مقاله

 

 

تاریخ انتشار: 24.12.2013

حمید تقوائی فراخوان می دهد:"دائی جان ناپلئونی نباشید! از بورژوازی مترقی دفاع کنید!"در حاشیه دفاع حمید تقوائی از ماندلا!

سعید صالحی نیا
 

salehinia@aol.com


مقدمه:


ماجرای تقلاهای احزاب کمونیست کارگری برای دفاع از ماندلا هنوز ادامه دارد! مدتی قبل دیدیم که رحمان حسین زاده(از حزب حکمتیست دوم) از ماندلا بعنوان "شخصیت مترقی" نام برد و کلی هم استدلال کرد که می شود یک جنبش در زمان حاکمیت بورژوازی، در خلاء طبقاتی، مترقی باشد و بعد که حکومت را بدست گرفت بشود ضد کارگری!(1)


توضیح دادم که اهمیت دنبال کردن این موضع گیریها اینست که حکایت خود این گرایشات و احزاب را ما بهتر درک می کنیم وگرنه ماندلا؟ "بهانه بود"!احزاب موجود کمونیست کارگری بواقع در دفاع از ماندلا در کنار احزابی مثل طوفان و پوپولیستهای خلقی چپ سنتی ایستاده اند. از دید کلی تر چرخشهای سیاسی خودشانرا دارند با تحلیلهای حمایتی از ماندلا برای جامعه نشان می دهند.


امروز ، همه می دانند که ماندلا از متحدین رژیم اسلامی بوده دو سفر به ایران کرده و حمایتهای خودش از خمینی و هوادارانش را رسما اعلام کرده. همه می دانند که در بالاترین مدارج لژ فراماسونری شریکش کردند (3) تا بتواند نقش خود را در "تحول آرام" در افریقای جنوبی و حفظ حاکمیت سفید پوستان سرمایه دار ایفا کند.اینها همه داده های این داستانست که کسی نمی تواند منکرش شود.لذا دفاع از این ماندلا واقعا مشکل می شود خصوصا از زاویه حزب یا فعالی که در مبارزه با رژیم اسلامی درگیر است! این غیر ممکن را احزاب موجود کمونیست کارگری این روزها دارند ، زور می زنند ممکن جلوه دهند!


لذا مناظره بر سر اینکه ماندلا و نقشش واقعا چی بود ، در سیاست ایران ، بخشی است از نبرد طبقاتی و سیاسی ، همانطور که دوره ای مناظره در مورد ماهیت شیرین عبادیها و خاتمی ها یا قبلا در مورد مصدق السلطنه ها!همانقدر که جدال بر سر مصدق السلطنه در تاریخ معاصر ایران، جدال بین گرایشات و جنبشهای اجتماعی است، جدال بر سر ماندلا هم ، همین معنی را دارد.


دو روز پیش حمید تقوائی، "لیدر" حزب کمونیست کارگری ایران هم مصاحبه ای داشت (2) و برای ما ، بیشتر روشن کرد که حزب او به چه جنبشی متعلق هست و به چه جنبشی متعلق نیست. ماندلا بعنوان بهانه و موضوع ظاهری ، توانست برای یک مشاهده گر ، ابزاری شود تا مواضع سیاسی حمید تقوائی را بهتر ببینیم و بشناسانیم.


حمید تقوائی ، بخش مهمی از احزاب بجا مانده از حزب منصور حکمت را نمایندگی می کند.سابقا از او شنیده بودیم که نباید با موسوی در بیفتیم! سابقا شنیده بودیم که "لنین ادم کشته که کشته! ترومن بیشتر کشته! حالا که چی؟". مدتی بعد از حزبش شنیده بودیم که جنبش برهنگی را (که ربطی به جنبش برابری زن نداشت و ندارد) باید اگر هم وجود ندارد ساخت و خود برهنه شد تا مردم باور کنند وجود دارد، باید رفت کنار فمینیستهای اوکرائین ایستاد، باید آنها که بر علیه احتمال حمله حکومت امریکا به سوریه اعتراض می کنند ، اطلاعیه داد! از حمید تقوائی شنیده بودیم که "باید از نقطه صفر شروع کرد و پروژه اتحاد چپ را به معنی انحلال در حزب حکمتیست دانست! اینها را شنیده بودیم! اینها رد پای گرایشی است که قدم بقدم دارد حزب کمونیست کارگری را به حاشیه راست چپ می کشاند و آنها که درون این حزب هنوز دوریالیشان نیفتاده بد نیست به "دستاورد جدید" حمید تقوائی در دفاع از ماندلا ، دقتی بیشتر بکنند:

(1)حمید تقوائی در مصاحبه اش چه گفت؟(2)


حمید تقوائی در مصاحبه اش گفت که :


"به خلاف نظر خیلی از چپهای ایران، ماجرای بقدرت رسیدن ماندلا ، تئوری توطئه نیست. اون چپها دائی جان ناپلئونی به ماجرا نگاه می کنند...اکثر مردم افرقای جنوبی طرفدار ماندلا بودند...چپها توقع اشتباه از ماندلا دارند ، او جنبش ضد آپارتاید را رهبری کرد و بر آپارتاید فائق آمد..جنبش ضد آپارتاید مترقی بود....نباید ماندلا را با خاتمی مقایسه کرد....ماندلا فقط حرف نزد!...او نقشش مثبت بود و مترقی که نژاد پرستی را جمع کرد از افریقای جنوبی و مانع انتقام گیری(؟) شد.... جنبش ماندلا شبیه جنبش فلسطین است کمتر سبیه جنبش کردستان است (لا اثل کردستان ایران)...اما ماندلا نقش مهمی در انجام نسخه بانک جهانی ایفا کرد (بعد از بقدرت رسیدنش) و...."ریشه نژاد پرستی سرمایه داریست"!


اینها خلاصه بخش مهم مصاحبه حمید تقوائی است. تناقضها و تقلاهای حمید تقوائی را برای ماندن روی خط "تحلیل منصور حکمت" که گفته بود "ماندلا قهرمان کمونیستها نیست اما..." را حمید تقوائی هم سعی کرد مو بمو دنبال کند تا مبادا کسی از میان این فرقه ها پیداش شود و حمید تقوائی را به تخطی از خط منصور حکمت متهم کند! در احزاب کمونیست کارگری موجود اساس همینست که همه باید اون مرحوم را مو بمو دنبال کنند وگرنه خشک می شوند و دود می شوند!


اجازه بدهید به چند سفسطه حمید تقوائی اینجا بپردازیم:

(2) سفسطه های حمید تقوائی در دفاع از ماندلا:

الف:"تئوری دائی جان ناپلئونی"


حمید تقوائی ، این جکم را که ماندلا توسط حامیان نظام سرمایه جهانی و افریقای جنوبی انتخاب شد و کشیده شد بالا را "تئوری دائی جان ناپلئونی" می داند! حزب او البته در مورد بالا کشیده شدن خمینی همین "تئوری" را رسما دنبال کرده و همه جا در توضیح قدرت رسیدن خمینی به نقش امپریالیزم و استراتژی کمربند سبز ضد کمونیستی اذعان داشته! چرا آنزمان حمید تقوائی "دئوری دائی جان ناپلئونی" را تکرار می کند و این زمان ، رد می کند؟!


حمید تقوائی می خواهد مدعی شود که ماندلا را حتی در زندان ، وقتی رئیس جمهور افریقای جنوبی به نوشیدن چائی دعوت می کند و رئیس جمهور بعدی افریقای جنوبی می رود او را از زندان در می آورد ..اینها توطئه ضد جنبش مردم نیست! وقتی ماندلا نشان بالاترین درجه فراماسون (هم ردیف ملکه انگلیس) را می گیرد و بطور جالبی معاون سفید پوستش هم در ریاست جمهوری هم رده فراماسونر او هست ..اینها توطئه نیست! حتی وقتی به اذعان خود تقوائی، ماندلا بلافاصله بعد از بقدرت رسیدن، دنبال نسخه صندوق بین المللی پول و راه حل سرمایه داریست، اینها توطئه نبوده! خیر! این چپهای ایرانند که توطئه دیده اند! وگرنه؟ گربه است انشاء الله!


حمید تقوائی ، به صراحت و روشنی، متد کمونیستی دیدن روابط نظام جهانی و تاثیرات و طراحیها و مهندسی اجتماعی که این نظام در کشورها انجام داده و می دهد را یکسره رد می کند و مدعی می شود اینها همه "تئوری دائی جان ناپلئونی" هستند چرا؟ چون او مثل طراحان نظم موجود جهانی مدعی است که سیاست همینست که دیده می شود! ادمها همینجوری بقدرت می رسند که دیده می شود! این بخشی از سفسطه اوست!

ب: "ماندلا آپارتائید را پایان داد و بعدش نوبت طبقه کارگر بود که مبارزه طبقاتی کند"!


این سقسطه توسط "هم حزبی آینده او یعنی رحمان حسین زاده هم تکرار شد! من بطور مفصل تر دز نقد رحمان حسین زاده این سفسطه را پاسخ دادم(4). و الان تکرار می کنم:


اولا: آپارتاید و نژاد پرستی همچنان در افریقای جنوبی هست و ماندلا نتوانست فاصله وسیع سیاه و سفید را کم کند بلکه با بالا کشیدن او تلاش این بود که این فاصله حدالمقدور حفظ شود که شد
دوما: جداسازی جنبش ضد نژاد پرستی با جنبش برای پایان سرمایه ، یک جداسازی شناخته شده چپ قدیم بوده.رویش توده ایزم در ایران و لنینیزم و استالینیزم و مائوئیزم بنا شده اند. دستاوردش هم اتحادهای جبهه ای با "جناح های مترقی" بورژوازی و خرده بورژوازی" بوده است!


سوما: حمید تقوائی در اواخر مصاحبه اش یادش می افتد که "ریشه نژاد پرستی، سرمایه داریست"! خوب اگر این منطق را دنبال می کرد، صادقانه کنار کمونیستها قرار می گرفت و بجای مترقی خواندن ماندلا یک تحلیل طبقاتی ارائه می داد و جایگاه طبقاتی او را افشا می کرد برای جامعه!

ج: "ماندلا مانع انتقام گیری شد"


این حکم را اتفاقا همه حاکمان نظام سرمایه جهانی بعنوان شاهکار ماندلا تکرار می کنند.اینبار از زبان حمید تقوائی شنیدیم دیروز از زبان رحمان حسین زاده! (3)


حاکمان نظم سرمایه همیشه انقلابها را "انتقام جوئی" توصیف می کنند.مخالف انقلاب هستند چون "انتقام جوئی است" و "خونین"! حمید تقوائی و رحمان حسین زاده دارند همین ادعا را از کمپ مدعیان انقلاب تکرار می کنند!


حقیقت چیست؟ یک مشت سفید پوست سرمایه دار دولتی نژاد پرست تشکیل داده بودند .اینها جنایت بر علیه بشریت مرتکب شدند.باید کشیده می شدند به دادگاه همانطور که هیتلر و حکومتش را کشاندند به دادگاه نورنبرگ! باید اون طبقه سرمایه دار جنایتکار همانطور که جانیان سرمایه دار آلمان حداقل در ظاهر به دادگاه کشیده شده بودند، به دادگاه کشیده می شدند و خلع حاکمیت و مالکیت می شدند.این حتی در اشل فرهنگ سرمایه داری هم قابل انجام بود!


حمید تقوائی اما کمونیستها را متهم به "انتقام کشی" می کند و مدعی است که "زیادی انتظار دارند از ماندلا"!

د: "چپهای ایران زیادی انتظار دارند از ماندلا"!


این سفسطه حمید تقوائی واقعا تاریخی تر است! تا انجا که به کمونیستها برمی گردد اساسا کارشان اینست و بوده که انتظار مردم را در سیاست بالا ببرند! این شغل کمونیستهاست! اونها که انتظارات مردم را پائین می خواهند در جبهه مقابل کمونیستها هستند! چرا حمید تقوائی می خواهد کمونیستها از ماندلا انتظار نداشته باشند؟ همین منطق را ادامه بدهیم می رسیم به توده ایزم و دفاعش از حمینی و خاتمی !


آیا کمونیستها وقتی ماندلا را افشا می کنند ، می خواهند ماندلا ریشه ای با نژاد پرستی مبارزه کند؟ حتما بله! حتما خواست کمونیستها بعنوان خواست مطالباتی همینست که حاکمان برای مردم مبارزه کنند.اینکه حاکمان و ماندلاها نمی توانند دقیقا نقطه اصلی مبارزه کمونیستهاست! کمونیستها نشان می دهند که ماندلاها و خاتمی ها عناصر پیگیر مبارزه برای مردم نبوده و نیستند. کمونیستها در نقد گرایشات رفرمیست مثل ماندلا و مصدق و خاتمی ، توده ها و طبقه کارگر را قانع می کنند که هژمونی کمونیستی را بپذیرند که قاطع ترینست!
حمید تقوائی در کجای این نبرد ایستاده؟ به چپهای ایران توصیه می کند که "انتظارشانرا از ماندلا پائین بیاورند" " ماندلا را مترقی بدانند که دنبال انتقام را نگرفت!

ه- "جنبش ماندلا شبیه جنبش استقلال فلسطین است پس مترقی است!":


سفسطه بامزه دیگر حمید تقوائی اینست که مدعی است که جنبش "ضد اپارتائید افریقای جنوبی مثل جنبش استقلال فلسطین است .پس مترقی است"!
این منطق را اگر دنبال کنیم، حزب حمید تقوائی را کنار یاسرعرقات و "استقلال طلبان فلسطین" خواهیم دید! کنار جنبش ناسیونالیست فلسطین که دنبال سهم خواهی ملی هستند!


آیا کمونیستهای کارگری در فلسطین دنبال جنبش استقلال فلسطین هستند و انرا مترقی می دانند؟ این خودش از بازنگریهای بامزه حمید تقوائیست! وقتی شروع کرده از ماندلا دفاع کند دیگر مجبور است مرتب در باتلاق فروتر برود!


کمونیستهای کارگری در فلسطین دنبال برسمیت شناختن حق معادل انسانها هستند.هیچ جنبش ملی فلسطین این حق را دنبال نمی کند. اینکه کشور مستقل فلسطینی "یک قدم بهتر از وضع موجود فلسطین است" ربطی به مطالبه کمونیستهای کارگری ندارد همانطور که در عراق، استقلال کشور کردستان عراق هیچ ربطی به برابری و ازادی کردها ندارد! حمید تقوائی در افتادن توی این سفسطه ، رسما کنار ناسیونابیستهای فلسطین هم ابستاده تا از ماندلا دفاع کند! حالا مشکل دو تا شد!

خلاصه کنیم:


من از حمید تقوائی و رحمان حسین زاده که قرار است احزابشان را در هم منحل کنند بسیار متشکرم که به این واضحی مواضعشانرا جلوی جامعه گذاشتند. دفاع اینها از ماندلا بطور شفافی مواضع سیاسی خود اینها را نشان داد و به جامعه امکان داد تا اینها را بهتر بشناسند.جامعه دید اینها خواهان صلح طبقاتی هستند.دنبال سیاستهای نظم نوینی دارند حرکت می کند.همان سیاست موازی که فرقه مجاهد هم سالهاست دنبال می کند.ادعای اینها در کترقی بودن ماندلا و تاکیدشان به "صلح خواهی او" عین تبلیغات حکومتهای سرمایه داریست.تحلیل این دو "لیدر" و تقسیم بندی "اول جنیش ضد اپارتائید و بعدا جنبش ضد سرمایه" همان متد لنینیزم و استالینیزم و توده ایزم است.اینها نمایندگی گرایش راست هستند درون احزاب موجود کمونیست کارگری و علامت چرخش ماهوی این احزاب از هر انچه دستاوردهای منصور حکمت بود. امیدوارم چشمها و قلبهای حامیان اینها بیشتر باز شود به حقیقت و راه خودشانرا از "لیدرها" سریعتر جدا کنند!
پیش بسوی احیای کمونیزم کارگری!

منابع دیگر:
(1)"به چپ چپ، به راست راست "، حول حکمتیزم و استیصال حکمتیستها در موضوع ماندلا
http://monazere-siasi.com/مقالات/مقالات-سال-٢٠١٣/523-به-چپ-چپ،-به-راست-راست-،-حول-حکمتیزم-و-استیصال-حکمتیستها-در-موضوع-ماندلا
(2)دفاع حمید تقوائی از "مترقی بودن ماندلا"!(19 دسامبر 2013)
http://www.youtube.com/watch?v=3UomADbT_28&feature=share&list=PL9jY4j6MHVzv2lbFi7aRqIhPxPVQVFPs6
(3)ماندلا –فراماسیون و ارتباط او با حکومتهای ارتجاعی
http://www.youtube.com/watch?v=vSEwKjV608Q
(4) (سعید صالحی نیا)“مادیبا” مردی برای تمام فصول؟ در حاشیه مرگ ماندلا http://www.azadi-b.com/arshiw/?p=45466
 

 


_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد