مقاله

 

 

تاریخ انتشار:07.04.2015

تشکرسیاسی از مجاهدین !

hoshyaresmaeil@live.com

 

تفاهم بین حکومت اسلامی ایران و غرب ، منهای اینکه به چه سرانجامی برسد ، تا همین لحظه بازتابها و تفاسیری متفاوت را داشته است . خوب و بد ، زشت  زیبا ، خنده دار و گریه دار ، بی وطنی و وطنی و خلاصه بازارش فعلا داغ است . درتاریخ سیاسی بشر وقتی وقایعی اتفاق میافتد بازتابهای مختلف و انواع واکنشها اجتناب ناپذیر است . اما در میان مشتی نظرات ، معمولا یکی از آنها استثناء تاریخی میشود ، و فقط یکی !

 

مجاهدین خلق این بار استثناء را از آن خودشان کردند . درمطلبی درسایت موازی آفتابکاران ، مطلبی از مجاهد یا هوادارش منعکس شد که بهتراست اول جمله را بخوانید و بعد تفسیرش را مثل فال حافظ به زبان ساده مرور کنیم . میفرمایند : اگر جریانات اپوزیسیون واقعا بر این باور بوده و هستند که فعالیتهای هسته ای حکومت اسلامی هم نابودی ثروت ملی و محیط زیست و هم در معرض خطر جنگ قرار دادن کشور را در پی داشته و دارد ، هم اکنون که این فعالیت مخرب مهار و متوقف شده است ، انصاف سیاسی حکم میکند که تمام جریانات اپوزیسیون ، بطور واضح و روشن به نقش مهم و پایه ای سازمان مجاهدین خلق ایران در این زمینه اشاره نموده و از ایشان قدردانی سیاسی بعمل آورند ...

 

 

http://www.aftabkaran.com/maghale.php?id=4667

 

 

تفسیر ساده این حرف : جام زهر دوم را هم ما به حلق رژیم ریختیم . جام زهر اولی که پایان جنگ ایران و عراق بود را ، نتیجه عملکرد و استراتژی و حضور ارتش خودشان در عراق معرفی میکنند . فقط نمیگویند که بعد از آتش بس طی یک دهه تمام تلاش خودشان را کردند تا جنگی دیگر بین صدام و حکومت اسلامی شروع شود تا تئوری ارتششان کارآمد شود ! ولی نشد . یعنی جنگی دیگر شروع نشد . ( تئوری ارتش آزادیبخش زمانی عملی و کارائی دارد که جنگی رسمی بین دو کشور وجود داشته باشد و چنانچه جنگی رسمی وجود ندارد قطعا شعار ارتش آزادیبخش و استراتژی فروغ دوم ، فریبی سنگین است )

 

 

اما جام زهر دوم که به قدر دانی سیاسی از رهبر عقیدتی ختم میشود : حضور نیروی بدنه مجاهدین باعث نوشیدن جام زهر دوم هم میشود . نظم نوین در خاورمیانه ، طلوع و فروغ بهار موسوم به عرب ، ظهور داعش ، سقوطهای معنی دار مثل قذافی و صدام و مبارک....بحرانهای اقتصادی غرب ، نقش روسیه و چین و باقی ماجراهای زمین ، همه و همه محور اصلی اش حضور مجاهدین بوده است و اگر این مجاهدین و رهبر عقیدتی و رئیس جمهور اورسورواز و انقلاب ایدئولوژیک نبود مسیر تاریخ عوض میشد ! یعنی این آخرشه....آخر بلاهت سیاسی !

 

 

اصراری ندارم که نقش مجاهدین در سیاستهای جهانی محوری بوده است یا نه ؟ ولی مطمئن هستم که این اندازه از خود بزرگ بینی خنده دار است . نیروی اپوزسیون با هر اندازه و وزنی الان باید به خط شوند برای تشکر سیاسی از حضور رهبرعقیدتی ! من به سهم خودم از رهبر عقیدتی تشکر میکنم که موجبات خنده و شادی ما را در شرایط مختلف مهیا میکنند !

 

 

ولی صادقانه پیشنهاد میکنم که کلاسهای توجیهی سیاسی برای نزدیکان خودشان ( اعم از عضو یا هوادار ) بگذارند و کمی نفرات را واقع بین کنند که الان دنیای سیاست واقتصاد و خاورمیانه جدید و اپوزسیون ایرانی وباقی ماجراها کجای مش باقره ؟ واقع بینی سیاسی به نقش محوری یا جهانی مجاهدین ربطی ندارد . واقع بینی سیاسی از جنس نشستهای سابق و گذشته نیست . مثل آن زمانی که نشستهای توجیهی در سراسر غرب گذاشته بودند برای مالاندن زندانیان تیف ، تا سیاست خط موازی رهبر عقیدتی با آمریکا را تمیز و شفاف نشان دهند ! شرایط امروز با آن روزهای تلخ و سنگین تفاوت کیفی دارد .

 

 

تکرارخلاصه سیاست خط موازی : بعد از سقوط صدام ، دولت و ارتش آمریکا نیروی مجاهدین را خلع سلاح کرد و رسما حفاظت از آن را عهده گرفت . متقابلا رهبری مجاهدین سیاست خط موازی را با دولت آمریکا به اطلاع عموم رساند . یعنی خیلی رسمی و کتبی و علنی کلیه فعالیتهای اطلاعاتی و سیاسی و نظامی با دولت آمریکا مجاز است ! سالها این رابطه در باتلاق عراق علنی بود و از نقطه ای ، دولت آمریکا رسما جا خالی داد و از سایه امورات را نظارت میکرد ! ازاین تاریخ و با این پوزسیون ، نیروی گیرکرده در باتلاق عراق اسیر و بازیچه دست دولت آمریکاست . درجریان همین مذاکرات اتمی وطی سالها ، هرجا لازم میشد برای حُسن نیت به حکومت اسلامی حاکم ، جواز سیاسی شلیک تعدادی موشک روی سرزندانیهای مجاهدین را میداد . قرارگاه اشرف را برای خوش آمد حاکمان تهران به شکل هیتلری بست . هر از گاهی و برای حُسن نیت تعدادی زندانی را هم از عراق خارج میکرد . هر جا میخواست فشاری وارد کند خانم مریم رجوی را دور اروپا میچرخاند ! رهبری مجاهدین هم با این تمامی این روشها همکاری مطلق داشت و از صحنه های خونینش لقمه های سیاسی خودش را میزد .

 

 

 دولت آمریکا از همان روز اول همین نقش را برای رهبری و زندانیان مجاهدین عراق در نظر داشت ، که به قول خانم مریم رجوی ارتششان را خرج استحاله حکومت اسلامی کند . دولت آمریکا به همین دلیل دقیقا دست به اقدامات و روشهایی میزد تا تشکیلات گیر کرده حداقل انسجام را داشته باشد تا بشود هر ازگاهی از آن خرج بازیهای سیاسی یا تاثیر روی روند مذاکرات گذاشت . من به معجزه اعتقادی ندارم و آنقدر هم ماش مُخ نیستم که فکر کنم تشکیلات مجاهدین در باتلاق عراق ، طی 15 سال با کمک امام زمان و دستهای بریده عباس لجستیک و حفاظت شد و قدرتی معادل 10 دولت هم نتوانست کارش را تمام کند . دولت آمریکا به همان ساز و کار و روشی که گروههای 100 نفره نیروی اسیر مجاهدین را از عراق خارج میکند ، میتواند گروههای 1000 نفره را هم خارج کند و این کار به قول مسئولان دولت آمریکا در زندان تیف ، حداکثر کار سه روزشان است ! پس هدف دولت آمریکا هیچوقت و به هیچ شکلی فروپاشی نرم و سخت این تشکیلات در باتلاق عراق نبوده است و تا انجام توافق جامع این بازی مسخره را ادامه میدهند !

 

 

این اشاره کوتاه لازم بود تا اگر اپوزسیون خواست تشکر سیاسی کند ، بداند برای چه !؟ وقایع سیاسی بدون اراده و قدرت کل اپوزسیون و تاثیر گذاری رهبری مجاهدین در حال انجام است . آنها حتی کاتالیزور سیاسی هم نیستند . مجاهدین هم نبودند تفاهم و یا توافق ژنو انجام میشد . مجاهدین هم نباشند نظم نوین در خاورمیانه جدید خر خودش را میراند . مجاهدین هم نباشند اروپا و غرب باید فکری برای بحران اقتصادی اش بکند . مجاهدین هم نباشند کلا زمین و زندگی ادامه خواهد داشت !

 

 

 

 

 

اسماعیل هوشیار

07.04.2015

 

 

 

________________________________________________________

  Share

توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود.

: اسم
: ایمیل
پیام

 

مقاله ها   |    نظریات   |    اطلاعیه   |    گوناگون    |      طنز     |      پیوندها    |    تماس

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه تیف) مانع ندارد