|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
 |
|
چرا الان !؟
به دنبال استعفای 2 عضو قدیمی شورای مجاهدین که روز گذشته انعکاس پیدا کرد؛ لازم دیدم به نکاتی اشاره کنم که بیشترجنبه یادآوری دارد !
http://www.tipf.info/esteefa.htm
متن استعفای کریم قصیم و محمد رضا روحانی واضح است و نیاز به تفسیرندارد. سابقه این 2 عضو هم نیاز به تشریح ندارد . ولی چرا الان !؟ این سوال من نیست . ازنظرمن عضویت درهرگروهی و جدا شدن ازآن موضوعی طبیعی درهرحزب و جامعه و دنیایی است....حتی مسعود و مریم هم اگر استعفا دادند و به این "ازخود بیگانگی توحیدی" پشت کردند ؛ مبارک است . این اولین قدم درجهت بازگشت به اصل انسانی خویش است !
اما این سوال که " چراالان ؟"...درواقع سوال خود مجاهدین بود و است و خواهد بود . تئوری الان وقتش نیست مربوط به 30 سال پیش است که اعتباری همیشگی دارد . فعلا که دستگاه مجاهد خلق سراین استعفا ساکت است . حزب سبزهای ایران که معلوم نیست کجای مش باقره و کی سبز شد....متاسف شد ! بسیجی و ساندیس خور و هوادارش را البته نوشتند که : چون مبارزه طولانی شده و همه خسته هستند ؛ مثل همان 30 سال پیش که رژیم 6 ماهه سرنگون نشد و مبارزه طولانی شد و رفتنی ها رفتند ؛ یعنی این طولانی شدن مبارزه و علت همه رفتنهای 30 سال گذشته منو کشت !!!....و کشف جدیدشان را هم فاش کردند که این همان کوک کردن ماشین شیطان سازی رژیم است....وسرنخ اصلی این توطئه با همنشین بهاراست...کریم و محمد رضا تحت فشاراستعفاء کردند وخلاصه خیلی اصغرواکبردائی جان ناپلئونی دارند به جزاینکه ارباب بی مروت دنیا رسما گفته بود که مجاهدین خلق به آرامی دموکراتیک میشوند ! البته بعد از این شق دائی جان ناپلئونی خودم ؛ ازشما چه پنهان من به خودم انتقاد میکنم که همنشین بهاررا دست کم گرفتم .اگرتا این حد میتواند تاثیرگذارباشد باید کمکش کرد تا مسعود ومریم هم همین حالا یخشان بازشود !
قبل ازآن نامه مصداقی را شلاق کش کرده بودند و همین سوال ازطرف دستگاه مجاهد خلق مطرح بود که چرا الان ؟ توضیح هم میدادند که رژیم جمهوری اسلامی الان نیاز دارد به چنین موضوعاتی ونامه ایرج از وزارت اطلاعات صادرشده....تا آکسیون مجاهدین درپاریس را تحت الشعاع قراردهد ؛ تا انتخابات اسلامی را رونق دهد ؛ تا تنها آلترناتیو برحق عمه وننه ش را آنجوری کند؛ تا شخص مسعود رجوی را اینجوری کند ....وخلاصه حکایتی ست !
چرا الان استعفا دادید ؟ توطئه سرویسهای استعماری است ! چرا کمپین خروج الان... ؟ توطئه وزارت اطلاعات است ؟ چرا الان صدام سقوط کرد... !؟ حتما توطئه حوزه علمیه است.... چرا بحثهای طعمه ؛ که ناشی از2 دهه تحلیل غلط و مسیر اشتباه رهبرعقیدتی بود...؛ الان !؟ توطئه شرق است.... چرا پروژه رفع ابهام وزندان رسمی و شکنجه وقتل ناراضیان درقرارگاه اشرف ؟ توطئه غرب است... چرا حمله صدام به کویت ؟ توطئه شمال است.... چرا فروغ 2 درمرگ خمینی نرفتیم ؟ توطئه جنوب است... چرا بعد از پایان جنگ درعراق ماندیم ؟ توطئه سپاه پاسداران است.... چرا خلق رهبرعقیدتی ؟ توطئه خودم است.... چرا این غیبت کبری.....توطئه مریم است...
ولی واقعییت خارج ازذهن مجاهد خلق هیچ ربطی به توهمات مجاهدین ندارد . ذهنی که زمان مشخص میکند و برای بقیه کادرمیکشد ؛ ذهن سالمی نیست . این استعفای سنگین سیاسی با هرانگیزه براق و کدری مبارک است . همزمان اعزام دومین گروه 30 نفره اسیران به آلبانی که شکست خط و ایدئولوژی مجاهد خلق را ترسیم میکند و سکوت مجاهدین و تمامی مسائلی که میگذرد و گذشت ؛ مثل حلقات زنجیر ربطی مستقیم و به هم پیوسته دارد . برخلاف تصورمجاهدین هدف ازنوشتارها و جدلهای متفاوت ؛ به زانو کشیدن هیچ فردی نبود. شخص مسعود رجوی درذهن بسته و دگم عضو یا هوادار با هزاران نامه و 1000 استعفا هم خراب نمیشود ؛ ولی دردنیای واقعی و عطف به نتیجه مسیرهای طی شده ؛ واقعییت مسعود رجوی را همه تشخیص میدهند که کیست یا چه کرده است !؟ این پدیده مرتجع ؛ نیازی به خراب کردن مجدد ندارد .
به قول آن شاعرساده لوح و احساساتی که نوشته بود چون مجاهدین درآستانه پیروزی کامل هستند....منتقدین و ماموران وزارت اطلاعات زیاد شدند....کمپین خروج درست میکنند....نامه سرگشاده باب شده است ....و بالاخره درک می کند که مسعود به تدریج و با مشاهده وضع دیگر سازمان ها و احزاب ، بدین نتیجه رسید که مردم ایران بنا به خصوصیات تاریخی خود ، در شرایط سخت بحرانی نمی توانند وحدت نظر و جمع خود را حفظ کنند . بخش قابل ملاحظه یی از وقت و انرژی خود را می گذاریم برای تأیید و تثبیت شخصی خود و دراختیارگرفتن اختیارات، البته به عنوان خیرخواهی میهنی و سازمانی . اگر مسعود ، رهبری را آنچنان متمرکز و نفوذ ناپذیر کرد نه از سر خودخواهی و خود بزرگ بینی پیامبرگونه بوده است ، بل بدین خاطر که کشتی را در شرایط بس توفانی و نومید کننده و از پای درآورنده را نمی توان بنام دموکراسی یا هر حرف دیگر درعمل با چند کاپیتان به پیش برد . او شاهد سرنوشت دیگر سازمان های سیاسی بود که به همان دلیل ، سکان را از دست هم چنان قاپیدند و ویراژ رفتند که سرانجام کشتی را تکه پاره شده به گِل نشاندند اما زبان سخنگوی مدعی را در غرقاب از دست ندادند .....
http://www.aftabkaran.com/maghale.php?id=3052
معنی ساده متن بالا که همزمان با استعفای کریم و محمد رضا نوشتند این است : رهبری عقیدتی درتبلورشخص مسعود رجوی از نظرفرهنگی یک ضرورت اجتناب ناپذیر بود ؛ جامعه ایران به چنین چیزی نیاز داشت ؛ برای امرمبارزه چنین پدیده ایی باید خلق میشد....کارکرد رهبرعقیدتی درتمام زمینه ها ازاصول مبارزاتی شرایط امروز است......یعنی دریک کلام هرآنچه که گذشته اجتناب ناپذیربوده است و رهبری شخص مسعود اشکالی نداشته ؛ بلکه شرایط این روشها را تحمیل کرده است !
زیاد نوشتند و بازهم مینویسند با توجیهات خودشان...! فقط دسته جمعی یادشان میرود که ازتشریح مبارزه برای سرنگونی درباتلاق عراق کمی در همین الان بگویند و بنویسند . برای ما هم بگویند که حکومت اسلامی را با اینترنت ومقاله نویسی و کامپیوترو اینا نمیشود سرنگون کرد و روش سرنگونی مجاهد خلق را همین حالا ازخاک عراق تشریح کنند....بنویسند که درکجای تاریخ انسان ؛ و به خاطر شرایط میشود ظهور یک خمینی جدید را توجیه کرد . بنویسند برای زمین زدن هیتلر کجا به ضرورت خلق هیتلر دوم رسیدند ؟ ظهور خمینی به خاطربافت بیمارگونه فرهنگی جامعه ایران ؛ بخشی ازواقعییت است و تاریخ انسان به خاطر هیچ شرایطی یک خمینی یا استالین کوچک را دوباره تجربه نمیکند ونمیتواند تحمل کند ! توجیه گذشته مرتجعین زمانی شاید موثر باشد که ازگذشته کنده شده باشند وحداقل به سرخط مسیری انسانی یا سیاسی قراربگیرند !
حکومت اسلامی خیلی بد و جنایتکارونامشروع است...واین همه نقش یا خلق مخرب رهبرعقیدتی را توجیه نمیکند، و تازه همین مسیراشتباه و مخرب را هنوز ادامه میدهند وهنوز رهبرعقیدتی درمحاسبات غلط خودش غرق است وهمین امروز هم پا میکوبد.... شاعراحساساتی میگوید : نقش رهبری نه جدول ضرب است ونه لگاریتم. متغیری ست تابع مجموعه شرایط زمانی ومکانی و ایضا جهانی......! نه پدرجان ؛ نگاهی به اطرافت بکن ... این روزها بوی گند این دستگاه آنقدرتیزشده که هرآدم ملاحظه کارویا بی سواد سیاسی را واداشته ازاین سیستم بیمارعقیدتی یاعبورکند ویا درتکاپوی عبورباشد . آنوقت شما تازه به فکراثبات آن هستی ؟ ثابت شد و مطمئن باشید که قطار تحولات وزمان منتظر هیج جانوری نمی ماند ! شماها اگردوست دارید هنوز در30 سال پیش بمانید ....مشکل وانتخاب خودتان است !
نه پدرجان . این شیوه و شمایل و روش رهبری عمرش درجامعه ایران تمام شده است . این شیوه پیامبرگونه رهبری با ظهورخمینی به تاریخ پیوست . رهبرعقیدتی یا همان ولایت فقیه درذهن و قلب مردم و جامعه دیریست که تمام شده است و رفته است . جنبش خرداد 1388 نشان داد که رهبری به سبک رهبرعقیدتی اصلا مسئله کسی نیست. ولی هنوز رهبرعقیدتی و انصارش مشغول دفاع از مقلد گری های مقدس قرون پیش هستند . روزی هم از انقلاب ایدئولوژیک دفاع کردی......گفتمت که نکن . وقتی راجع به پدیده ای نمیدانی مجبورنیستی چیزی بگی . موضوع برای شعروشعار کم نداری . اگر حرف سیاسی داری ازهمین استعفا و استراتژی سرنگونی درباتلاق عراق و اعزام به آلبانی و مسائل جاری روزانه بگو ! وگرنه تفسیر و توجیه 2 دهه مسیرغلط رهبر مقدس با فرهنگ توحیدی کار زرنگتر از تو هم نیست ؛ کارهیچکس نیست !
آخ که دیگه چی بگم . این استعفا آخرین علامت نیست . استعفاهای قبلی طی دهه های گذشته هم اصلا علامتی برای رهبرنبود ؛ نامه ایرج هم یک علامت نبود ؛ خروج ازعراق و ورود بی صدا به آلبانی یک علامت نیست ؛ جاخالی ارباب بی مروت هم.....شهادت منابع مستقل ازمناسبات خمینی گونه واستالنیستی داخل مجاهدین......همه این علامتها و نتایج را برای هرکوری تشریح کنی سرش را ازشرم پائین میاندازد و حداقل ساکت میماند و نه اینکه کودکانه دفاع یا توجیه کند . ولی متاسفانه عملکرد و نقش رهبرعقیدتی یا همان مسعود رجوی کاری به علائم روشن ندارد . بلکه با توسل به توحیدش ؛ تابع قانون ماده و انرژی شده است . سنگ پای رهبرعقیدتی مطابق این قانون ازبین نمیرود بلکه از شکلی به شکل دیگردرمیآید!
حیف آن همه نیرو واعتماد و انرژی وخون و توانمندی که به دست رهبرعقیدتی خرج خودبزرگ بینی وتوهمات بیمارگونه شخصی مسعود رجوی شد .
اسماعیل هوشیار 07.06.2013
توجه کنید . نوشتن یک ایمیل واقعی الزامی است . درغیر این صورت پیام دریافت نمیشود..
|
مقاله ها | نظریات | اطلاعیه | گوناگون | طنز | پیوندها | تماس