مقاله

 

 

سخنی با اسماعیل نوری علا
 

رضا پرچی زاده


جناب آقای نوری علا

هنگامی که حدود دو هفته پیش در پاسخ به مقاله شما[1] در حمایتِ مبرهن از «سلطنت» – که شما و دیگر هوادارانِ آقای پهلوی آن را «مشروطه» می نامید – و در حمله به جمهوری خواهان، مقاله «پادشاهی بالذات ناقض حقوق بشر است» را به نگارش درآوردم، با آگاهیِ کامل از سابقه شما، این انتظار را داشتم که مطابقِ معمول با داستان-سرایی و منظومه-پردازی، سعی در تخطئه مواضعِ طرفِ مقابل تان – که بنده باشم – کنید. آنچه انتظار نداشتم این بود که شما به عنوانِ یک «جمهوری خواه» با صراحتِ تمام به تقدیسِ آقای پهلوی بپردازید و ایشان را «آشیل-وار» کسی بخوانید که «هنوز هم در بين ما کسی برجستگی همآوردی با او را نيافته است، آنگونه که اغلب مان آرزو می کنيم که رضا پهلوی جمهوری خواه شود و خود را کانديد رياست جمهوری کند!»[2] بی جهت نیست که یکی از قلم-به-دستانِ دوآتشه سلطنت طلب درباره شما می نویسد: «هشیار باشیم امروز قوی ترین طرفداران شاهزاده در مقام هوادار پادشاهی نمی تواند نیمی از کارایی حمایتی که نوری علا و امثال ایشان از شاهزاده در قلم و بیان ارائه می دهد نشان دهد. پس بدانیم در جلب دگراندیشان ارائه دیدگاه طرفدارانه نوری علا بسیار موثرتر است تا فلان طرفدار سنتی پهلوی!»[3] با این حساب و با تفاصیلی که پیشتر و بیشتر از این هم آمد، اگر شما جمهوری خواه هستید بنده باید حتما سلطنت طلب باشم.

با این حال، اینجا از این مقال درمی گذرم و تنها به ذکرِ یک حقیقتِ ساده بسنده می کنم: جوابیه نوشتن راه و رسمی دارد که در همه جای دنیا کمابیش رعایت می شود. حتی اگر پاسخ آکادمیک هم نباشد، باز لازم است که در نگارشِ آن حدی از اثبات-پذیریِ علمی را منظور کرد. در این راستا، شایسته است که پاسخگو، با رعایتِ انصافِ علمی، جزء به جزء و قلم به قلم به آنچه ذکر شده پاسخ بگوید، و برای ردِ نظرِ دیگری یا اثباتِ نظرِ خود استدلالِ منطقی – و نه روایی – بیاورد و به منابعِ معتبر استناد کند، چنانکه من با مقاله شما کردم. حال، شما با کنایه زدنِ صرف و گفتنِ اینکه بنده «با به در و دیوار زدن» و «طرح اينگونه مواضع غيرمنطقی» بر غلطم، فتوای کلی به تکفیرِ بنده و نادرست بودنِ مواضعم دادید و رفت؟ چنانکه پیشتر هم با مقاله آقای قاسمی کرده بودید، و باز هم کردید؟ و چنانکه همیشه می کنید؟ شما حتی به یک مورد از ایراداتِ بنده پاسخ نداده اید، و آنجا هم که ظاهرا داده اید در حقیقت به خود-نقضی درافتاده اید، چرا که چند خط بالاتر در دفاع از «پادشاهیِ پارلمانی که با سلطنت تفاوت دارد» دادِ سخن داده بودید. به اصطلاح، دمِ خروس بیرون بود؛ گرچه برخی هنوز می خواهند به خود بقبولانند که انشاالله گربه است. فکر نمی کنید این شیوه قلم-گردانیِ ناروا، مغلوط و متناقض توهین به شعورِ مخاطب است، و شایسته کسی نیست که چنان خود را در سیاست و جامعه شناسی و ادبیات و بسیاری مقولاتِ دیگر صاحب-نظر می داند که به خود اجازه می دهد یک تنه برای ملتی تعیینِ تکلیف کند؟


6 خرداد 1391


reza.parchizadeh@gmail.com

 

 http://thanklesstoil.wordpress.com




.............................................

آقای نوری اعلا ؛ شما ماشاالله سن و سالتان به اندازه کافی بالا رفته است و امیدوارم 120 سال دیگرهم عمر کنید ...اما برای "بزرگ شدن" کافی نیست . شما برای بزرگ شدن نیاز به فرصت دارید که شاید دیراست ! فرصتی که ازطرف هرمارمولکی تقدیمتان شود...... ربطی به مردم ایران و منافع مردم ندارد .


_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد