مقاله




پیوند با کدام جهان؟!

در حاشیه حمایت رفیق صابر از فیلم جدائی

از: سعید صالحی نیا

دوم مارس 2012


از آنجا که من از اون کمونیستهائی بودم که رفیق مصطفی "بی انصاف" خوانده دوست داشتم چند نکته در پاسخ ایشان بدهم برای ثبت در تاریخ!



البته نه فکر کنید که این ماجرا یعنی اسکار بردن در سرنوشت مردم ما اهمیتی دارد. سرنوشت مردم ایران در نبرد درون ایران دارد تعیین می شود و این تقلاهای تبلیغاتی رژیم چه در ماجرای شیرین عبادی و چه ماجرای اسکاربازی دردی را دوا نخواهد کرد. بیشتر از اینرو وارد این پاسخگوئی می شوم که فکر می کنم ایرادی متودولوژیک در رفیقم هست که شاید چند نفر دیگری را هم با خودش ببرد و این نگرانم می کند!


رفیق صابر نه تنها مخالفین این مضحکه را بی انصاف می داند بلکه آنها را به "واکنشی" عمل کردن و کم عمق بودن هم مزین کرده لذا شاید همه این تعارفات ایشان باشد که منرا بیشتر وا می دارد به نوشته ایشان بپردازم:


(1)مبانی منطق رفیق صابر:


رفیق صابر مدعی است که این فیلم که "پیوند با جهان" دارد ، شایسته بیشتر از این اسکار هم بوده، به رغم اینکه "مورد تایید تلویحی رژیم هم هست" و به رغمی که کارگردان خود سانسوری کرده که حتی این خود سانسوری "به جزئی از شخصیت و دیدگاه کارگردان مربوط می شود(چه شخصیتی و دیدگاهی؟!) بازهم "شایسته است"!


حالا اینهمه خوبی دلیلش چیست؟


دلایل مصطفی صابر بیشتر مربوط می شود به تینکه ایشان رفته سینمای سرکوچه اش توی کانادا و دیده "پر است" ، حالا ایرانی نیست مهم نیست . کانادائیها گوش تا گوش نشسته اند. این خودش یک منطق دوست ماست. (شاید اگر ایرانیها استقبال می کردند این فیلم بد می شد!). خود "اسکار بردن" هم در لحن مصطفی صابر یک ارزش به فیلم داده. اینکه یک هنرپیشه این فیلم می خواهد برود خارج هم بسیار ارزش مهمی است!


حالا اگه بقیه این فیلم توی فضای مذهب، روابط نابرابر زن و مرد ادامه می یابد مهم نیست! همینکه اون زن بخواهد برود خارج خودش کلی مدرن است. همینکه بجای بادبادک بازی و شرق نگری فرهنگی (که معلوم نیست چطور با تلاش اون خانم برای رفتن به خارج می شود مدرن!) نیست و بجایش "زندگی تند" است پس مدرن است...لذا نتیجه می گیرد که "شایسته بیشتر اسکار هم بود" و اون چپها هم که مخالفند سطحی نکردند! چرا؟ چون مثل اون کانادائیهای بالای 50 سال با کله های تاس و فلفل نمکی سینمای دم خانه مصطفی را پر نکرده اند!


(2)سوبسیدهای مصطفی صابر به جناب کارگردان!


دقت بفرمائید! مصطفی به جناب کارگردان "پیوند با جهان" مرتب سوبسید می دهد! عیبی ندارد خود رژیم فیلم ایشانرا به اسکار معرفی کرده! عیبی ندارد هزینه این فیلم را هم داده اند، عیبی ندارد "در داخل کشور" هم جایزه گرفته (از کیا؟!) اینها عیبی ندارد!


اصلا عیبی ندارد این کارگردان جلوی سن هالیوود هم همان جملات احمدی نژاد را در مورد "فرهنگ کهن ایرانی" و...تکرار می کند! اینها هم عیب ندارد! مصطعی همه اینها را می گذارد به حساب "کار سخت فیلم ساز در شرایط جمهوری اسلامی"!


می گویند وقتی آدم عاشق شد دیگر عیبها را نمی بیند! مصطفی هم عاشق این فیلم شده پس اونها که چشمشان باز است، "سطحی هستند" عکس العملی هستند"!


(3)چیزهای "مدرن" که مصطفی در این فیلم دیده!


شاید مصطفی سینمای دوران معاصر ایرانرا نمی شناسد. سینمای گیشه ای که سالهاست رو به طبقه متوسط گشوده شده و اکثر هنرپیشه هایش در فیلمها "می خواهند بروند خارج"! این ماجرای "تلاش برای رفتن به خارج" واقعا یک وضعیت دورانی تهوع آمیز است در اکثر فیلمهای اخیرو هیچ تازگی ندارد. تکرار در تکرار همه می خواهند بروند خارج! زمان شاه هم اسماعیل اقا می خواست برود نیویورک! جامعه دیکتاتور زده برای خودش یک هنر تحت کنترل و رسمی ساخته که مکرر در مکرر تکرار می کند. تعجب من در اینست که صابر با فیلمهای گیشه ای دهسال گذشته اشنائی ندارد و در برخورد به این فیلم این رفتن به خارج را با "پیوند با جهان" اشتباه می گیرد!


مصطفی می گوید که این فیلم تند است و چون تند است مدرن است و علامت مدرن شدن و طلب مدرن شدنست! من می گویم مصطفی شاید اگر چند تا فیلم ابکی چند سال اخیر را بیشتر نگاه می کرد متوجه می شد از این زاویه هم چیزی در این فیلم نیست!


اسکار چطور؟ مصطفی اساسا نقدی به ماجرای اسکار ندارد! داستان را در متن سیاسی خودش هم نمی بیند! انگار این اتفاقات در بطن مبارزه طبقاتی درون و بیرون ایران اتفاق نمی افتد. در ذهن مصطفی همه چیز خلاصه شده به یک سالن سینما و یک اسکار که ظاهرا در خلاء سیاسی دارد به "هنرمند" جایزه می دهد و مصطفی واقعا باورش شده که صنعت هالیوود و اسکارش بطور واقعی کارش "هنری" است!


مصطفی صابر به اسکار و گردانندگانش هم سوبسید می دهد!


خلاصه:


طبعا تا همینجا بسیاری از آنها که بازی شیرین عبادی را واقعی دانستند همان نوع سوبسیدها را به او و جایزه نوبلش دادند. اونجا هم حامیان شیرین عبادی بما گفتند که شیرین عبادی در حد توانش " در فضای حمهوری اسلامی" انتقاد کرده! اونجا هم پایگاهشان این بود که واقعا نوبل دارد جایزه می دهد و ارزش از کمیته نوبل شروع می شود و لذا استدلالات را از نقطه مستحق دانستن شیرین عبادی روی هم چیدند! اینجا هم مصطفی صابر با این فیلم و کارگردانش همینرا می کند و به مخالفین "سطحی" و "عکس العملی" می تازد!


ایراد ندارد! ما هم حرفمانرا زدیم و تکرار می کنیم! این مضحکه را افشا کردیم. جنگ طبقاتی واقعی توی ایران به شدت ادامه دارد. مردم را نتوانستند با این مضحکه بگذارند سر کار! اسکار و نوبلها ابزارهای تحمیق مردمند باید افشا شوند!


کارگردانهای مسئول و هنرمندان متعهد اون جامعه در بدر و در زندان و فیلم "جدائی" علامت هر چی هست، ربطی به جامعه آزادیخواه و برابری طلب ندارد. ابزاری برای لاسیدن دو حکومت امریکا و ایرانست. همین!


منابع دیگر:



مصطفی صابر: یادوآری درباره فیلم "جدایی"

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/42-mostafa-s/9189--qq.html

سعید صالحی نیا: فرق شبرین عبادی و اصغر فرهادی و "افتخار ملی"! در حاشیه اهدی جایزه اسکار به اصغر فرهادی

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/9151--57-.html

اصغر آقا! مراقب باشيد از آن بالا پايين نيفتيد!

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/9151--57-.html



بـه بهـانـه جـایـزه اُسکـار...!

http://www.tipf.info/oskare,poyan,ansari.htm

لیلا قبادی: این همه هیاهو برای “جدائی نادر…” از چیست؟

http://www.iran-free.org/archives/6064#comment-5519
 




_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد