تاریخ انتشار: 23.02.2014
بررسی
تطبیقی اپوزیسیون ما و اپوزیسیون اوکراین
دارا ایرانی
درلحظاتی که این مطلب نوشته میشود تحولات اوکراین با سرعتی بسیار
زیاد درجریان است. به طور خیلی خلاصه دراین لحظه پارلمان این کشور
رییس جمهوری را خلع مقام نموده و یولیا تیموشنکو، بنا بر آخرین
اخبار از حبس آزاد شده است. خانم تیموشنکو دربیمارستان بستری بود .
آنچه در ادامه میآید بررسی تطبیقی بین اپوزیسیون ما و اپوزیسیون
اوکراین است:
یک -اپوزیسیون اوکراین وقتی فراخوان راهپیمایی میدهد دیگر اما و
اگر ندارد به همان فراخوان میچسبد و تا آخرش هم میرود. اپوزیسیون
ما اول صحبت از راهپیمایی و تجمع اعتراضی میکند ولی به محض اینکه
حکومت نه میگوید رهبران هم میگویند خب باشد راهپیمایی بی
راهپیمایی!
مردم هم به خانهها میروند و دیگر بیرون نمیآیند و «مومنتوم» به
دست آمده دچار ارتحال میشود! بعد که رهبران جنبش سه سال درحبس
خانگی میمانند مردم اصلا یادشان میرود زمانی قرار بود تجمع
اعتراضی هم داشته باشیم.
دو-اپوزیسیون اوکراین هدف و برنامه و رهبر مشخص دارد و نگاهش به
جلو است. اپوزیسیون ما هدف و برنامه ندارد که هیچ رهبرش هم مشخص
نیست. خود رهبران میگویند ما «همراه» این جنبش هستیم و هر کس برای
خودش رهبر است. نتیجه این میشود که هزاران جنبش با هزاران رهبر
درهم میلولند. آخر هم که خسته شدند میروند پای فیسبوک و
بالاترین لایک و چرت میزنند.
سه- اپوزیسیون اوکراین به جلو نگاه میکند و به گذشته کاری ندارد
درضمن رییس جمهور را به طور مشخص خطاب قرار داده و او را بازخواست
میکند. اپوزیسیون ما درهمان «دوران طلایی امام راحل» درجا میزند
.تازه اپوزیسیون ما برای رییس جمهور همان نظامی که قرار است مخالفش
باشد کف میزند و هورا می کشد و ۱۸ میلیون رای جمع میکند تا ۴ سال
دیگر و صندوق انتخاباتی دیگر و دوران طلایی امام راحلی دیگر.
اپوزیسیون ما علاوه بر اینکه برای رییس جمهور نظام هورا میکشد،
بلکه لایک برای وزیر خارجه این رییس جمهور درفیسبوک را هم از یاد
نمیبرد.
نتیجه - اپوزیسیون اوکراین به جلو می رود و تا رسیدن به هدفش از پا
نمینشیند. رییس جمهور را خلع میکند؛ رهبر اپوزیسیون را آزاد
میکند. اپوزیسیون ما؟ راستی اپوزیسیون ما الان دارد دقیقا چهکار
میکند اگر خبر دارید لطفا توضیح دهید!
چرا تونس،
تونست، اوکراین تونست، ما نتونستیم و شاید هم نتونیم
نیک آهنگ کوثر
یکی از رهبران جنبشی که منتهی به سقوط میلوشویچ در یوگوسلاوی سابق
شد، معتقد است که یک جنبش با چند چیز تعریف میشود. داشتن هدف،
داشتن رهبری، داشتن استراتژی، داشتن برنامه و امکان استفاده از
موقعیتها برای جلو رفتن، داشتن تاکتیکهای مختلف...در یک جنبش
موفق و ریشهای، رهبران فقط بر اساس کاریزما تعیین نمیشوند، بلکه
بهترینها و قویترینها به راس هرم میرسند.
اما یک «جنبش» در کشور ما چگونه شکل میگیرد؟
بهتر است نگویم، چون خود شما در طی این ۴ سال نتایج فعالیتها و
نحوه سرکوب خواستههای مردم را دیدهاید. نبود هدف، نبود رهبری
منسجم، نبود استراتژی و ...
نمیخواهم بگویم که نتیجه یک جنبش و براندازی حکومت حتما موفقیت
آمیز است، چرا که هنوز به یاد داریم نداشتن گزینه مناسب چه بر سر
کسانی آورد که حسنی مبارک را سرنگون کردند. همین مساله امتیازی
برای گروهی از حکومتیها شد که هرگونه تغییر را خطرناک میدانند.
یکی از تحلیلگران حوزه ایران، در واشینگتن معتقد است که شکست بهار
عربی در مصر عملا برای گروهی از اصلاحطلبان یک امتیاز به حساب
میآید، چرا که میتوانند عدم رویارویی با حاکم مستبد را توجیه
کنند.
اما این توجیه از سوی کسانی است که توان زندگی در نظامهای
دموکراتیک را ندارند. کسانی که تا اتفاقی میافتد، خواهان بازگشت
سریع به جمهوری اسلامی هستند. کسانی که نهادهای مدنی چون انجمن
صنفی روزنامهنگاران را به عنوان محملی سیاسی میخواهند.
یک جنبش ریشه گرفته از مردم و نه از سطح بالای نظام احتمالا نتیجه
بخشتر است. منتهی بحث عمده این است که فعالان جنبش بدانند چه
میخواهند و هدفشان چیست؟
اگر به حرفهای فرج سرکوهی در برنامه صفحه ۲ آخر هفته توجه کرده
باشید، به شباهتهای نگاه امنیتیهای دوران هاشمی با کسانی چون
حجاریان پی خواهید برد. نگاه امنیتی که حسن روحانی دارد. نگاهی که
کسانی چون هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی دنبالش کردهاند.
نسل جوانی که به آینده میاندیشد، تا وقتی زیر بار اندیشه
محافظهکارانه حفظ نظام به هر قیمت گروهی پا به سن گذاشته میروند،
نباید منتظر بهتر شدن فضا و تغییر اتمسفر سیاسی باشند. کسی که زیر
بار میرود، نباید به حمل این بار عادت کند. حکومت جمهوری اسلامی،
خیالش از بخش بزرگی از جوانان و طبقه متوسط، طبقهای که میترسد
آنچه به دست آمده را از دست بدهد، راحت است. خیالش راحت است که
اپوزیسیون خارج از كشور، چند پاره است، میداند که بخشی از این
اپوزیسیون منافعی مالی در داخل کشور دارد و هر ۴ سال یکبار، به
تعهدش به نظام جمهوری اسلامی و رهبری عمل میکند...
واقعبین باشیم. حفظ نظام جمهوری اسلامی به نفع بسیاری از کسانی
است که در خارج از کشور ظاهرا پناه گرفتهاند اما نگران موقعیت
خاتمی و هاشمی و امنیتیهای سابق هستند.
اپوزیسیون خارج از کشور هم نشان داده که هنوز نتوانسته منسجم عمل
کند. انسجام، چیزی است که انگار تبدیل به تابو شده است.
وقت و امکانات زیادی تلف شده.
وقتی هدف، نهایتا حفظ نظام باشد، بقیه حرفها کشک است. وقتی شعار و
هدف تغییر نیست، معلوم است که رهبران «جنبش» ۳ سال به زندان خانگی
میروند و قیامت هم نخواهد شد.
امروز تیموشنکو آزاد میشود، و هنوز موسوی و کروبی در حصر هستند.
به قول یکی از دوستان، روزنامهای تعطیل میشود و همه ساکت هستند،
اما وقتی قوه قضاییه یک زندانی را بعد از طی دوران حبس آزاد میکند،
بسیاری میگویند «روحانی مچکریم». فکر نمیکنید یک جای کار ایراد
دارد؟
_______________________________________________________
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام
دریافت نمیشود.
|