مذهب زخم سرطاني بشريت
 


آوات فرخي





يادم مي آيد سالها پيش وقتي براي اولين بار سوالاتي از وجود خشونت و نابرابري نسبت به زنان را که در قرآن به صراحت ياد شده است ،از معلم ديني و قرآن جويا شدم او بدون اينکه به سوالات من پاسخي بدهد تأکيد کرد که در قرآن بدنبال طرح سوال نباشم بلکه فقط و فقط اطاعت و فرمانبرداري کنم چون ممکن است موجب خشم وغضب الهي قرار بگيرم . برايم قابل هضم نبود که چرا نبايد سوال کنم و چرا بايد خدا از پرسش من برنجد و مرا مورد خشم خود قرار دهد و اين خدايي که همه حرفش را ميزنند کيست؟

بعدها ديدم با پرسش من نه خدايي هست که به او بربخورد و عذابم دهد و نه من مجبورم در مقابل آن فرمانبردار باشم بلکه پرسشهاي من تنها به سيستمي بر ميخورد که سي سال است مشغول تحميل اطاعت و فرمانبرداري به من و امثال من است. سه دهه است هر طرح و نقشه اي ميريزد و هر نوع خشونتي را بکار ميگيرد تا وادار به سکوتمان کند از خشونت کلامي گرفته تا اعدام و سنگسار.من و همجنس مرا از کودکي حجاب اختناق بر سر ميکند تا به قول او مردان به گناه نيافتند(مرداني که خود قرباني همين سنتها هستند) تا به جنس دوم بودن لبيک بگوييم . ما را در حصار اسارت و بردگي آشپزخانه ها محبوس ميکند تا به بردگي خو بگيريم . نيمي از جامعه (مردان) را با عنوان جنس برتر در مقابل ما قرار ميدهد تا کنيز بودن را در ذهنمان حکاکي کند .خود تمام ثروت مردم را مي دزد و ما را در فقر نگه ميدارد تا براي نجات کودکمان از گرسنگي و براي لقمه اي نان به فروش تن خود راضي شويم .ما را تعريفي از ناموس !!! کرد تا در صورت بي ناموسي!!! با اسيدپاشي و بريدن گوش و بيني ، براي سايرين ديدني و عبرت آموز شويم. هر تدارکي مي بيند و هر نوع قانون ضد بشري را عليه ما ثبت مي کند تا وادار به خودکشي و خودسوزي شويم و هر گاه از قانون او سر پيچي کرديم شکنجه ،تجاوز، سنگسار و اعدام و ... ما را انتظار ميکشد .

خلاصه از حکومتي که اسلام چهارچوبش را تشکيل ميدهد و توسط عبا و عمامه آخوند، ثروت اندوزي از قبل دست رنج ما مردم ما کارگران، دزدي و چپاول ثروت جامعه اداره شود انتظاري بيش از اين نيست. حکومتي که با توسل به خدا، قرآن و محمد هر گونه رفتار شنيع و ضد انساني را با حمايت قانون ضد بشري خود مجاز دانسته و در ارتباط با آنها آيه و حديثي بيان مي کند تا وجود کثيف خود را توجيه کند غافل از اينکه ما ديگر گوشمان از اين آيه ها و احاديث پر است ديگر نام خدا، محمد و قرآن برايمان چندش آور است .

ديگر نمي توان به اين سياست سرکوب زنان ادامه داد و آنرا تحمل کرد. امروز همين زنان دوشادوش مردان در صف اول تظاهراتها و مبارزات عليه سيستم کثيف و متعفن اسلامي استوارتر از هميشه حضور دارند تا به آخوند و ولايت فقيه و خيل اوباشان اسلامي سرمايه بفهمانند که اين خشونتها و ارعاب نه تنها باعث عقب نشيني نشده بلکه صف مبارزه را محکمتر و گسترده تر کرده تا ضربات مهلکش را يکي پس از ديگري در هر فرصت و مناسبتي ، به پايه هاي لرزان رژيم وارد کرده تا براي هميشه بر حيات اين زخم سرطاني بشريت مهر باطل زنند .



به اميد تحقق يک دنياي بهتر
 

 

خانه    |    مطالب    |    نظریات    |    تلنگر    |    پیوندها    |    تماس