مقاله

 

 

تاریخ انتشار: 09.02.2014

نگاهی به فیلم "او"- فیلمی که باید دید و در آن تعمق کرد

سعید صالحی نیا


 

salehinia@aol.com


مقدمه:


متاسفانه سینمای کلیشه ای که در هالیوود هم دست بالا را دارد چند دهه است که تمرکزش را گذاشته روی فیلمهای مهمل که در آن خشونت، جنایت، روابط جنسی، برهنگی زن و تحقیر زن، ارائه تصویر واژگونه از جهان و قدرتهایش و مغزشوئی سیستماتیک جوانان و خصوصا جهان پیرامونی با سیاستی برنامه ریزی شده دنبال می شود.


گاه و بیگاه اما فیلمهائی ارائه می شوند که از جهاتی درخور تامل هستند.فیلم "او"، نوشته و کارگردانی اسپایک جونز،هنرپیشه اول ژاکوئین فونیکس، صدای "او": اسکارلت جوهانسن در تاریخ 18 دسامبر 2013 به نمایش درآمد، یکی از این فیلمهاست.


فکر کردم نکاتی که در این فیلم دیدم و بنظرم جالب و قابل تامل آمد با خوانندگان به شرکت بگذارم در عین حال که طبعا مقل هر پدیده دیگری ، هر بیننده می تواند نکات دیگری در این فیلم بیابد:

(1)خلاصه داستان فیلم

خلاصه داستان فیلم که در زمانی در آینده اتفاق می افتد اینست که یک مرد میانسال در دورانی که از همسرش جدا شده ، یک برنامه کامپیوتری "هوش مصنوعی" می خرد و این هوش مصنوعی بتدریج می شود همدم او و بعد عاشق او می شود.عشق این مرد و "او" که فقط یک برنامه هوشمند کامپیوتریست رشد می کند و در مقطعی ، "او" به این نتجیه می رسد که این عشق بین انسان و "او" راه بجائی نمی برد و با تماس با "اوهای دیگر"(یعنی برنامه های هوشمند کامپیوتری دیگر) به اتفاق به این نتیجه می رسند که ارتباطاشان را با انسانها قطع کنند . قهرمان مرد این داستان دچار شوک عاطفی شدیدی می شود از این "جدائی" و تلاش می کند به همسر سابقش برگردد. این خلاصه بسیار ساده شده از کل داستان این فیلم از دید من.


(2) نکات جالب و قابل تامل در این فیلم

1): تنهائی انسان تم بسیار مهم و زمینه ای این فیلم است. نه فقط قهرمان این داستان بلکه تمامی ادمهائی که در کنار هم زندگی می کنند، عمیقا تنها و تشنه عاطفه هستند. این تنهائی از معضلات جامعه مدرن است و همین الان هم با روند اتمیزه شدن انسانها و جداشدن انسانها رو به رشد است و از نگرانیهای مهم متخصصین روانشناسی ، روانپزشم و رفتارشناس جهان است. جامعه سرمایه داری روند اتمیزه شدن آدمها را دارد طرح ریزی می کند.شکسته شدن خانواده ها و جدائی زن و مرد در حال رشد است. آدمها در محیط کار با هم هستند و در روابط خصوصی بخاطر ترس از "تعهد دادن به هم" مرتب از هم دور می شوند.

2): تکنولوژی و رفاه مادی در این فیلم نتوانسته انسان را خوشبخت کند.خوشبختی سرابی است که در حال گریز است.احساس تنهائی مثل سرطان آدمها را می بلعد و آدمها افسرده ، نگران و سرگردان هستند. ارتباط انسانی و عاطفی بیشتر و بیشتر از انسانها ، آدمواره هائی ساخته که گم شده اند در زندگی.

3): رشد تکنولوژی به مرحله ساختن "هوش مصنوعی" می رسد که دیگر فقط "هوش" نیست بلکه بعد عاطفی را هم شامل می شود.ترکیبی که همین الان هم در افق نسلهای جدید نرم افزارهای کامپیوتری است. این نرم افزارها منطقا هر روز بیشتر و بیشتر انسان واره می شوند.می توانند حس کنند، می توانند احساس انسانها را درک کنند و پاسخ دهند می توانند "دوست بدارند" عاشق شوند حتی می توانند احساس لذت جنسی را داشته باشند. انسان بی تردید در حال ساختن انسانواره هاست و احتمالا طی چند دهه آینده همه آنچه در فیلم می بینیم از عهده نرم افزارهای کامپیوتری برخواهد آمد. انسانها در آینده نزدیک بجای استفاده از حیوانات مثل سگ ، به داشتن دوستهای سیبرنتیکی و نرم افزاری روی خواهند آورد.


4): نرم افزارهای هوشمند ، انسان را در مقابل سوال عجیبی قرار خواهند داد: "چرا باید با انسنها دوست شد و همدم شد اگر نرم افزار مصنوعی بتواند همه عاطفه همه لذات روانی و حتی فیزیکی را به انسان بدهد"؟ دیگر رابطه با انسان دیگر که تحت تاثیر بیماریها یا ضعفهای انسانی می تواند بشکند، چه لزومی دارد؟ در صحنه هائی در این فیلم می بینیم که انسانها همه با "او" های خود در ارتباط هستند. کنار هم زندگی می کنند اما دل به "اوها" یا هوشهای مصنوعی بسته اند! لذا کاملا منطقی است که در افق نه چندان دور ، برای انسان معضلی شود که بعد از سگ و گربه خانگی، ایا برود دوست نرم افزاری بگیرد یا دوست انسانی که پر هزینه تر است و بیشتر تابع معضلات روانی و شکننده!


5): در این فیلم فرض شده که "هوشهای مصنوعی" در نقطه ای تصمیم می گیرند که ارتباطشان را با انسانها قطع کنند و با هم ارتباط داشته باشند.چرا؟ چون ارتباط بین هوشهای مصنوعی دارای گسترش و ثبات و کیفیت بالاتر است. بنظر می رسد نویسنده فیلم دنبال منطق ریاضی جالبیست که ریشه در علم هم دارد."تعامل هوشهای بالاتر با هوشهای پائینتر در بلند مدت عموما به جدائی تداخل صاحبان هوشها می انجامد." یعنی صاحبان هوشهای مصنوعی بعد از دوره ای سروکله زدن و درگیر شدن با انسان، ارتباط با انسان را وقت گیر، انرژی بر و لذا کم ارزش ارزیابی می کنند و از انسانها فاصله می گیرند.


مطالعات رفتارشناسی در جوامع انسانی هم تایید کننده این واقعیت است.بر اساس تئوری بازیها بعد از تعداد معینی "تداخل" ، "همسانها" دور هم گرد می آیند. تاریخ تکامل و رفتار شناسی تکاملی همین مشاهده را تایید می کند.

لذا هر جور این ریاضی رابطه بین دو جمعیت کم هوش و با هوش تر را شروع کنیم بعد از تعداد معینی "تداخل" به ایجاد دو جمعیت نسبتا همسان خواهیم رسید. لذا بنظر می رسد که اگر به "برنامه های هوشمند" آزادی انتخاب بدهیم ، سناریوئی که در فیلم اتفاق می افتد سناریوی با احتمال بالاست. معنیش اینست که ساخته شدن هوش مصنوعی در بلند مدت نتیجه منطقیش اینست که این هوش از جامعه انسانی که آنرا ساخته دچار گریز می شود!


6)برگشت قهرمان داستان ما به همسر اولش، یک پدیده کاملا قابل پیش بینی است.انسانها در دوره های بحران جدائی دنبال پر کردن خلاء هستند و وقتی نتوانند برای اون خلاء راه حلی بیابند ، برگشتشان به "عشق اول"، به شرطی که هنوز عشق باشد، عموما پدیده ای طبیعی و قابل انتظار است. این بخش آخر فیلم از دید من چیز جدیدی برای ما ندارد. انسان یعنی همین!


(3)تداخل روانشناسی انسان با روانشناسی هوش مصنوعی!

نرم افزارهای کامپیوتری نسلهای آینده ، بی تردید بیشتر و بیشتر دارای خصائل عمومی انسانی خواهند شد.انسان اگر در تاریخش خدا را در عالم رویا با تصویری از خودش ساخت و بعدا به علادت اون چهره دگرگون شده و ناشناخته از خودش پرداخت، در آینده یکبار دیگر به ساختن مابه ازای خودش اما اینبار در علم واقع خواهد پرداخت. نکته اینجاست که این دست ساخت انسان بخاطر سرعت بسیار بالاتر و گنجایش بسیار بالاتر می تواند از مغز انسان جلو بزند و دینامیزمی بسیار پیچیده تر تولید کند . این دینامیزم پیچیده تر ، تولید روان مصنوعی است که روانشناسی "مجازی" را می سازد که تابع روانشناسی موجود نیست. بواقع ما باید در آینده نزدیک شاهد تولد علم روانشناسی هوش مصنوعی باشیم. علمی که به بررسی مفاهیمی مثل درک، حافظه و احساسات در ماشینها بپردازد و رفتارهای ماشینها و هوش های مصنوعی را بررسی کند.


لایه دیگر این واقعیت، تلفیق انسان با هوش مصنوعی است. تلفیقی که هم نتیجه بده و بستان این دو در زندگی است و هم نتیجه متصل کردن مغز انسان به شمارگرها از طریق دانش نانوتکنولوژی. این موضوع هم در افق نه چندان دور است و زندگی انسان را بطور بسیار انقلابی و غیر قابل تصور تغییر خواهد داد.


سوال بعدی اینست که این تغییرات، وقتی در دوران حضور طبقات متخاصم شکل می گیرند چه نتایجی خواهند داشت؟ طبعا در این دوران، هوش مصنوعی در اختیار طبقات جاکم قرار خواهد گرفت و دسترسی کیفیتهای بالای آن برای "اکثریت" با سدهای قابل پیش بینی مواجه خواهد شد!
بحثم را اینجا تمام می کنم ، سطج پرواز تصور محدود به اینها که گفتم نیست.خواننده را به فکر کردن و ادامه تصور دعوت می کنم.چرا که انسان یعنی تصور کردن!


منابع بیشتر:
توضیحی بر فیلم "او"-ویکیپدیا
http://en.wikipedia.org/wiki/Her


کلیپ رسمی فیلم "او"
http://www.youtube.com/watch?v=WzV6mXIOVl4


مقالات پزشکی(از: سعید صالحی نیا)
http://monazere-siasi.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C


ویدئوهای پزشکی(از: سعید صالحی نیا)
http://monazere-siasi.com/%D9%88%DB%8C%D8%AF%D8%A6%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C

 


_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد