مقاله

 

 

تاریخ انتشار :16.09.2015


مرگ مشکوک شاهرخ زمانی علامت چیست و چه باید کرد؟

 سعید صالحی نیا


salehinia@aol.com
15 سپتامبر 2015


مقدمه:


دو روز است که خبر مرگ مشکوک شاهرخ زمانی ، رهبر کارگری سوسیالیست ، عضو هیئت بازگشائی سندیکاب کارگران نقاش و تزئینات ساختمان و کمیته پیگیری در زندان رجائی شهر منتشر شده است.حکومت اسلامی ادعا کرده که ایشان بخاطر "سکته مغزی" فوت کرده و شواهد نشان می دهد که این مرگ هم مثل بسیاری از انواع مشابهش مشکوک است و دستهای جنایتکار رژیم اسلامی مستقیم و غیر مستقیم عامل این حادثه. مرگ شاهرخ زمانی بدنبال 4 سال زندانی کردن او زیر فشار قرار دادن هر روزه او اتفاق افتاد. مرگی ناگهانی نبود.او قطره قطره مرد. اونهم جلوی چشم همه ما.


در مدیای آلترناتیو ، خبر این مرگ با اعلام تسلیتها و محکوم کردنها با تکرار شعار "مرگ بر جمهوری اسلامی" همراه شد.طبیعی هم هست.بالاخره یک رهبر شاخص جنبش کارگری ایران را از دست داده ایم.از این نوع آدمها متاسفانه زیاد نداریم. که اگر زیاد داشتیم کار شاهرخ اینگونه تمام نمی شد!


شاید بعد از عبور از این مرحله تاسف خوردن و "عزاداری" و به هم تسلیت گفتن و شعار دادن بهتر باشد از خودمان بپرسیم مرگ شاهرخ زمانی علامت چیست؟ چه عواملی جدای درندگی رژیم اسلامی سرمایه داری باید کنار هم قرار می گرفتند تا شاهرخ زمانی و ادمهائی مثل او در زندان تک و تنها بشوند تا لمپنهای رژیم اسلامی بتوانند نابودشان کنند و به ریش همه آزادیخوهان بخندند؟ تکلیف ما با جنازه شاهرخ زمانی چیست؟ تکلیفمان با خودمان چیست؟

(1)مرگ شاهرخ زمانی علامت چیست؟

از دید من مرگ شاهرخ زمانی علامت یک موازنه منفی بین جتنبش کارگری ایران و رژیم سرمایه داری در ایرانست.علامت اینست که توازن قوا به سمت جانیانست.طبقه کارگر ایران و جنبش آزادیخواهی توان و عرضه این را نداشته تا رهبرش را از زندان بیرون بکشد. اگر به اندازه کافی قدرت اجتماعی پشت شاهرخ زمانی و فعالین کارگری باشد رژیم جرات این را ندارد که او و امثال او را به زندان بکشد چه برسد به اینکه نفله کند و به ریش ماها بخندد!


این نتیجه گیری بدیهی است و سوالهای دیگری به همراه دارد: چرا با اینهمه تلاش هنوز جنبش کارگری ایران اینقدر ضعیف است؟ فعالینی که در ایران و خارج ایران شب و روز کار می کنند باید به این سوال پاسخ دهند.در مقابل مرگ شاهرخ زمانی همه ما مسئولیم به این سوال مرکزی پاسخ دهیم.


شاهرخ زمانی را رژیم سرمایه داران به گروگان گرفت دید مقاومت زیا د نشد و بد هارتر شد و نفله اش کرد. درسی که ما از این ماجرا می گیریم چیست؟


شاهرخ زمانی نماینده چه بخشی از جنبش کارگری ایران بود؟ طبعا گرایشات مختلفی در جنبش کارگری داریم.طیفی که افقشان سندیکاست و بهتر شدن سرمایه داران و گرایشی که نمی خواهد طبقه کارگر در نظام سرمایه داری اسیر بماند. خوهان پایان سرمایه داریست.شاهرخ زمانی به این جنبش و طیف تعلق داشت.


اما جنبش سوسیالیستی چه کرد تا بتواند بر جنبش مطالباتی و اجتماعی جامعه حاکم شود؟ توانهای کوچکتر را متمرکز کند و کنار دادگاه و زندان شاهرخ زمانی و امثال او چنان فشاری ایجاد کند که رژیم اسلامی دچار کابوس شود؟


سالهاست که شاهدیم که این رژیم را می شو پس زد می شود آچمز کرد.می شود به عقب نشینی واداشت.می شود وادارش کرد که رهبران اجتماعی را آزاد کند.اما چرا شاهرخ زمانی را نتوانستیم آزاد کنیم؟

(2)مرگ شاهرخ زمانی نتیجه ضعف بلوک چپ جامعه است

من فکر می کنم بجای محکوم کردنهای معمول، بیائیم خودمان و جنبش چپ را مقصر مرگ شاهرخ زمانی بدانیم.رژیم سرمایه داری کارش نفله کردن رهبران ماست.طبیعتش اینست.همانطور که اگر در قفس حیوان درنده افتادی باید ابتدا از خودت بپرسی چرا اونجا هستی!
از دید من اگر بلوک چپ جامعه در ایران قدرت داشت نمی گذاشت رهبرش نقله شود. دهها رهبر دیگر هم در زندان هستند یا بین زندان و خانه سرگردان.بسیاری فراری شده اند. جبهه قدرتمندی نتوانستیم در مقابل حیوانات حاکم بر ایران بسازیم.نتیجه اش اینست! بنشینیم و عزاداری کنیم یکی بعد دیگری!


اینهمه سازمان و حزب ریز و درست چپ در خارج کشور صف شده اند اطلاعیه می دهند محکوم می کنند ازشان بپرسیم چکار کردند برای ساختن بلوک چپ؟ چکار کردند تا رهبران کارگری تنها در زندانهای رژیم نفله نشوند؟


من این پریشانی تاریخی چپ ایرانی را عامل درجه اول این نفله شدنها می دانم.نگران اتهام زنی ها و فحاشیهای فرقه های موجود هم نبوده ام.حرفم را سر راست زده ام. ایراد را باید اینجا یافت.


تا بلوک چپ سازمان نیابد.حول پایان سرمایه داری متحد نشویم تا جامعه نبیند که چپ جامعه کنار هر مطالبه اش ایستاده تا الترناتیو چپ بعنوان یک رویای غیر قابل دسترس شناخته می شود و جامعه ترجیح می دهد که در همین نظم موجود داوم بیاورد ، ما رهبرانمان را در زندانها می بازیم.امروز دست جانیان اسلامی فردا بدست یک شارلاتان فکلی فرنگ برگشته!

لذا بیدار شویم! عزاداری برای شاهرخ زمانی نکنیم! برای خودمان برای هپروتی بودن چپ برای از هم گسیعتگی هائی که قابل درمان بوده اند نکردیم ، چاره ای کنیم.شاهرخ زمانی را پاس بداریم با تشدید تلاش اگاهانه برای سازماندهی بلوک چپ!


سرنگون باد نظام سرمایه داری!
زنده باد شاهرخ زمانی و راهش!
 

 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد