مقاله

 

 

 تعیّن کدام آلترناتیو مطلوب !؟


hoshyar.esmaeil00@gmail.com

 


آخرین مطلب بیژن نیابتی نکته جالبی دارد . برخلاف نوشته های گذشته اش این بارواقع بین تر شده و از تزهای قرن پیش و"مستعمل قدیمی ظرف و مظروف " خبری نیست ! دراغلب مطالب گذشته ؛ مرکززمین ومیخ طویله مرکزی ذهن نویسنده ؛ مجاهدین بودند که با آن شاغول توحیدی ....تمام زمین سیاست را یا تعبیرمیکرد و یا تفسیر . همین موضوع وخطای دید نسبت به مجاهدین قرن پیش ؛ مطالب نیابتی را برای شرایط  امروز عمدتا دورازذهن و بعضا طنزآمیز میکرد .



درپاراگراف آخر مطلب آخرش حرف روشنی زده که با شعار مجاهدین درتعارض است . ولی مجاهدین یا این نکته را متوجه نشده که مطلب را درسایت موازی خودشان انعکاس دادند و یا متوجه شده و خیلی زیرپوستی زیرآب تنها آلترناتیو خودشان را زده ونظریه را تائید کرده اند که :

 

.....ادامه تقابل با این رژیم دیگر با همان سبک کارهای مستعمل قدیمی ، با همان استراتژی و تاکتیک شکست خورده و با همان سبک برخوردهای غیرقابل دفاع تا کنونی ، امکانپذیر نیست. هم خلق قهرمان ! و هم “جامعه بین المللی” کذایی با قاطعیت نشان دادند که تا “آلترناتیومطلوب” تعیّن خارجی پیدا نکند ، راه حل را نه در برون که در درون نظام مقدس جستجو می کنند.
 

 

....پس مشخص شد تا همینجا آلترناتیو مطلوبی تعیّن خارجی ندارد...( درعالم واقع ونه هپروت توحیدی ذهن رهبرعقیدتی ؛ آلترناتیو متعارفی موجود نیست تا تعین پیدا کند .) استراتژی و تاکتیکهای شکست خورده گذشته رهبرعقیدتی وبقیه جواب نمیدهد...شعار وسبک کارهای مستعمل قدیمی مجاهدین مبنی برتنها آلترناتیو برحق حسینی....کشک است . شورای عقیدتی و سبک کارهای مائوئیستی دربرخورد با منتقدین ؛ ایجاد شرایط موجود فعلی درباتلاق عراق برای نیروی بدنه و غیبت کبری برای سر ؛وگیج زدن دردالانهای قدرت ناشی از کجی زمین و تقصیر عوامل بیرونی نیست . پاراگراف آخرمطلب بیژن نیابتی ازنظرمن خیلی حرف است فقط هنوز برای یک تحلیل جدی؛ صریح نیست . برای بیان واقعییت نیازی به تعارف نیست ؛ اگرچه تلخ باشد.

 

 

تحلیل شرایط موجود دربخش اول نوشته ، یعنی که بخش دوم نوشته در راه است . ما هم به پیشبازش میرویم و نکاتی را یادآوری میکنیم . سازمان مجاهدین با همین مختصات مستعمل ایدئولوژیک درشرایط امروز نمیتواند ازنظرسیاسی تاثیرگذار یا تاثیرپذیرباشد . این عدم توانائی عملا دیریست درحال محک خوردن است . بنا به تصریح خود مجاهدین و شخص مسعود رجوی ؛ بعد ازپایان جنگ ایران وعراق و تمام شدن عمرتئوری جنگ آزادیبخش درسال1367؛ حضور بدنه مجاهدین درعراق فقط کارکرد قفلی بزرگ درتحولات خاورمیانه را دارد . یعنی یک مانع ! ازنظررهبرعقیدتی کلید این قفل ؛ نیازغرب و تحمیل آلترناتیو برحق مجاهدین به غرب است . اما این اتفاق هم نیافتاد ؛ غرب به جای کلید با چکش قفل را ازدورخارج کرد . سازمان مجاهدین بعد ازسقوط صدام دیگردرصحنه سیاسی هیچ تاثیری حتی به همان صفت قفل را هم ندارد .

 

 

 

موضوع تنها آلترناتیو برحق....هنوز هم فقط دراذهان بیمار توحیدی مجاهدان وجود دارد . تعین هرنوع آلترناتیوی با توجه به بافت نیروهای سیاسی موجود؛ سراب مطلق است . طبیعی ست آنچه که با مهندسی غرب ساخته میشود اسمش"آلترناتیو مطلوب" نیست وهرآنچه ازساخت و سازهای قرن پیش با الهام ازمشتی امام و پیامبروشریعت غیرآخوندی مجاهد خلق....باقی مانده است هم ؛ ربطی به موضوع آلترناتیو مطلوب درقرن 21 ندارد . مجاهدین خلق مسعود رجوی تا زمانی که ازاین پیله ایدئولوژیک قدیمی و مخرب و سبک کارهای مستعمل قدیمی ، با همان استراتژی و تاکتیک شکست خورده انقلاب ایدئولوژیک و با همان سبک برخوردهای غیرقابل دفاع تا کنونی خودشان راخلاص نکنند.....هرجایگاهی ( ازجمله بازیگردست دهم و پادوی نظم نوین ) برایشان قابل توضیح است به جزنقشی جدی و تاثیرگذار درزمین سیاست و مبارزه درکنار مردم !

 

 

تنها نکته مجهول درهمین بخش اول مطلب؛ "کشتیبان" مد نظر نویسنده است. بخشهای معلوم مطلب انگشت روی مطالب واقعی گذاشته است . حکومت اسلامی مهندسی خوبی درانتخاباتش انجام داد ؛ خلق قهرمان به دنبال راه حلی ازدرون نظام است و نظم نوین هم اززمان خاتمی دنبال همین راه حل درونی است . این وسط تکلیف کشتیبان معلوم نیست تا سیاستی دیگراتخاذ کند ! مردم ایران خیلی بیشترازروحانی و موسوی و رجوی وحکومت اسلامی ...حقشان است . مردم ایران ثبات سیاسی و اقتصادی و امنیتی و اجتماعی و.....حقشان است . ولی ازطرفی دیگرحق دارند تا با چراغ موشی دنبال روزنه ایی درداخل همین نظام باشند . چون به تجربه متوجه شده اند که هیچ پدیده جدی درخارج ازاین نظام به صفت جایگزین یا آلترناتیو تاثیرگذار وجود خارجی ندارد . نیروها و افراد و مدارک.....زیاد هستند ولی آن اراده جدی ونیروی مترقی در جایی وجود ندارد تا تعین پیدا کند . تمام نیروهای موجود مثل جگرزلیخا درتفرق مطلق یا دنبال اثبات خودشان هستند و یا به گذشته های دورمفتخرند ! از برنامه مشخص اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و راه حل مدون برای معضلات حاد اجتماعی درامروز هیچ خبری نیست . فقط تا دلتان بخواهد شعارو حرف مفت است ! ظاهرا مردم ترجیح داده اند تا سکان کشتی ( زشت یا زیبا ؛ درست یا غلط ) دردست همان سارقان قبلی بماند تا شاید جبرا روزنه ایی باز شود . برای این انتخاب مردم یحتمل 2 دلیل دارند ؛ اول اینکه جریان جدی و مترقی وجود ندارد ودوم اینکه به راحتی به هر موجود ایدئولوژیک یا سیاسی درهرطبقه ای اعتماد نمیکنند ! تنها برنده این صحنه فعلا که نظم نوین است .

 

 

 

 

http://www.tipf.info/kashtiban,digar,1.htm

 

 

اسماعیل هوشیار

نهم تیرماه 1392




_______________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد