستماتیک مبارزه کنند و گرنه جامعه به
فساد کشیده میشود. این تصور غلط در چند دهه گذشته توجیهکننده جنگ
با مواد مخدر بوده. تصوری که بیپایه است و البته در حال تغییر.»
او درباره وضعیت ایران در زمینه مواد مخدر هم میگوید: «ماهیت
مذهبی جمهوری اسلامی و تلاش مستمر و متعصبانه آن برای پاکسازی
جامعه از هرگونه فساد، باعث شده که با پدیده تولید و مصرف مواد
مخدر بهصورت جنایی و بسیار شدیدتر از کشورهای دیگر برخورد کند.
این در حالی است که نظر مجتهدان شیعه در مورد مواد مخدر یکسان و
روشن نیست و بسیاری از آنها رأی به تحریم آن ندادهاند.»
این خبرنگار در ادامه میگوید: «مشکل اینجاست که به ما القا شده
هرکس هر نوع ماده مخدری مصرف کند به شدت معتاد میشود و از کار و
زندگی میافتد و سلامتیاش را به کلی از دست میدهد. اما بهجز در
موارد معدود اینطور نیست. کافی است به تاریخ کشور خودمان نگاه
کنیم که در آن تا کمتر از یک قرن پیش مواد مخدر مثل تریاک و حشیش
آزادانه تولید و مصرف میشدند و بحران اجتماعی خاصی در این زمینه
وجود نداشت و اینطور نبود که دسترسی به مواد مخدر همه را به فساد
بکشاند.»
جاوید اما اضافه میکند: «شکی نیست که مصرف مواد مخدر برای سلامتی
انسان مضر است، اما در عین حال واقعیت علمی و پزشکی این است که ضرر
اغلب آنها به اندازه مشروبات الکلی نیست و حتی در بعضی موارد
تأثیر منفی آنها از سیگار هم کمتر است.»
این روزنامهنگار بر این باور است که ضررهای جنگ و مبارزه با مواد
مخدر بهمراتب بیشتر از اثرات منفی مصرف مواد مخدر بوده: «در چند
دهه گذشته، میلیاردها دلار برای این جنگ هزینه شده اما نه تنها
تولید و مصرف کاهش نیافته است، بلکه سود آن به جیب گروههای
مافیایی رفته و عده بسیاری کشته و زندانی بر جای گذاشته است. از
این گذشته هیچ امیدی به پایان این جنگ بیهوده وجود ندارد.»
محمود صباحی، عضو سابق هیئت علمی دانشکده هنر و معماری هم در
اینباره میگوید: «این که چرا برخی دولتها و به ویژه دولت ایران
مواد مخدر را ممنوع کرده، پاسخی بسیار ساده دارد: دولتها و به
ویژه دولت ایران، به هر پدیدهای که بتواند افراد را از حالت
طاعتپذیری و اطاعتپذیری خارج کند، به مثابه دشمنی خطرناک
مینگرند؛ چندان هم مهم نیست که ماده مخدر باشد یا یک قطعه موسیقی،
یا یک قطعه نمایش.»
صباحی در ادامه میگوید: «حال تصور کنید دولت ایران را که خیالات
جهانگیرانهاش مدام از سطح جامعه ایرانی فراتر میرود و مدعی
رستگار کردن (بخوانید کنترل کردن) کل عالم هستی میشود. خب مواد
مخدر هم نیرویی دارد که میتواند افراد را از مدار و قلمرو تعریف
شده آنها خارج کند و در حقیقت در دنیای دیگری را به روی آنان
بگشاید. دنیایی که قابل پیشبینی، شناسایی و به تبع کنترل نیست.»
به اعتقاد صباحی، رفتار نظام جمهوری اسلامی به سبب این که مطابق با
دریافتها و دانشهای جهانی نیست، به کلی و پیرامون هر موضوعی
خطاست. او میگوید: «این نظام از هر چشمانداز که نگریسته شود یک
چرخه اشتباه محرز سیاسی و اجتماعی است و این طبیعی است که درباره
مواد مخدر نیز همچون دیگر مسائل، بسیار عقبمانده و کوتهاندیشانه
رفتار کند.»
جوامع پیشرفته، مواد، اعتیاد
هر چقدر جامعهای توسعهیافتهتر و بازتر باشد، گرایش به مواد مخدر
در آن کمتر و راههای مصرف آن، انسانیتر است. به بیان دیگر دست
کم آن نوع استفاده بیرویه و توأم با خودویرانگری که اکنون در
ایران فراگیر شده است، در چنین جوامعی دیده نمیشود.
جهانشاه جاوید درباره شرایط و اوضاع مصرف مواد مخدر در نقاط مختلف
جهان میگوید: «به ۳۰ کشور جهان سفر کردهام و بهجز یکی دو مورد،
در همه آنها مواد مخدر، بهخصوص ماریجوانا، به راحتی پیدا میشود.
آزاد شدن ماریجوانا در هلند در چند دهه گذشته و افزایش ایالتهایی
که در سالهای اخیر از این ماده مخدر رفع ممنوعیت کردهاند، تا به
حال که منجر به زیادهروی، اعتیاد و فساد گسترده نشده است.»
به گفته این روزنامهنگار، «امروزه در هلند حدود ۴۰ سال است که
فروش و مصرف بعضی از مواد مخدر آزاد اعلام شده اما میزان مصرف در
میان جوانان نسبت به کشورهای دیگری که ممنوعیت شدیدی در آنها وجود
دارد، کمتر است. مهمتر اینکه مصرف مواد خطرناک مانند هرویین نیز
کاهش یافته و در این مورد تحقیقات مفصلی انجام شده است.»
او اضافه میکند: «در آمستردام سالهاست که افراد بالغ میتوانند
در قهوهخانهها انواع مختلف ماریجوانا را خریداری و مصرف کنند،
به همان سادگی که میشود آبجو یا شراب یا ودکا خورد. اما آمستردام
دیگر مرکز ماریجوانا نیست. در کالیفرنیا و ایالتهای دیگر آمریکا،
مراکز مجاز، تبدیل به سوپرمارکتهای ماریجوانا شدهاند و علاوه بر
صدها نوع گیاه تازه، میتوان کیک، شکلات و نوشابههای حاوی
ماریجوانا را نیز خریداری کرد.»
در سالهای اخیر برخی کشورها که در جنگ با مواد مخدر از بقیه
مصممتر بودهاند، (ایالات متحده آمریکا و بعضی از کشورهای آمریکای
لاتین)، درصدد برآمدهاند تا با این موضوع برخوردی عقلانیتر
داشته باشند. اوروگوئه اولین کشوری است که تولید، فروش و مصرف
ماریجوانا در آن قانونی اعلام شده است.
جهانشاه جاوید ضمن تاائید این مسائل میگوید: «آنها به این نتیجه
رسیدهاند که بهجای مبارزه قهرآمیز با مواد مخدر، بهتر است تولید
و مصرف آن را تحت کنترل و نظارت درآورند و تولید و مصرف را از
بازار سیاه خارج کنند.»
گرچه در ایالات متحده استفاده از مواد مخدر همچنان از نظر قوانین
فدرال غیر قانونی محسوب میشود و مجازاتهای سنگینی به همراه دارد،
اما در بسیاری از ایالتها، با رأی مستقیم مردم یا بنا به تصمیم
مجالس قانونگذاری ایالتی، تولید و مصرف ماریجوانا یا علف برای
مصرف پزشکی آزاد اعلام شده است و حتی امسال در ایالتهای کلورادو و
اورگان، مصرف عمومی برای افراد بالای ۲۱ سال بهکلی قانونی شده است.
جاوید با اشاره به آنچه در اروگوئه، پرو و کلمبیا میگذرد میگوید:
«پس از اروگوئه، دولت پرو هم اخیراً اعلام کرده که قصد دارد همین
سیاست را در مورد مواد مخدر در پیش بگیرد. علاوه بر این، کلمبیا هم
با تجربه دهها سال جنگ داخلی بر سر مواد، اعلام کرده که در نظر
دارد تعدادی از مواد مخدر را قانونی اعلام کند.»
نهاد بینالمللی کنترل مواد مخدر سازمان ملل متحد اما میگوید که
تصمیم دولت اوروگوئه با قوانین بینالمللی در تضاد است، سلامتی
جوانان را به خطر میاندازد و باعث گرایش زودرس آنها به اعتیاد
میشود.
ایران و مخدرها
ماجرای مواد مخدر در ایران اما با آنچه در دیگر نقاط جهان میگذرد،
متفاوت است و اعدامهای مرتبط با آن، همچنان و به شدت ادامه دارد.
از سوی دیگر در حال حاضر بر اساس واقعیتهای تاریخی، پزشکی و
اجتماعی (نگاه کنید به تحقیقات متعدد در مورد اثرات مصرف
ماریجوانا، از جمله این تحقیق)، این باور در حال شکل گرفتن است که
همیشه بخشی از جامعه به مواد مخدر کشش خواهد داشت، اما این کشش، با
جنگ و مجازات از بین نخواهد رفت.
جاوید در این زمینه میگوید: «اعدامهای روزانه قاچاقچیان واسطه و
خرده فروش در ایران و زندانی کردن عده کثیری از محرومترین و
آسیبپذیرترین اقشار جامعه در ارتباط با مواد مخدر، جلوی تولید و
مصرف آن را نگرفته و نخواهد گرفت. مصرف مواد مخدر فقط در کوچهها و
پارکهای پایین شهر اتفاق نمیافتد و به مردان و زنان بیکار و
ناامید محدود نمیشود بلکه جزئی از رفتار عادی بخشی از طبقات متوسط
و مرفه، دانشجویان، هنرمندان، نویسندگان، تجار و حتی روحانیان نیز
هست.»
این روزنامهنگار معتقد است که با قبول این واقعیت، میتوان با
برخی از مواد مخدری که مصرف عمومی دارند و کم ضررترند کنار آمد و
با دیگر مواد، برخوردی قانونی و کنترل شده کرد. چیزی که در اکثر
کشورهای جهان وجود دارد و خونریزی و آسیبهای اجتماعی کمتری هم به
دنبال داشته است.
برخی مخالفان قانونی شدن مصرف مواد مخدر اما میگویند که با این
کار قبح مصرف این مواد شکسته میشود و مردم تشویق به مصرف میشوند؛
در نتیجه آمار مصرف مواد مخدر بالا خواهد رفت.
جاوید اما میگوید: «اگر مصرف مواد مخدر قانونی بشود، علت وجودی
مافیا و بازار سیاه مواد هم از بین میرود و برای دولت هم درآمدی
تازه و سرشار بهوجود میآید. پولهای نجومیای که خرج جنگ علیه
مواد مخدر میشود را میتوان در عوض صرف تبلیغ و آموزش مضرات مواد
مخدر کرد و برای ایجاد مراکز درمان معتادان به کار گرفت.»
صباحی اما در اینباره میگوید: «در ایران دیگر مسأله کیف و نشئگی
عادی مطرح نیست بلکه گونهای خودکشی تدریجی و گسترده اجتماعی در
جریان است؛ و از همین رو، نظر من این است که خود این نظام و ساختار
درونی آن، عامل اصلی گرایش مردم به مواد مخدر است و نه مواد مخدر و
عوامل تولید، توزیع یا مصرف آن.»
او در توضیح راهی برای حل این مشکل نیز میگوید: «به گمان من، راه
چیرگی بر این شرایط، پیش از هر چیز دگرگونی در شرایط سیاسی و
اجتماعی و کاستن از فشارهایی است که افراد را ناگزیر به سوءمصرف
مواد مخدر میکنند. روشنتر بگویم، راهکار چیزی جز تغییر نظام فعلی
و باز شدن فضای زندگی برای افراد جامعه نیست.»
به اعتقاد این پژوهشگر دانشگاه لایپزیک، انسانها اغلب با دگرگونی
در وضعیتشان تغییر رفتار پیدا میکنند و این خود نشان میدهد که
این، شرایط کنونی است که باید دگرگون شود و نه مواد مخدر و روشهای
مصرف آن. تا زمانی که وضعیت تغییر نیابد، تنها چیزی که تغییر خواهد
کرد روشها و گونههای مواد مخدر است، چرا که ــچنان که
میدانیمــ هر ماده مخدرهای پس از مدتی تأثیر گذاری خود را از
دست میدهد و بر همین پایه، پای مادهای قویتر به میان کشیده
میشود.»
_______________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|